با پوزش برای تاخیر، من این پست را که چند روز پیش (پیش از غیبتم) نوشته بودم ولی موفق به ارسال آن نشدم اکنون میفرستم:
کوشا نوشته: شما بحث برهنگی که یک بحث اخلاقی است را با موضوع نیاز انسان به لباس جهت زنده ماندن خلط فرموده اید.
بحث در این است که چرا انسان در مواجه با محیط،
بر خلاف سایر حیوانات که جسم آنها با محیط تطابق پیدا می کند و مثلا خرس قطبی با خرس آفریقایی واکنش جسمی متفاوتی به محیط نشان می دهند،
به جای تغییرات جسمی یک عامل خارجی به نام لباس را دخالت می دهد و جسم او در سراسر کره زمین تقریبا تغییرات قابل توجهی ندارد؟
سخنان شما حقیقتا برای من عجیب است ولی من سعی میکنم یک توضیحی بدهم، باشد که مفید واقع شود:
برسی چرایی پوشش انسان بحثی فکچوال است، علمی و نه اخلاقی، و اینکه لباس و سایر رفتارها و ابزارهای ساخت او تحت تاثیر "فرهنگ" است که این میتواند از خلق آثار هنری را شامل شود تا مقدسات و تابوها. وجود فرهنگ تناقضی با کارکرد آنها در راستای فرازیست او در محیط ندارد لباس برای انسان هم کارکرد زیستی دارد مانند محافظت از گرما و سرما، عوامل خارجی، تشعشع خورشید و.. هم فرهنگی، همان فرهنگ هم بسیاری مواقع منشاش نیازهایِ زیستی است، مثلا در مورد لباس پوشاندن منطقهیِ کمر احتمالا به جنسیت و تولید مثل و استراتژیهایِ آن برگردد.
جالب است که شما گمان میکنید پوشش بدن و ناحیه تناسلی و.. در برخی جوامع چیزی بیشتر از نرمهای اجتماعی ست و کوچکترین استدلالی در اخلاقی بودن آن میتوان کرد. نکند چون در قرآن آمده زنان باید بدنشان را بپوشانند و شهوت انگیز است و... واقعا آنرا مسالهای اخلاقی میکند؟
اینجا که حتی اینجا مسالهیِ سکس آزاد و از دست رفتن ازدواج و خانواده و... هم نیست که برای ما از کانون خانواده بگویید چرا که همان جوامع برهنه و نیمه برهنه هم نرمها و مناسک خود را برای ازدواج و جفتگیری دارند.
در مورد تنوع گونهها و انسان هم باز باید توضیح دهم که:
1-انسانی که امروز میبینید در پوشش طبیعی هم تنوع دارد (تنوع در رنگ پوست).
2-در مثال خرس قطبی هم تفاوت در میزان پوشش رنگ مو و تن خرس قطبی با خرسهایِ قهوهای و سیاه و پاندا و باقی عموزادههاست (بجز گونهای بنام خرس آفریقایی که متاسفانه نداریم !!)، این تفاوت در پوشش مانند همان تیره و روشن بودن پوست انسان است، برای مثال خود خرس قطبی هم پوستش سیاه است و تارهای موهایش شفاف و بیرنگ و رنگ سفیدی تاثیر شکست نور.
3-در خصوص تنوع در انسان و علت شباهت زیاد انسانها (با وجود تفاوتهایِ موجود ولی اندک) هم این است که انسانها به تازگی (بیش از 30000 سال پیش) از یک گلوگاه جمعیتی کوچک در آفریقا رشد کرده و در جهان پراکنده شدهاند.در زمانهایِ قبل از آن تنوع در میان ما بیشتر بوده، برای مثال ما گونهیِ نادرتال را داریم که گونهای مجزا بوده و جد ما نبودهاند.
4-اینکه سازگاریهایِ مختلف
ممکن هستند دلیل نمیشود که همهیِ آنها
رخ داده باشند و البته هیچ دلیل ندارد امروز موجود باشند و ما از آنها خبر داشته باشیم.اینکه اسنان پشمالو مثل گوریل امروز نمیبینید دلیل این نمیشود که اجداد ما اینگونه نبودهاند و از آن این ادعای عجیب بشود که پوست و پوشش طبیعی او (نه حاصل ابزار سازی او) کارکردی برای بقا ندارد و سازگاری با محیط نیافته.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound