12-27-2012, 05:20 PM
Mehrbod نوشته: نخست اینکه گزاره "کمابیش همه پسرها" بود نه "همه"*
دو اینکه این درداندن را در بالا من روشن کردم، روشنه که ما درباره دردی سخن میگوییم که در پی آن خوشی میاید، اگرنه به چیز دیگری بنام
سادیسم میرسیم که یکجور کاستی روانیک است.
جدای آن چیزهای دیگری هم هستند که ما میدانیم ولی نمیتوانیم از آنها فرجامیابی ویژهای بکنیم. برای نمونه ما میدانیم که هنگام
ارگاسم شدن دختر و پسر، هر دو واکنشی که نشان میدهند یکسان با واکنشی است که هنگام درد کشیدن راستین از خود نشان
میدهند، این میتواند نمایانگر هستش پیوندهای پنهان دیگری میان درد و خوشی باشد که ما داده چندانی برای واکاوی بیشترشان نداریم.
* اینکه شما ناخودآگاه گزاره سراسر دقیق من "کمابیش همه" را در ذهنتان به "همه" کاستید خود یکی دیگر از دانستههای فرگشتیک در گرایش مغز در کاهش و فشردهسازی هر چه بیشتر دادهها میباشد، که چنانکه میتوان دید پیشبینیپذیری بالایی هم دارد و من
هم پیش از فرستادن پیکم بخوبی میدانستم که دستکم یکی دو تنی آن "کمابیش همه" را برای خودشان "همه" خواهند کرد.
این نمونه بسیار پیش میاید، در کتاب Fooled by Randmoness نویسنده نسیم نیکولاس طالب از آروین (تجربه) خودش میگوید که
چگونه در سخنرانی و گفتگوهای رسانهای از گزارهاش «شانس و تصادف در زندگی نقش بسیار پررنگتری از آنچه میپندارید دارند»
کمابیش همه جا به گزاره «همه چیز را شانس و رَندمنس روشن میکند» میرسیدند؛ این را خود من هنگام نیوشیدن (گوش دادن) به یکی
از پادکستهای وی آروینیدم.
نه اگر دختر براستی درد بکشد که روشنه کار میبازایستد. ولی درد اندک هتا اگر براستی دردناک باشد
پذیرفتنی است، چون بر پایهی "نابرابری" بالا در یک بازه زمای چند دقیقهای کوتاه به خوشی میرسد.
جدای آن فرایندهای دردناک یک ویژگی دیگری دارند که همه ما ناخودآگاه میدانیم آنهم اینکه اگر شما دچار بگوییم دلدرد بدی باشید،
زمانیکه دلدرد از میان رفت، هتا اگر هیچ دردکُشی در تن شما آزاد نشود، همان سُهش رهاشدگی یا relief از درد برایتان خوشیآور است!
پس اینجا باز میتوان بمانند هک کردن یک سیستم نگریست که اگر یک دختر بگوییم درد کشید این سه رخ میدهند:1- نابرابری بالا میگوید دردکُشهای تن (ایندورفین، ..) درون کار شده و برآیند فرایند میتواند به خوشی بیشتر بیانجامد.
2- در چند دقیقه پس از درد گرفته شده، از میان رفتن درد خودبهخود به سهش رهاندگی و خوشیاوری میرسد.
3- در کنار ایندو، سکس نیز به خودی خود خوشیآور است و میتوان اینجور نگریست که خوشیای که
از خود سکس برده میشود همراه با آمایش (ترکیب) این دو باره، به خوشی بس بالاتر و ژرفتری برسد.
یك چیزهایی میگویید ها جناب مهربد
یاد اون فردی افتادم كه با آجر میكوبید تو سر خودش بهش میگن چرا میزنی تو سر خودت؟میگه نمیدونید وقتی ضربه ها قطع میشه چه آرامشی داره:دی
راحت شدن از یه درد درسته آرامش داره ولی با لذت بردن خیلی فرق داره
مطمئن باشید فردی كه نمیتواند از درد لذت ببرد اگر در ابتدای كار لذت بخشی مثل سكس دردی مثل درد آنال سكس یه هر نوع درد دیگری و حس كنه دیگه باعث میشه كه اون لذتی كه باید را نبرد با فرض اینكه اصلا آنال سكس لذت بخش است