نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خبر های علمی و دانشیک روز ایران و جهان
#31

من که نمی‌گویم استیو جابز فرشته بود ، ولی‌ محصولاتی که کمپانی او عرضه کرد انقلابی در عرصه تکنولوژی بود ، ظلم به کارگران کارخانه‌‌ جنبه خلاقیت او در تولید این محصولات و اداره کردن یک تیمی که بهترین بهترین‌ها هستند زیر سوال نمی‌برد.

"A Land without a People for a People without a Land"


پاسخ
#32

shinbet نوشته: من که نمی‌گویم استیو جابز فرشته بود ، ولی‌ محصولاتی که کمپانی او عرضه کرد انقلابی در عرصه تکنولوژی بود ، ظلم به کارگران کارخانه‌‌ جنبه خلاقیت او در تولید این محصولات و اداره کردن یک تیمی که بهترین بهترین‌ها هستند زیر سوال نمی‌برد.
دقیقن 53 آن هم ظلمی که اثبات نشده تازه بشود هم چیزی از ارزش های این آدم کم نمیکند .
پیتر سلر هم آدم خوبی نبود ، ولی آیا این بد بودنش ربطی به هنرش داشت ؟!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#33

http://www.zoomit.ir/articles/tablet/ite...est-tablet

[COPY] هندی ها با معرفی تبلت صفحه لمسی Aakash، بازار تبلت را تکان دادند. Aakash از مرور صفحات وب و پخش ویدیو پشتیبانی می کند و باتری آن نیز سه ساعت دوام می آورد. این تبلت اندرویدی دارای دو پورت USB نیز می باشد. حال سئوال این است که چطور ممکن است که تبلت با این امکانات، 35 دلار قیمت داشته باشد؟ 35 دلار برای یک هاب USB قیمت مناسبی است اما برای یک تبلت لمسی واقعا ارزان است!

Aakash به معنی "آسمان" می باشد. Kapil Siba، وزیر توسعه منابع انسانی هند اعلام کرده که در فاز اول 500 دستگاه از این تبلت برای آزمایش بین دانش آموزان هندی مقیم پایتخت توزیع می شود. او همچنین گفت: دولت قصد دارد 100 هزار دستگاه از این تبلت را خریداری و بین دانش آموزان توزیع کند. Siba امیدوار است که در چند سال آینده تعداد تبلت های توزیع شده بین دانش آموزان هندی به حدود 10 میلیون دستگاه برسد. Siba همچنین گفت:
ثروتنمندان به دنیای دیجیتال دسترسی دارند اما مردم عادی و فقراء از این قاعده مستثنی هستند
تبلت Aakash توسط یک شرکت انگلیسی به نام DataWind و دانشگاه فناوری هند طراحی شده است. یکی از دلایل ارزانی قیمت آن نیز تولید دستگاه در هند و استفاده از نیروی انسانی ارزان قیمت این کشور می باشد.
[/COPY]

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#34

دنیس ریچی، خالق C درگذشت 2

[COPY]دنیس ریچی – Dennis Ritchie – که بیشتر به خاطر ساخت زبان C و همکاری‌اش در ساخت سیستم عامل یونیکس شناخته می‌شد، پس از یک دوره طولانی تحمل یک بیماری ناشناس در سن ۷۰ سالگی درگذشت. خبر فوت او توسط دوست و همکار گذشته‌ی او، راب پایک – Rob Pike – در پیامی در گوگل+ اعلام شد: «من ایمان دارم که هستند کسانی که از عظمت مشارکت‌های او قدردانی و بطور شایسته‌ای برای فوت او سوگواری می‌کنند. او مردی ساکت و مرموز بود، اما همچنین یک دوست، همکار و همیار برای من بود و مسلما دنیا یک ذهن برتر را از دست داد.»

کارهای ریچی با کِن تامپسون – Ken Thompson – در ساخت سیستم عامل یونیکس، آنها را به دریافت جایزه‌ی Turing در سال ۱۹۹۳، مدال IEEE Hamming در سال ۱۹۹۰، مدال ملی فناوری در سال ۱۹۹۹، و جدیدترین آنها، جایزه‌ی ژاپن برای اطلاعات و ارتباطات در سال ۲۰۱۱، رهنمود کرد.

