نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فهم فلسفه یونان باستان
#1

کسانی که با شوق فراوان به مطالعه ی تاریخ فلسفه روی می آورند احتمالا بدجوری با خواندن اینکه "تالس می گفت همه چیز از آب درست شده" توی ذوقشان خواهد خورد (این را راسل هم در تاریخ فلسفه غرب یادآور شده)، به خصوص برای انسان امروزی که ذهنش شدیدا به درک علمی (علم کنونی را عرض می کنم) جهان عادت کرده مدعیات یونانیان باستان بسیار غریب می نماید. از طرفی برای فردی که می خواهد دستگاه های فلسفی بعدی، حتی دستگاه های معاصر، را بفهمد راه گریز یا میانبری که از یونان باستان نگذرد متصور نیست.

در اینجا، اگر زمان یاری کند، به کمک دوستان می کوشیم مسائلی که فیلسوفان یونان با آن ها روبه رو بوده اند و پاسخشان به این مسائل را بفهمیم.
بیایید از تالس، که در سرآغاز فلسفه قرار گرفته شروع کنیم، تالس را چه شده بود که آن جمله ی ظاهرا عجیب را به زبان آورد؟
پاسخ
#2

بیایید فکر کنیم که کیبردمان از آب ساخته شده است؟ چطور ممکن است؟ من به شما می گویم: مگر شما خمیر را به هزار شکل و شمایل در نمی آورید؟ همه ی این اشکال در واقع قیافه های مختلفی اند که یک چیز، همان خمیر به خود گرفته است. تالس هم بی تردید مجسمه های مختلفی دیده بود که همه شکل های مختلفی از همان مایه ی مجسمه سازی بودند. وقتی خمیر میتواند آدم بشود، چرا آب نتواند کیبرد بشود؟! البته ما می توانیم توضیح دهیم که خمیر چطوری شکل آدم شده، ولی نمی توانیم توضیح دهیم که آب چطوری کیبرد شده، و این ما را به ایرادی رهنمون می کند که ارسطو هم به تالس و دیگر فیلسوفان ایونیایی وارد دانسته.

اما خوب که چه؟ تالس چه مرگش بود که فکر کرد باید جهان خمیر مایه ای داشته باشد؟ می خواست چه مشکلی را حل کند؟
پاسخ
#3

این ایده که همه چیز ناگزیر جوهری دارد؟ دلیل آنهم توضیح مسئله‌ی دگرگونی بود، اینکه یک چیز پس از تغییر چقدر همانست که بود. آب از آنجاکه «جوهرش» هیچ تغییری نمی‌کرد، تالس را به این فکر انداخت که می‌باید نقشی بسیار مهم در تشکیل عالم دائم درحال دگرگونی داشته باشد.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#4

جالب است این تفکر جوهری در امثال زیستشناسی مانع پیشرفت دانش بوده در حالی که در شیمی و تصور یکسری عناصر شیمیایی فوق العاده مفید بوده

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#5

ممنون از توجه شما امیر عزیز.
"جوهر" چیست؟
"مسئله ی دگرگونی (تغییر)" دقیقا چه بود؟ تالس چه چیزی را "دگرگونی" قلمداد می کرد؟
تالس چطور با ایده ی ماده المواد می توانست مسئله دگرگونی را حل کند؟
پاسخ
#6

Philo نوشته: ممنون از توجه شما امیر عزیز.
"جوهر" چیست؟
"مسئله ی دگرگونی (تغییر)" دقیقا چه بود؟ تالس چه چیزی را "دگرگونی" قلمداد می کرد؟
تالس چطور با ایده ی ماده المواد می توانست مسئله دگرگونی را حل کند؟
جوهر ذات ِ نامتغیر است، بخشی از خواص ِ متعین ِ چیزها که دگرگون نمی‌شود و یکسان می‌ماند. مسئله‌ی دگرگونی این پرسش است که مرز میان تغییر دقیقا کجاست، و از کجا چیزی در قیاس با آنچه بوده تغییریافته محسوب می‌شود، و آیا همانست یا چیز دیگر و... تالس به گمانم تغییر را امر غیرممکن می‌دانست؟ و می‌گفت چون همه چیز از آب و بر آب و در آب است، هیچ‌چیز حقیقتا دگرگون نمی‌شود.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#7

