11-18-2012, 03:33 PM
یکی از بدترین نمودهای «دزدی ناشر» و «ناشران دزد»، در جهان آکادمیک و دنیای دانش رخ میدهد. اگر تا بحال کوشیده باشید برای چاپ مقالهای علمی، با بازی ِ نفرتانگیزی که در جریان است آشنایی دارید: همه میدانند که محققان جوان، دانشمندان تازهکار و دانشجویان دکتری، برای بهرهمندی از هرگونه آیندهی درخشانی باید به چاپ و انتشار چند مقاله اقدام بورزند. آنچه هیچکس نمیداند اینست که هیچ انتشاراتی حاضر به پرداخت پولی بابت چاپ آن مقاله به شما نخواهد بود! با آنکه حتی ابتداییترین مقالات علمی(که بجز اطلاعرسانی آکادمیک کارکرد دیگری ندارند و به دانش روز هیچ چیز نمیافزایند)از برجستهترین رمانها هم گرانتر هستند، و برای مطالعهی آنها(اغلب بدون بهرهمندی از حق دانلود)باید چند ده دلار بپردازید، نویسندهی آن مقالات در بیشتر مواقع هیچ پولی برای کار خود دریافت نمیکند.
قانون بازی چنین است: همه چیز به «اعتبار» شما بستگی دارد، و برای کسب اعتبار باید در «ژورنالهای معتبر» و «ناشران خوشنام» مقاله به چاپ برسانید! پس نه فقط در نیم دههی اول کار خود هیچ پولی بابت نوشتهها و تحقیقات و «تالیفات» به شما نمیدهند، بلکه تقریبا همه، چند سالی، بابت چاپ شدن تحقیقات خود در سایتها و مجلههای بزرگ و درج کردن «نام» آنها در رزومهی خود ناچار میشوند به این ناشران پول بپردازند! ارزش مقالهی شما، و اینکه به راستی چه مایه انقلابی یا مهم است در وهله دوم از اهمیت قرار میگیرد، آنچه بیش از هرچیز محوریت دارد، نخست پیروی مقاله از «استانداردهای پذیرفته شده»، و سپس میزان میل شما به «همکاری» با ناشر است.
قانون بازی چنین است: همه چیز به «اعتبار» شما بستگی دارد، و برای کسب اعتبار باید در «ژورنالهای معتبر» و «ناشران خوشنام» مقاله به چاپ برسانید! پس نه فقط در نیم دههی اول کار خود هیچ پولی بابت نوشتهها و تحقیقات و «تالیفات» به شما نمیدهند، بلکه تقریبا همه، چند سالی، بابت چاپ شدن تحقیقات خود در سایتها و مجلههای بزرگ و درج کردن «نام» آنها در رزومهی خود ناچار میشوند به این ناشران پول بپردازند! ارزش مقالهی شما، و اینکه به راستی چه مایه انقلابی یا مهم است در وهله دوم از اهمیت قرار میگیرد، آنچه بیش از هرچیز محوریت دارد، نخست پیروی مقاله از «استانداردهای پذیرفته شده»، و سپس میزان میل شما به «همکاری» با ناشر است.
زنده باد زندگی!