یونیکس از تلاش‌های ریچی و همکارانش برای ساخت یک سیستم عامل ساده‌تر، تمیزتر ساخته شد و بعنوان یک واکنش به «سندرم سیستم بزرگ – big system syndrome» چیزی که آنها در سیستم عامل‌های معاصر می‌دیدند، بود. از روزهای اول در آزمایشگاه Bell در سال‌های ۱۹۷۰، یونیکس باورهای مردم را درباره‌ی آنچه که به عنوان سیستم عامل تعریف شده بود را تغییر داد. یونیکس تنها کد نبود، بلکه یک فرهنگ حول ایده‌هایی مثل اتصال برنامه‌های کوچک از طریق pipeها بود. این همان فرهنگ یونیکس بود که باعث شد لینوس ترووالدز لینوکس، سیستم عامل مشابه یونیکس را بسازد. زبان برنامه‌نویسی C، که یونیکس به وسیله‌ی آن نوشته شده بود، تبدیل به یک زبان بالفعل برای سیستم‌ها، برنامه‌ها و برنامه‌نویسی توکار شد و هنوز هم یکی از پرطرفدارترین زبان‌ها در دنیا است؛ ریچی یکبار درباره ساخت این زبان گفت «C دمدمی، ناقص و یک موفقیت بزرگ است.»
همانطور که توسط Tim Bray اشاره شده است (ویرایشگر خصوصیات XML)، ریچی همچنین ایده‌ی معرفی زبان‌های جدید بوسیله برنامه «Hello World»، رشته‌های بایتی null-terminating، ساخت پروسه‌ها بوسله ایجاد دوباره‌ی پروسه‌های موجود، و نوشتن سیستم‌عامل‌ها در یک زبان برنامه‌نویسی کامپایل شده‌ی مستقل از ماشین بود. Bray میگوید «غیر ممکن است – کاملا غیر ممکن است – که در مورد بدهی‌ای که حرفه‌ی من به دنیس ریچی دارد اغراق کرد، من در دنیایی زندگی می‌کنم که او برای خلقش بیش از سی سال تلاش کرد.»



[/COPY]

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#35

shinbet نوشته: من که نمی‌گویم استیو جابز فرشته بود ، ولی‌ محصولاتی که کمپانی او عرضه کرد انقلابی در عرصه تکنولوژی بود ، ظلم به کارگران کارخانه‌‌ جنبه خلاقیت او در تولید این محصولات و اداره کردن یک تیمی که بهترین بهترین‌ها هستند زیر سوال نمی‌برد.

ولی همچنان اخلاقی نیست. با بزرگ کردن استیو جابز و شیوه مدیریت ظاهرا خلاقانه آن، در واقع شما می‌گویید که «هدف راه رسیدن را توجیه می‌کند» که می‌دانیم نادرست است.

همان کار استیو جابز، که به شما اطمینان می‌دهم خلاقیت چندانی هم دربر نداشته را کسان دیگری هم دیر یا زود پیاده‌سازی
می‌کردند اگرنه، ایده ساختن و کار کردن با ابزارهای کوچک هوشمند و ... را نزدیک به 30 سالی می‌شود که در فیلم‌های گوناگون دیده‌ایم.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#36

[ATTACH=CONFIG]385[/ATTACH]

http://www.radiofarda.com/content/f3_rob...18860.html

[COPY]«ديميتری ايتسکوف»، کارآفرين روسی، که رهبری يک پروژه تحقيقاتی پيشرفته، موسوم به «آواتار»، را برعهده دارد می گويد: « تا ده سال ديگر می توان ذهن انسان را به روبات انتقال داد و بدين ترتيب رؤيای هميشگی «زندگی جاودان» بشر را جامه عمل پوشاند.»

به نوشته روزنامه انگليسی «دِيلی مِيل»، ايتسکوف ادعا می کند که ۳۰ دانشمند را برای رسيدن به اين هدف استخدام کرده و در حال حاضر نيز به دنبال دانشمندان ديگری است که به پيشبرد پروژه کمک کنند. وی می گويد: «اين پروژه به سوی تجسم بخشيدن به جاودانگی بشر حرکت می کند.»

برنامه مد نظر ديميتری ايتسکوف «پيوند» هوشياری انسان به پيکر روبات در ده سال آينده است. او اميدوار است در مرحله بعد موفق شود ذهن را بدون استفاده از جراحی بارگذاری (آپلود) کند، و اشخاص بتوانند درون روبات به زندگی خود ادامه دهند در حالی که بدن شان مانند غلافی خالی که می توان آن را به دور انداخت، بی استفاده خواهد شد: «پس از انتقال ذهن شخص به قالب جديد «آواتار»، وی خواهد توانست همچنان به عنوان بخشی از جامعه به زندگی خود ادامه دهد، مردم دوست ندارند بميرند.»

نام اين پروژه از يک فيلم سينمايی ساخته شده توسط «جيمز کامرون» گرفته شده، که در زمانی در آينده اتفاق می افتد، جايی که سربازان با استفاده از کنترل ذهن در بدن موجودات دورگه «انسان - موجود فضايی» نفوذ می کنند و عليه ساکنان جهانی دوردست می جنگند.

ايتسکوف در جريان کنفرانس «آينده جهان در سال ۲۰۴۵»، می گويد: «تلاش بعدی دنيای علم ساخت بدنی جديد برای انسان خواهد بود،» وی درباره شيوه عملکرد بدن انسان در آينده توضيح می دهد: «يک رابط مغز به ماشين برای کنترل بدن و يک سيستم حفظ حيات مغز برای اينکه مغز انسان در خارج از بدن اوليه زنده بماند از اجزای پيکرهای ساخت دست بشر در دنيای آينده خواهند بود.»

ايتسکوف پيش بينی می کند که در مرحله اول، بدن های ساخته شده در اختيار «افراد دارای نقص عضو و اشخاص در حال مرگ» قرار خواهد گرفت.