جناب امیر چرا بگوییم امر غیر ممکن؟ ایا نقل قول صریحی از او در این باره سراغ دارید؟ می توانیم بگوییم تالس تغییر را مبدل شدن آب از یک شکل به شکل دیگر می دانست، من گمان می کنم همین تغییر شکل هم خودش یک جور "تغییر" باشد. در هر حال به گمانم نیازی به مناقشه در معنای تغییر نیست.

مسئله ی دیگر مسئله ی کثرت است، آیا به تعداد این اشیای متفاوت به حکم حواس، مایه های متفاوت وجود دارد؟ به این تجربه توجه کنید: حیوان گیاه را میخورد و آنچه دفع میکند به رشد گیاه کمک میکند. این چرخش مواد میتواند ذهن را هدایت کند به این سمت که این اشیا ماهیتا با هم متفاوت نیستند بلکه صور گوناگون یک یا چند چیزند. شاید "سادگی" تالس را واداشته که کثرت را به وحدت برگرداند، نه به کثرتی با شمار کمتر.

اینها تنها درک من هستند، بسیار مشتاق هستم که دوستان بیرحمانه از من اشتباه و حتی سوتی بگیرند! البته این یک تحدی نیست، بلکه یک درخواست یاری فروتنانه است.
پاسخ
#8

من مخالفتی با این صحبت‌ها ندارم. وانگهی وقتی همه چیز در ذات خود یکسان بماند به معنی تغییرناپذیری ماهییت است، و آن خود یعنی فقط ظاهر/سطح/صورت چیزی دگرگون می‌شود، و آنها پشت آن لایه‌ی ظاهری همان هستند که بودند(و اینها همه می‌شود همان ناممکن بودن تغییر). این مناقشه بیشتر روی مفهوم جوهر است تا تغییر. دانش اندک از جهان واقعی و نبود ابزار لازم برای مشاهده‌ی علمی و محدود بودن شناخت به استقرای منطقی باعث شده که تالس این اشتباه را مرتکب بشود. یونانیان باستان همه دچار یک اشتباهی بوده‌اند و آن اینکه جهان باید با عقل سلیم هماهنگ باشد، یعنی چیزها «باید» به نحوی وجود داشته باشند، امروز ما می‌دانیم که وجود، همانطورکه هست اصالت دارد، و چیزها همانطورکه وجود دارند درست هستند. اینگونه بود که دموکریتوس نتیجه می‌گرفت باید ذره‌ای وجود داشته باشد که کوچکتر از آن متصور نیست، یا زنون نتیجه می‌گرفت از آنجاکه باید برای رفتن از الف به ب نیمی از آن‌را طی کرد، و از آن نیمه باز هم نیمی را گذراند و ... پس حرکت کردن غیرممکن است!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#9

من از این جناب زنون و پارادوکسهای انبوهی که تولید کرده و دو هزاره ملت را سر کار گذاشته را بسیار دوست میدارم،جایی خواندم ایشان برای دفاع از همین وحدت که استادش پارمنیدس به وجه اعلای آن مطرح کرده این پارادوکسها را تولید کرده که بگوید یا وحدت است یا اینکه همه چیز متناقض میشود E11b

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#10

میماند یک بحث درباره ی اینکه چرا تالس آب را به عنوان خمیرمایه جهان انتخاب کرد، جناب امیر اشاره ای به این موضوع داشت: "آب از آنجاکه «جوهرش» هیچ تغییری نمی‌کرد، تالس را به این فکر انداخت که می‌باید نقشی بسیار مهم در تشکیل عالم دائم درحال دگرگونی داشته باشد."
جناب امیر درباره ی این جمله بیشتر توضیح میدهید؟
دوستان نظر شما چیست؟ چرا آب؟
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط Ouroboros
09-23-2012, 04:16 PM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان