mosafer نوشته: یک مورد بی ربط ولی شما ربطش بدید: از نظر من مردها موجوداتی هستند که فقط به فکر امیال جنسی خود هستند گاهی سعی میکنم تفکیک کنم از یکدیگرآنها را ،ولی خود، با عمل و سخنی باعث میشوند همگی در یک دسته قرار بگیرند حال کم و بیشترش فرق میکند ولی همه در یک دسته اند. و جالب هست که شما در مورد زنها چنین میاندیشید که من دقیقا در مورد جنس نر. امیدوارم ربطش رو فهمیده باشید
مردان همواره در پس ذهن خود ترسی موهوم و مخوف و خزنده داشتند که «اگر جامعه روزی به راستی از ما بینیاز بشود به کلی ما را دور میاندازد»، چنانکه میدانستند تمام ارزش انسانی آنها در بهرهای خلاصه میشود که میتواند به جامعه برساند، و دلیل وجودی او کاریست که میتواند برای زنان انجام بدهد، چنانکه ما نمایندهی مشاغل خود هستیم. مردان به راستی
فعلهی انسانی هستند، حال آنکه زنان
موجود انسانی، ما وجود نداریم، بلکه کار داریم. فمینیسم نشان داد که این ترس چه مایه حقیقت داشته، زنها بیدروبایستی از «چه نیازی به مردها داریم» سخن میگویند و این هذیانها آنقدر بلند هست که به گوش برسد. تیک موقتی فمینیسم به ما مردان کمک میکند تا نگاهی صادقانه و بیآرزومندی به چهرهی حقیقی زنان بیاندازیم، و ببینیم که به راستی شهبانو لباسی بر تن ندارد. زنان با آویزان شدن از دولتی که خود از صدقهی فداکاری و مالیات مردان سرپاست و دست به دست کردن ثروتی که همواره مردان تولید کردهاند و میکنند، دروغ خود را باور کردند و دچار به این توهم شدند که ما به راستی از وجود مردان بینیاز شدهایم، و از آنجاکه مرد هیچ ارزشی بجز آنچه برای برطرف کردن نیاز به ما میرساند ندارد، چه بهتر که آنها را دور بیاندازیم. این تصمیمی بود که زنان گرفتند، به قول معروف، فمینیسم این اسلحه را به زنان داد، و آنها از آن برای پاشیدن مغز مردها به روی دیوار استفاده کردند.
بزم صد ساله روبه پایان است، و مردان باید به هوش باشند تا این بار، همچون همیشهی تاریخ، زنان کس دیگری را برای سرزنش کردن علم نکنند. «اینها تقصیر فمینیسم است و ربطی به زنان ندارد»، «دولت مقصر بوده» و «جنبش از مسیر اصلی منحرف شده» بازیهایی هستند کهنه شده که دیگر جواب نمیدهند. نه زن سنتی با نهیب «مرد شو، مرد شو»ی خود، و نه زن فمینیست با جیغهای گوش خراشش پیرامون «سلطهی مردانه» دیگر قادر به شرم دادن مردان به موضع ضعف نیستند. شما نشان دادید که هیچ علاقهای به مردان ندارید، و آن دم که از ایشان بینیاز باشید آنها را رها میکنید. این تصور یک مرد از رابطه با زنان نیست، این تصوری نیست که قرنها مرد را برای پریدن جلوی گلوله بخاطر دفاع از ناموس و خوردن زخم خنجر بخاطر معشوق ترغیب میکرد، این آن تصور «سکسطلب» مردانه نیست که آنها را هفتهای پنجاه ساعت در بدترین شرایط کاری نگاه میداشت. این، آن پرترهای نیست که هزاران سال به مردان فروخته بودید. بله درست میگویید، مرد فقط از زن سکس میخواهد، اما این نشانگر پستی یا سطحی بودن یا رذالت مردان نیست، گواه بیچیزی شماست. اجازه بدهید بگویم که هیچ عذری هم برای خرفتی ندارید، نه مردسالاری جلوی پیشرفت شما را گرفته، و نه تواناییهای ذهنی و جسمی شما هرگز آنچنانکه به چیزی بیارزد از همان مردان کمتر بوده، تنها تفاوت آنست که از دوران شکارچی-گردآورندگی انسان یک جنس تصمیم گرفت در خانه روی ماتحت خود بنشیند، و از مهبل خود برای فاحشگی منابع و امکانات بهره بگیرد، حال آنکه جنس دیگر با دست برهنه به شکار درندگان میرفت. هجمهای شوم از تنبلی، خودخواهی، فریب و سوء استفاده که در خطایی استراتژیک، آنرا هزار سالی زود لو دادید.