مدير روسی پروژه «آواتار» می افزايد: «فاز سوم ساخت مغز مصنوعی انسان است، محيطی رايانه ای که می توان ذهن بشر را در آن بارگذاری کرد.»

ايتسکوف می گويد تمايل دارد با آژانس پروژه های تحقيقاتی پيشرفته دفاعی، «دارپا»[DARPA]، در ارتش ايالات متحده همکاری کند. «دارپا» هم اکنون در حال پژوهش بر روی پروژه ای است که در آن نيروها با استفاده از ذهن خود روبات های انسان نما را از فاصله دور در جبهه جنگ هدايت نمايند.

بخش پژوهشی فن آوری های پيشرفته «پنتاگون»، بودجه ای هفت ميليون دلاری برای انجام اين پروژه دريافت کرده و مانند پروژه تحت رهبری ديميتری ايتسکوف روسی، آمريکايی ها نيز نام «آواتار» را برای پروژه خود برگزيده اند.

در متن رسمی بودجه سال ۲۰۱۳ «دارپا» آمده است: «برنامه آواتار رابط ها و الگوريتم هايی را طراحی و ارائه خواهد داد که به سربازان اين امکان را می دهد که به شيوه مؤثر با يک ماشين دوپا و نيمه خودمختار ارتباط برقرار کنند و از آن به عنوان جانشين خود در ميدان استفاده نمايند.»[/COPY]


فایل‌های پیوست
.jpg 2A2B4596-0B0D-4102-8069-ABCAAE273B3E_w640_r1_s.jpg اندازه 34.07 KB  تعداد دانلود: 2
پاسخ
#37

http://www.dw.de/dw/article/0,,15854561,00.html

[COPY] پژوهش‌گران در تلاش ساختن نوعی ابرکامپیوتر هوشمند هستند که عملکرد آن شبیه مغز انسان است. بسیاری بیمناک آن هستند که رسیدن بشر به چنین دستاوردی ممکن است پی‌آمدهای منفی زیادی داشته باشد.

در سال ۱۹۹۳ ورنر وینجی (Verner Vinge)، نویسنده داستان‌های تخیلی پیش‌بینی کرد که ظرف ۳۰ سال دیگر یعنی تا سال ۲۰۲۳ "ما از ابزار تکنیکی ساخت هوشی ابرانسانی برخوردار خواهیم بود و کمی بعد از آن، عصر انسان طبیعی به پایان خواهد رسید.
پایگاه اینترنتی اشپیگل‌آنلاین دوشنبه (۲ آوریل) مقاله‌ای به قلم توماس گروتار (Thomas Grüter) منتشر کرده که در آن نوشته شده است، اگر چه که هنوز این "هوش ابرانسانی" ساخته نشده، اما پژوهشگران زیادی بر آن شده‌اند که مغز انسان را در کامپیوتری شبیه‌سازی کنند.
توماس گروتار، نویسنده کتاب "باهوش‌تر از ما؟" می‌نویسد: دست کم ۲ تن از این محققان ادعا کرده‌اند که تا چند سال دیگر پروژه خود را به پایان خواهند رساند. هر دو از چنان اعتماد به نفسی در گفتار خود برخوردارند که انسان بی‌درنگ می‌پرسد: «آیا آن‌ها نابغه‌اند یا شارلاتان؟»
هنری مارکرام (Henry Markram)، کارشناس مغز و اعصاب از آفریقای جنوبی و یکی از دانشمندان اروپایی پروژه‌ای برای ساخت مغز مصنوعی را آغاز کرده‌اند که با بودجه یک میلیارد یورویی اتحادیه اروپا تأمین مالی می‌شود. این پروژه باید تا سال ۲۰۲۳ به پایان برسد.
اما علاوه بر آن‌ها گروه Cognetive Computing شرکت کامپیوتری "آی. بی. ام" به ریاست دهارمندرا مودها (Dharmendra Modha) نیز اعلام کرده که با همکاری دانشگاه‌های مختلف آمریکا در حال کار بر روی سیستمی است که از توانایی‌های شناختی مشابه توانایی‌های انسان برخوردار است.
