09-24-2012, 11:56 PM
یکی از کارهای دیگه که میکردیم یک سری آدامسهای فوتبالی اومده بود عکسش بازیکنها بود ، اونها رو جمع میکردم ، بعدش با اونها بازی میکردیم ، باید با کف دست میزدیم روش که برگرده ، اگه کامل بر میگشت برای ما بودش ، میبردیم. هر کدوم از عکسها شماره داشت یادم هست شماره ۱۱ یک بازیکن برزیلی بود ، شماره ۲۵ هم یه ژاپنی ، پولم رو جمع کردم یه کارتن آدامس خریدم ، مثلا ۵۰۰ تا دونه آدامس میشد ، همه رو باز کردم ، این ۲ تا رو در آوردم ، دیگه احساس خدایی توی محل بهم دست داده بود. یک کار دیگه هم که میکردیم قلعه بازی میکردیم ، نمیدونم کیا این بازی یادشونه
"A Land without a People for a People without a Land"