viviyan نوشته: مسئولیت بقای ژنهای زن و مرد و همینطور صرف انرژی برای نگهداری و بزرگ کردن نسل جدید برعهده زن هست، بنابراین زن باید تمام تلاششو بکنه تا بهترین انتخاب ممکن رو برای به اشتراک گذاشتن ژنهاش انحام بده و در این راه باید تدابیری بیندیشد تا مرد که فقط خودش هست و آلتش، نگذارد برود برای ژن پراکنی های دیگر در جاهای دیگر. مثل اینکه آقایون درک نمیکنن این علاقه شون به بقای ژن چه هزینه هایی برای زن داره.

به قول آرش, درود بر عصر پارینه سنگی! ((:

این روزها که کاندوم و hd و ld و نمیدانم سزارین و multivitamin و هزار و یک ابزار را همین مردان برای شما درست کرده‌اند, زادآوری[sup][aname="rpac9444fd3249240698f5348752ae07f2f"][[/aname][anchor="pac9444fd3249240698f5348752ae07f2f"]1][/anchor][/sup] که دیگر هزینه‌ای ندارد!

تازه اینها چه پیوندی به دانش‌اندوزی و خردگرایی و نسبت نزار[sup][aname="rpa6c18ed331ba24654becc17da4190980b"][[/aname][anchor="pa6c18ed331ba24654becc17da4190980b"]2][/anchor][/sup] ١:١٠٠٠٠ زنان به مردان در پیروی از ارزش‌ها دارد؟

viviyan نوشته: به فرض که حرفهای امیر هم درست باشه این قانون طبیعته، زنان و مردان به یک اندازه تمایل دارند برای بقای نسل و ژنهاشون، اینکه زنان به خاطر داشتن رحم توانسته اند مردان باهوش و دانشمند و کاری رو استثمار کنند، از برتریشون حکایت میکند. در طبیعت همیشه قوی برنده است و حاکم و ضعیف بازنده و محکوم. ناراضی هستید به تخمدانمان که نه؛ به تخم چپ اسب نادرشاه، (تخمدان ما باارزش تر از این حرفهاست)، اگر میتوانید قوانین طبیعت رو تغییر دهید. خوشحال باشید که مثل جفت نر عنکبوت بیوه سیاه خورده نمیشید.
جالبه امیر از یک سو به هدف فرگشتیک و عمیق مردان برای رابطه با زنان اشاره میکنه (طفلکیا) ولی هدف زنان رو چیزی جز استفاده از منابع و امکاناتی که مردان فراهم میکنند نمیدونه.
در کل بامزه مینویسید امیرجان و سایر منیستها.

بنازم به این اخلاقیات!





----
[aname="pac9444fd3249240698f5348752ae07f2f"]1[/aname]. [anchor=rpac9444fd3249240698f5348752ae07f2f]^[/anchor] zâd+âvardan::Zâdâvardan || زاداوردن: بچه دار شدن; زادمان آوردن to bear offspring
[aname="pa6c18ed331ba24654becc17da4190980b"]2[/aname]. [anchor=rpa6c18ed331ba24654becc17da4190980b]^[/anchor] Nezâr || نزار: نحیف Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ meager; lean