ANARCY:
نقل قول:خب هر چیزی که ازش مستند ساختن یا تو اینترنت براش تبلیغ کردن که قابل اعتماد نیست.اول اینکه در این داستان بحث قلب تنها نیست که مورد استفاده برادران مسلمان قرار بگیره و بگن امامان و پیامبر ما 1400 سال پیش این رو میدونستن و دیگه اینکه یه بررسی دقیق علمی شرایط خاص خودش رو داره.از انتخاب جمعیت نمونه گرفته تا تقسیم دو گروه به عنوان شاهد و مورد آزمایش که همه اینها باید به درستی انجام بشه و شرایط خاص خودش رو داره و در نهایت دو سو کور بودن تحقیق...تازه اگه نتیجه گرفته شد که بین پیوند اعضا و تغییر رفتار ارتباطی وجود داره باید به ساز و کار سلولی مولکولی اون پرداخته شه!!! اون زمان میشه گفت از حالت فرضیه بودن خارج شده.
اینی که یه نفر رو بیارن جلو و دوربین که بگه آره فلان رفتار رو پیدا کردم به تنهایی ارزشی نداره.هر زمانی شما این مطلب رو به عنوان موضوعی اثبات شده در یک ژورنال معتبر پزشکی دیدید میتونید بهش استناد کنید.
متاسفانه به زبان فارسی چیز زیادی در این مورد نداریم.من این لینک رو دیدم که خیلی مختصر در این مورد صحبت کرده!!!
حافظه سلولی (cellular memory)
همان که آقای آنارشی گفتند، اینها بیشتر خالی بندی و داستانسازی هستند
که در برنامه های تلویزیونی و اینترنت ..گه گاه می بینیم.
من یادم هست که با اولین کس که قلب مکانیکی برایش کار گذاشیه بودند (دندانپزشک بارنارد) م صاحبه میکردند... خوب یادم هست که او اشک از چشمانش میریخت... بهر دلیل که بود. او همان احساس شاد و یا غمگین بودن را داشت.
پس با از دست دادن قلبش احساس هایش را از دست نداده بود.
اما جایگزین کردن قلب یکی با قلب کس دیگر بیگمان کارپیچیده ای است
چونکه عصب هایی باید پیوند داده بشوند ، نه تنها رگ ها. من فکر میکنم، قلب خودش
یک برنامه ی ویژه هم در جایی از مغز شاید داشته باشد که با ان کار میکند. یعنی
برای هر تپش، مغز به آن فرمان نمیدهد. پس زمانی که ترانسپلنت میشود این سامانه
بهم میخورد.