گروه کاری مودها در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد در ساخت "شبیه‌ساز قشر مغز" به پیشرفت‌هایی دست یافته است.
این گروه اعلام کرده که توانسته‌است قشری از مغز را بسازد که فراتر از کورتکس مغز گربه است. اعضای گروه مودها افزوده‌اند که این دستاورد آن‌ها را به شبیه‌سازی قشر مغز انسان بسیار نزدیک کرده است. اما برخی عقیده دارند که این گروه در ارائه ارزش دستاوردهای خود اغراق کرده و دستاورد آن چیزی جز شبیه‌سازی "مدلی بسیار ساده از سلول‌های عصبی" نبوده است. هنری مارکرام که رقیب این گروه محسوب می‌شود در نامه‌ای مودها (Modha) را به فریب اذهان عمومی متهم کرده است.
اما مارکرام نیز به‌تازگی در مصاحبه‌ای با مجله علمی ساینس (Science) اعلام کرده در صورتی که گروه کاری او ۱۰ میلیارد یوریی که به پروژه اختصاص داده شده را دریافت کند، ظرف ۱۰ سال دیگر قادر خواهد بود مغز انسان را شبیه‌سازی کند.
اما بسیاری از همکاران مارکرام گفته‌های او در مورد ساخت "مدلی واحد از مغز انسان" را "مضحک" می‌نامند. افرادی مانند رودنی داگلاس (Rodney Douglas)، پژوهشگر مغز، کوان مارتین (Kevan Martin) و ریچارد هانلوسر (Richard Hahnloser) از دانشگاه زوریخ معتقدند، هدفی که این گروه مدعی است به آن دست می‌یابد "غیر واضح" است و ارائه میلیون‌ها یورو برای چنین پروژه‌ای عاقلانه نیست.
آیا این روح مصنوعی مانند انسان است؟
فرض را بر این می‌گذاریم که پروژه ساخت مغز مصنوعی به فرجام برسد. در آن صورت این انسان مصنوعی چه احساسی خواهد داشت؟ اگر دستگاهی همانند مغز انسان تولید شود، این دستگاه باید بتواند خود را مثل یک "شخصیت آگاه" حس کند.
باید از خود بپرسیم، آیا چنین ابزار هوشمندی از حقوقی هم برخوردار خواهد بود؟ آیا خود را مانند یک انسان درک و حس می‌کند؟ آیا او هم درد می‌کشد، اهدافی دارد و می‌خواهد از زندگی خاصی برخوردار باشد؟
مارکرام قصد دارد با شبیه‌سازی مغز انسان بیماری‌های روانی و مغزی مانند آلزایمر ایجاد کند تا شاید راه‌های درمان این بیماری‌ها روشن شود. اما آیا او به لحاظ اخلاقی مجاز به ایجاد عامدانه بیماری در این انسان مصنوعی خواهد بود؟
آیا این مغز یا انسان مصنوعی از حق تحصیل و آموزش برخوردار نخواهد بود و نباید برای او کمک‌های تحصیلی یا اجتماعی در نظر گرفت؟
اگر روزی قادر شویم سیستمی درست همانند مغز انسان بسازیم، می‌توانیم ریزپردازها یا چیپ‌های کامپیوتری را جایگزین قسمت‌های معیوب مغزی کنیم. در ادامه این راه روزی به جایی خواهیم رسید که با جایگزین کردن چیپ‌های متعدد در کامپیوتر، آگاهی کاملی شبیه آگاهی انسان پدید بیاوریم. در این صورت شاید بر مرگ بیولوژیکی فائق بیاییم.
حتی برخی تصور می‌کنند که می‌توان محتویات مغز انسان را به کامپیوتر انتقال داد. با این حال این پرسش و نگرانی وجود دارد که وجه تمایز مغز و انسان مصنوعی با انسان حقیقی چیست؟ و آیا احساس و حقوقش همچنان پا بر جا خواهد ماند.

[/COPY]
پاسخ
#38

khayyam نوشته: http://www.dw.de/dw/article/0,,15854561,00.html

[COPY] پژوهش‌گران در تلاش ساختن نوعی ابرکامپیوتر هوشمند هستند که عملکرد آن شبیه مغز انسان است. بسیاری بیمناک آن هستند که رسیدن بشر به چنین دستاوردی ممکن است پی‌آمدهای منفی زیادی داشته باشد.

در سال ۱۹۹۳ ورنر وینجی (Verner Vinge)، نویسنده داستان‌های تخیلی پیش‌بینی کرد که ظرف ۳۰ سال دیگر یعنی تا سال ۲۰۲۳ "ما از ابزار تکنیکی ساخت هوشی ابرانسانی برخوردار خواهیم بود و کمی بعد از آن، عصر انسان طبیعی به پایان خواهد رسید.
پایگاه اینترنتی اشپیگل‌آنلاین دوشنبه (۲ آوریل) مقاله‌ای به قلم توماس گروتار (Thomas Grüter) منتشر کرده که در آن نوشته شده است، اگر چه که هنوز این "هوش ابرانسانی" ساخته نشده، اما پژوهشگران زیادی بر آن شده‌اند که مغز انسان را در کامپیوتری شبیه‌سازی کنند.
توماس گروتار، نویسنده کتاب "باهوش‌تر از ما؟" می‌نویسد: دست کم ۲ تن از این محققان ادعا کرده‌اند که تا چند سال دیگر پروژه خود را به پایان خواهند رساند. هر دو از چنان اعتماد به نفسی در گفتار خود برخوردارند که انسان بی‌درنگ می‌پرسد: «آیا آن‌ها نابغه‌اند یا شارلاتان؟»
هنری مارکرام (Henry Markram)، کارشناس مغز و اعصاب از آفریقای جنوبی و یکی از دانشمندان اروپایی پروژه‌ای برای ساخت مغز مصنوعی را آغاز کرده‌اند که با بودجه یک میلیارد یورویی اتحادیه اروپا تأمین مالی می‌شود. این پروژه باید تا سال ۲۰۲۳ به پایان برسد.
اما علاوه بر آن‌ها گروه Cognetive Computing شرکت کامپیوتری "آی. بی. ام" به ریاست دهارمندرا مودها (Dharmendra Modha) نیز اعلام کرده که با همکاری دانشگاه‌های مختلف آمریکا در حال کار بر روی سیستمی است که از توانایی‌های شناختی مشابه توانایی‌های انسان برخوردار است.
گروه کاری مودها در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد در ساخت "شبیه‌ساز قشر مغز" به پیشرفت‌هایی دست یافته است.
این گروه اعلام کرده که توانسته‌است قشری از مغز را بسازد که فراتر از کورتکس مغز گربه است. اعضای گروه مودها افزوده‌اند که این دستاورد آن‌ها را به شبیه‌سازی قشر مغز انسان بسیار نزدیک کرده است. اما برخی عقیده دارند که این گروه در ارائه ارزش دستاوردهای خود اغراق کرده و دستاورد آن چیزی جز شبیه‌سازی "مدلی بسیار ساده از سلول‌های عصبی" نبوده است. هنری مارکرام که رقیب این گروه محسوب می‌شود در نامه‌ای مودها (Modha) را به فریب اذهان عمومی متهم کرده است.
اما مارکرام نیز به‌تازگی در مصاحبه‌ای با مجله علمی ساینس (Science) اعلام کرده در صورتی که گروه کاری او ۱۰ میلیارد یوریی که به پروژه اختصاص داده شده را دریافت کند، ظرف ۱۰ سال دیگر قادر خواهد بود مغز انسان را شبیه‌سازی کند.
اما بسیاری از همکاران مارکرام گفته‌های او در مورد ساخت "مدلی واحد از مغز انسان" را "مضحک" می‌نامند. افرادی مانند رودنی داگلاس (Rodney Douglas)، پژوهشگر مغز، کوان مارتین (Kevan Martin) و ریچارد هانلوسر (Richard Hahnloser) از دانشگاه زوریخ معتقدند، هدفی که این گروه مدعی است به آن دست می‌یابد "غیر واضح" است و ارائه میلیون‌ها یورو برای چنین پروژه‌ای عاقلانه نیست.
آیا این روح مصنوعی مانند انسان است؟
فرض را بر این می‌گذاریم که پروژه ساخت مغز مصنوعی به فرجام برسد. در آن صورت این انسان مصنوعی چه احساسی خواهد داشت؟ اگر دستگاهی همانند مغز انسان تولید شود، این دستگاه باید بتواند خود را مثل یک "شخصیت آگاه" حس کند.
باید از خود بپرسیم، آیا چنین ابزار هوشمندی از حقوقی هم برخوردار خواهد بود؟ آیا خود را مانند یک انسان درک و حس می‌کند؟ آیا او هم درد می‌کشد، اهدافی دارد و می‌خواهد از زندگی خاصی برخوردار باشد؟
مارکرام قصد دارد با شبیه‌سازی مغز انسان بیماری‌های روانی و مغزی مانند آلزایمر ایجاد کند تا شاید راه‌های درمان این بیماری‌ها روشن شود. اما آیا او به لحاظ اخلاقی مجاز به ایجاد عامدانه بیماری در این انسان مصنوعی خواهد بود؟
آیا این مغز یا انسان مصنوعی از حق تحصیل و آموزش برخوردار نخواهد بود و نباید برای او کمک‌های تحصیلی یا اجتماعی در نظر گرفت؟
اگر روزی قادر شویم سیستمی درست همانند مغز انسان بسازیم، می‌توانیم ریزپردازها یا چیپ‌های کامپیوتری را جایگزین قسمت‌های معیوب مغزی کنیم. در ادامه این راه روزی به جایی خواهیم رسید که با جایگزین کردن چیپ‌های متعدد در کامپیوتر، آگاهی کاملی شبیه آگاهی انسان پدید بیاوریم. در این صورت شاید بر مرگ بیولوژیکی فائق بیاییم.
حتی برخی تصور می‌کنند که می‌توان محتویات مغز انسان را به کامپیوتر انتقال داد. با این حال این پرسش و نگرانی وجود دارد که وجه تمایز مغز و انسان مصنوعی با انسان حقیقی چیست؟ و آیا احساس و حقوقش همچنان پا بر جا خواهد ماند.

[/COPY]

چند مجله دهه 1340 داشتم بخش علمی اش نوشته بود در سال 2020 بین مریخ و ماه و زمین تور میگذارند و تکنولوژی به قدری پیشرفته میشود که سفر به مریخ برای هرنفر مثل سفر به کشور دیگر میشود . همچنین نوشته بود سرطان معالجه میشود و فقر در آفریقا ریشه کن میشود و ... الان 8 سال به 2020 مانده هیچکدام عملی نشده و تا 2020 هم عملی نخواهد شد.

به نظرم اینکه ساخت روبوتهای خیلی باهوش حالا حالا ها مقدور نیست و این هم تخیلی بیش نیست.

سنده سگ تو کس و دهن حضرت زهرا جده جنده سیدهای اولاد پیامبر اسلام.

تمام کادر وزارت اطلاعات و بسیج و سپاه پاسداران و پلیس و انتظامی و حراستی  ایران و مزدورانشان بدون استثنا مادر جنده هستند.
پاسخ
#39

آزمایش لیبت یکی از جنجالی ترین مسائل در زمینه علم و فلسفه است و با این تحقیقات جدید باز هم مسئله مشکل تر شده
در آزمایش اولیه بنجامين لیبت متوجه شد که 300 میلی ثانیه قبل از این که ما بخواهیم تصمیمی بگیریم یک پتانسیل عملی در مغز شروع می شود ! و این مسئله کل نظریات ما درباره ی اراده ی آزاد رو دگرگون کرد, در آزمایش های اولیه خیلی ها خطا در آزمایش رو مطرح می کردن ولی در تحقیقات جدید دانشمندان توانستند هفت ثانیه زودتر از شرکت کنندگان، تصمیم آگاهانه آنان را پیش بینى کنند.

http://www.dw.de/dw/article/0,,3269176,00.html
[COPY]اراده آزاد، توهمى جان سخت؟

آیا براستى انسان داراى اراده آزاد است؟ این پرسش یکى از گره هاى ذهنى فیلسوفان و متفکران رشته هاى علوم انسانى از سده هاى گذشته تاکنون بوده است. کارشناسان در زمینه پژوهش هاى مغزى، با روش هاى تجربى و قابل اندازه گیرى، با دیده تردید به اراده آزاد انسان مى نگرند. تحقیقات جدید ادعا مى کنند که پیش از هر تصمیم گیرى، مى توان به کمک مشاهده فعالیت هاى مغزى انتخاب انسان را پیشگویى کرد.
[عکس: 1.jpg]
*سلول‌ عصب. آیا اراده آزاد، در نهایت مکانیسم فیزیکی-شیمیایی جبری‌ای در درون عصب‌ها و میان آنهاست؟

آیا براستى ما انسان ها قادر به تصمیم گیرى آزادانه هستیم؟ نتایج تحقیقات جان–دیلان هاینز از انستیتوى ماکس پلانک در بخش علوم شناختى و مغزى در شهر لایپزیگ آلمان نشان مى دهد که حداقل دراین باره تردیدهاى فراوانى وجود دارد. پیش از آنکه ما آگاهانه تصمیمى بگیریم، بخش هاى معینى از مغز که تصمیم گیرى در آن رخ مى دهند، شروع به فعالیت مى کنند و دچار تغییرات قابل اندازه گیرى مى شوند. متخصصان حتا در حین انجام آزمایشات موفق شدند تصمیم و یا انتخاب افراد را چند ثانیه قبل از اعلام نهایى آنان پیشگویى کنند.
فعالیت هاى مغزى و رابطه آن با تصمیم گیرى
دانشمندان اذعان دارند که ضریب پیشگویى آنان در حال حاضر تنها شصت درصد مى باشد. نتایج این آزمایشات که در آخرین شماره نشریه علمى Nature, Neuroscience انتشاریافته است، درباره امکان پیشگویى این توضیح را ارائه مى دهد که زمان کوتاهى پیش از تصمیم گیرى، سوخت و ساز در مغز در بخش مربوط به این تصمیم گیرى مشخص دستخوش تغییر مى شود. به کمک توموگرافى دانشمندان موفق به مشاهده مصرف مقدار اکسیژن در بخش هاى مختلف مغز شدند. با افزایش فعالیت هاى مغزى قسمت مربوطه در مغز نیاز بیشترى به اکسیژن پیدا مى کند. از این طریق دانشمندان قادر به تعیین محل دقیق فعالیت هاى مغزى مى شوند.
[عکس: 2.jpg]
* ایمانوئل کانت - فلسفه او بر پایه خودانگیختگی و آزادی انسان است. با تحقیقات جدید خودانگختگی ذهن را چگونه می‌توان توضیح داد؟

هاینز در توضیح رابطه میان فعالیت مغزى و امکان تصمیم گیرى مى گوید: "افکار آدمى به صورت کدها و در شکل الگوهاى فعالیتى تعینى مکانى در مغز دارند." یک برنامه کامپیوترى قادر به شناسایى این الگوها و تشخیص تاثیر آن بر تصمیمات ممکن است. اما سوا از تصمیمات، دانشمندان حتا قادر به تشخیص و یا خواندن افکار دیگران تا درجه معینى هستند. براى مثال تصاویر و یا فیلمى که در مغز انسان در جریان است، از طریق بررسى و رمزگشایى فعالیت هاى مغزى قابل شناسایى هستند.
چگونگى آزمایش
افرادى که در این آزمایشات ساده شرکت جستند، مى بایستى با دست چپ و راست دو کلید را روشن و خاموش مى کردند. زمان براى تصمیم گیرى به اختیار افراد بود، اما همزمان حروف الفبا بر روى صحفه کامپیوتر یک به یک ظاهر شده، و افراد کمى پیش از زمان تصمیم گیرى باید مى گفتند که چه حرفى را مشاهده کرده اند.
اغلب شرکت کنندگان در این آزمایشات حدوداً یک ثانیه قبل از اجراى تصمیم خود، اراده کردند که با کدام دست کلید را خاموش و روشن کنند. با اندازه گیرى فعالیت لایه هاى پیشانى مغز، دانشمندان توانستند هفت ثانیه زودتر از شرکت کنندگان، تصمیم آگاهانه آنان را پیش بینى کنند. به نظر پژوهشگران ناحیه ى دیگرى از مغز، در نزدیکى شقیقه ها، نیز در روند تصمیم گیرى ها مشارکت دارد.
پس از اتخاذ تصمیم در قسمت پیشانى مغز اطلاعات براى اجراى به دیگر بخش هاى مغز نیز فرستاده مى شوند.
معناى این پژوهش براى اراده آزاد

گرچه ظریب درستى پیش بینى ها از درصد مطلقى برخوردار نیست، اما بالاتر از حد میانگین است. به نظر متخصصان درصد خطا ناشى از این مسئله است که روند تصمیم گیرى ها، تا پیش از انتخاب قطعى، تا درجه معینى ناآگاهانه صورت مى گیرد. هاینز اضافه مى کند: "ما فکر مى کنیم که بر حسب قاعده تصمیمات مان آگاهانه صورت مى پذیرند، اما تحقیقات نشان مى دهند که این نظر به شدت مورد تردید است."
هاینز خود اعتراف مى کند که این آزمایش‌ها و بررسى ها بطور نهایى مسئله آزادى اراده انسان را حل نکرده‌اند. فعل وانفعالات مغزى تنها نشان دهنده برنامه ناآگاهانه براى یک تصمیم گیرى آگاهانه هستند. هنوز روشن نیست که یا انسان پس از شروع روند تصمیم گیرى در مغز قادر به تغییر نظر خود است و یا نه. هاینز بر این عقیده است که "دخالت اراده آزاد در تصمیم گیرى بیانى بسیار مبهم است."
بیست سال پیش، بنجامین لیبت، کارشناس کارکردهاى مغز از امریکا توانسته بود، چند دهم ثانیه زودتر از اتخاذ تصمیمى آگاهانه نشانه اى از مغز را دریافت و ثبت کند. در آنزمان این مشاهده سبب دامن زدن به بحث هاى شدیدى پیرامون واقعیت و یا وجود اراده آزاد شد. اطلاعات لیبت درآندوره اندک و بحث انگیز بودند. اختلاف بسیار کوتاه مدت زمانى در اندازگیرى لیبت نیز یکى دیگر از موانع اصلى در بررسى هاى وى بود. اما ظاهراً نتایج بررسى هاى جدید هرگونه شک و تردید در این زمینه را از میان برداشته است.

[/COPY]
پاسخ
#40

آزمایش لیبت یکی از جنجالی ترین مسائل در زمینه علم و فلسفه است و با این تحقیقات جدید باز هم مسئله مشکل تر شده
در آزمایش اولیه بنجامين لیبت متوجه شد که 300 میلی ثانیه قبل از این که ما بخواهیم تصمیمی بگیریم یک پتانسیل عملی در مغز شروع می شود ! و این مسئله کل نظریات ما درباره ی اراده ی آزاد رو دگرگون کرد, در آزمایش های اولیه خیلی ها خطا در آزمایش رو مطرح می کردن ولی در تحقیقات جدید دانشمندان توانستند هفت ثانیه زودتر از شرکت کنندگان، تصمیم آگاهانه آنان را پیش بینى کنند.

http://www.dw.de/dw/article/0,,3269176,00.html
[COPY]اراده آزاد، توهمى جان سخت؟

آیا براستى انسان داراى اراده آزاد است؟ این پرسش یکى از گره هاى ذهنى فیلسوفان و متفکران رشته هاى علوم انسانى از سده هاى گذشته تاکنون بوده است. کارشناسان در زمینه پژوهش هاى مغزى، با روش هاى تجربى و قابل اندازه گیرى، با دیده تردید به اراده آزاد انسان مى نگرند. تحقیقات جدید ادعا مى کنند که پیش از هر تصمیم گیرى، مى توان به کمک مشاهده فعالیت هاى مغزى انتخاب انسان را پیشگویى کرد.
[عکس: 1.jpg]
*سلول‌ عصب. آیا اراده آزاد، در نهایت مکانیسم فیزیکی-شیمیایی جبری‌ای در درون عصب‌ها و میان آنهاست؟

آیا براستى ما انسان ها قادر به تصمیم گیرى آزادانه هستیم؟ نتایج تحقیقات جان–دیلان هاینز از انستیتوى ماکس پلانک در بخش علوم شناختى و مغزى در شهر لایپزیگ آلمان نشان مى دهد که حداقل دراین باره تردیدهاى فراوانى وجود دارد. پیش از آنکه ما آگاهانه تصمیمى بگیریم، بخش هاى معینى از مغز که تصمیم گیرى در آن رخ مى دهند، شروع به فعالیت مى کنند و دچار تغییرات قابل اندازه گیرى مى شوند. متخصصان حتا در حین انجام آزمایشات موفق شدند تصمیم و یا انتخاب افراد را چند ثانیه قبل از اعلام نهایى آنان پیشگویى کنند.
فعالیت هاى مغزى و رابطه آن با تصمیم گیرى
دانشمندان اذعان دارند که ضریب پیشگویى آنان در حال حاضر تنها شصت درصد مى باشد. نتایج این آزمایشات که در آخرین شماره نشریه علمى Nature, Neuroscience انتشاریافته است، درباره امکان پیشگویى این توضیح را ارائه مى دهد که زمان کوتاهى پیش از تصمیم گیرى، سوخت و ساز در مغز در بخش مربوط به این تصمیم گیرى مشخص دستخوش تغییر مى شود. به کمک توموگرافى دانشمندان موفق به مشاهده مصرف مقدار اکسیژن در بخش هاى مختلف مغز شدند. با افزایش فعالیت هاى مغزى قسمت مربوطه در مغز نیاز بیشترى به اکسیژن پیدا مى کند. از این طریق دانشمندان قادر به تعیین محل دقیق فعالیت هاى مغزى مى شوند.
[عکس: 2.jpg]
* ایمانوئل کانت - فلسفه او بر پایه خودانگیختگی و آزادی انسان است. با تحقیقات جدید خودانگختگی ذهن را چگونه می‌توان توضیح داد؟

هاینز در توضیح رابطه میان فعالیت مغزى و امکان تصمیم گیرى مى گوید: "افکار آدمى به صورت کدها و در شکل الگوهاى فعالیتى تعینى مکانى در مغز دارند." یک برنامه کامپیوترى قادر به شناسایى این الگوها و تشخیص تاثیر آن بر تصمیمات ممکن است. اما سوا از تصمیمات، دانشمندان حتا قادر به تشخیص و یا خواندن افکار دیگران تا درجه معینى هستند. براى مثال تصاویر و یا فیلمى که در مغز انسان در جریان است، از طریق بررسى و رمزگشایى فعالیت هاى مغزى قابل شناسایى هستند.
چگونگى آزمایش
افرادى که در این آزمایشات ساده شرکت جستند، مى بایستى با دست چپ و راست دو کلید را روشن و خاموش مى کردند. زمان براى تصمیم گیرى به اختیار افراد بود، اما همزمان حروف الفبا بر روى صحفه کامپیوتر یک به یک ظاهر شده، و افراد کمى پیش از زمان تصمیم گیرى باید مى گفتند که چه حرفى را مشاهده کرده اند.
اغلب شرکت کنندگان در این آزمایشات حدوداً یک ثانیه قبل از اجراى تصمیم خود، اراده کردند که با کدام دست کلید را خاموش و روشن کنند. با اندازه گیرى فعالیت لایه هاى پیشانى مغز، دانشمندان توانستند هفت ثانیه زودتر از شرکت کنندگان، تصمیم آگاهانه آنان را پیش بینى کنند. به نظر پژوهشگران ناحیه ى دیگرى از مغز، در نزدیکى شقیقه ها، نیز در روند تصمیم گیرى ها مشارکت دارد.
پس از اتخاذ تصمیم در قسمت پیشانى مغز اطلاعات براى اجراى به دیگر بخش هاى مغز نیز فرستاده مى شوند.
معناى این پژوهش براى اراده آزاد

گرچه ظریب درستى پیش بینى ها از درصد مطلقى برخوردار نیست، اما بالاتر از حد میانگین است. به نظر متخصصان درصد خطا ناشى از این مسئله است که روند تصمیم گیرى ها، تا پیش از انتخاب قطعى، تا درجه معینى ناآگاهانه صورت مى گیرد. هاینز اضافه مى کند: "ما فکر مى کنیم که بر حسب قاعده تصمیمات مان آگاهانه صورت مى پذیرند، اما تحقیقات نشان مى دهند که این نظر به شدت مورد تردید است."
هاینز خود اعتراف مى کند که این آزمایش‌ها و بررسى ها بطور نهایى مسئله آزادى اراده انسان را حل نکرده‌اند. فعل وانفعالات مغزى تنها نشان دهنده برنامه ناآگاهانه براى یک تصمیم گیرى آگاهانه هستند. هنوز روشن نیست که یا انسان پس از شروع روند تصمیم گیرى در مغز قادر به تغییر نظر خود است و یا نه. هاینز بر این عقیده است که "دخالت اراده آزاد در تصمیم گیرى بیانى بسیار مبهم است."
بیست سال پیش، بنجامین لیبت، کارشناس کارکردهاى مغز از امریکا توانسته بود، چند دهم ثانیه زودتر از اتخاذ تصمیمى آگاهانه نشانه اى از مغز را دریافت و ثبت کند. در آنزمان این مشاهده سبب دامن زدن به بحث هاى شدیدى پیرامون واقعیت و یا وجود اراده آزاد شد. اطلاعات لیبت درآندوره اندک و بحث انگیز بودند. اختلاف بسیار کوتاه مدت زمانى در اندازگیرى لیبت نیز یکى دیگر از موانع اصلى در بررسى هاى وى بود. اما ظاهراً نتایج بررسى هاى جدید هرگونه شک و تردید در این زمینه را از میان برداشته است.

[/COPY]
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان