نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جهانبینیِ زندگی
#11

iranbanoo نوشته: مفهوم بود اصلا؟!!!

خیر !

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#12

ای بابا کلی توضیح دادم که....
پس دوستان چه طور گرفتن؟؟
الان شما هیچ دید خاصی به فلسفه ی هستی و زندگیتون ندارید؟
پاسخ
#13

iranbanoo نوشته: ای بابا کلی توضیح دادم که....
پس دوستان چه طور گرفتن؟؟
الان شما هیچ دید خاصی به فلسفه ی هستی و زندگیتون ندارید؟

دید من :

بخور ، بخواب ، پول درار ، حالشو ببر ، به دیرگران آسیبی نرسون .

همین :دی

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#14

iranbanoo نوشته: منظور من نه فقط فرضیه هایی بر مبنای حدس و گمان و تئوری های بی پایه و اساس که حالاتی از کشف و شهود بود که فرد بهش دست پیدا میکنه.
این ها رو نمیتونه با دلایل منطقی به مرحله ی اثبات برسونه اما بهش دست پیدا کرده و براش به عینه ثابت شده.شاید قابل انتقال به غیر نباشه اما خودش از این یافته استفاده میکنه .
iranbanoo نوشته: کشف و شهود پایه ی خرافی نداره که البته به قول شما دانشیک هم هست.وقتی از اروین گرایی میگیم به کمک حواس پنج گانه به یافته هایی میرسیم.شاید نشه که به صورت علمی ثابتش کرد اما اونچه که مشخصه پایه و اساس توهمات فرد نیستن بلکه در عین هوشیاری به اونها رسیده و با منطق و عقل داده ها رو تجزیه و تحلیل کرده.
من متوجه نشدم, وقتی از تجربه گرایی می گیم برای دانشیک بودن حداقل شرط تکرار پذیری هست, یعنی باید مشخص کرد که توی چه شرایطی این تجربه رخ می ده تا بتونیم دوباره به عنوان یه آزمایش انجامش بدیم و بررسیش کنیم و به توضیح منطقی برسیم, تجربه ای که یه نفر داشته به عنوان کشف و شهود و قابل انتقال به دیگری نباشه نمی تونه دانشیک باشه , ضمن اینکه حواس ما خطا پذیرند بنابراین باید شرایط اون کشف و شهود بررسی بشه
مثلا ممکنه یه نفر ادعا کنه که جن دیده و به این دلیل به جن باور داشته باشه! و خب مدعی هست که از حواس پنجگانه ش هم استفاده کرده, چنین رویکردی مطمئنا دانشیک نیست!
(من مثالی به جز جن و روح به ذهنم نمی رسه! کاش شما مثالتون رو می گفتید)


iranbanoo نوشته: اگر به کل ادیان رو ناکار امد برای آدمی وجهان بدونیم اما ایا گاها میشه در بین فلسفه ی ادیان به چیزیهایی جلب شد ؟
رای من جهان بینی زرتشت جالب بوده وقتی که از هستی و نیستی صحبت میکنه.
و وقتی این نظریه رو با دنیای اروزم مقایسه میکنم میبینم در خور توجهه.
شاید منطقا بشه گفت که چنین مسائلی قابل اثبات نیستن اما وقتی درش تعمق میکنم چیز های جدیدی پیدا میکنم.
البته امکان داره توی فلسفه ادیان چیزهای جالبی هم پیدا کرد, بالاخره زمانی تفکری پشت این فلسفه ها بوده, هرچند خیلی هاش ممکنه رد شده باشه... منم گاهی نظریات فلاسفه قدیمی رو می خونم و خیلی چیزهای جالب توش پیدا می کنم
اما از جهان بینی زرتشت چیزی نمی دونم! یه کم توضیح میدید درباره ش؟!
پاسخ
#15

نقل قول:من متوجه نشدم, وقتی از تجربه گرایی می گیم برای دانشیک بودن حداقل شرط تکرار پذیری هست, یعنی باید مشخص کرد که توی چه شرایطی این تجربه رخ می ده تا بتونیم دوباره به عنوان یه آزمایش انجامش بدیم و بررسیش کنیم و به توضیح منطقی برسیم, تجربه ای که یه نفر داشته به عنوان کشف و شهود و قابل انتقال به دیگری نباشه نمی تونه دانشیک باشه , ضمن اینکه حواس ما خطا پذیرند بنابراین باید شرایط اون کشف و شهود بررسی بشه
مثلا ممکنه یه نفر ادعا کنه که جن دیده و به این دلیل به جن باور داشته باشه! و خب مدعی هست که از حواس پنجگانه ش هم استفاده کرده, چنین رویکردی مطمئنا دانشیک نیست!
(من مثالی به جز جن و روح به ذهنم نمی رسه! کاش شما مثالتون رو می گفتید)
بله.به مکتب تجربه گرایی ایراد گرفته شده بیشماره همونطور که به خردگرایی...
وقتی این دو مکتب در برابر هم قرار میگیرند و به شدت یکدیگر رو به نقد میکشند.
در پاسخ به همین ایراد ,تجربه گرایان معتقدند که قیاس کردن امور نمیتونه شناخت یقینی به ما بده و گمانی که متکی به قراین و شواهد مناسب باشه پذیرفتنیه.علتش هم اونه که خردگرایان با قیاس تنها به استنتاج نتایج از مقدمه های داده شده میپردازند و نمیتونن صحت اصول بدیهی رو اثبات کنن.

نقل قول:البته امکان داره توی فلسفه ادیان چیزهای جالبی هم پیدا کرد, بالاخره زمانی تفکری پشت این فلسفه ها بوده, هرچند خیلی هاش ممکنه رد شده باشه... منم گاهی نظریات فلاسفه قدیمی رو می خونم و خیلی چیزهای جالب توش پیدا می کنم
اما از جهان بینی زرتشت چیزی نمی دونم! یه کم توضیح میدید درباره ش؟!
همینطوره.
اما در باب فلسفه ی زرتشت به طور خلاصه و چکیده :درمورد هستی و نیستی ,با عنوان سپنتامینو و انگره مینو عنوان شدن که جنگ بین این دو نیرو در خور تامله.گرچه انگره مینو و یا همون نیستی ذاتا وجود نداره و در پی عدم حضور هستی ظهور پیدا میکنه اما مایل هست که احاطه پیدا کنه به هستی.از اونجایی که هستی اصالتا وجود داره با پویایی و آفرینش سعی داره گسترش پیدا کنه و مانع از احاطه ی نیستی بشه....:))
پاسخ
#16

من تجربه گرایی رو کامل زیر سوال نمی برم, حواس پنجگانه ابزار ما هستند برای شناخت, اونچیزی که گفتم درباره علمی بودن بود. هر چه به عنوان تجربه مطرح شد علمی نمی تونه باشه...
ممنون بابت توضیح جهان بینی زرتشتE414
پاسخ
#17

نقل قول:من تجربه گرایی رو کامل زیر سوال نمی برم, حواس پنجگانه ابزار ما هستند برای شناخت, اونچیزی که گفتم درباره علمی بودن بود. هر چه به عنوان تجربه مطرح شد علمی نمی تونه باشه...
عکسش هم صادقه.یعنی تنها با روش های علمی نمیشه به تمامی حقایق دست پیدا کرد
بهترین دید تلفیقی از این دو هست(خرد-تجربه گرایی)که مهربد گرامی هم بهش اشاره داشتن:)
نقل قول:ممنون بابت توضیح جهان بینی زرتشتE414
خواهش میکنم...
حالا به نظر شما جالب توجه بود؟
من که خیلی میپسندمش:)))
پاسخ
#18

Angela نوشته: من متوجه نشدم, وقتی از تجربه گرایی می گیم برای دانشیک بودن حداقل شرط تکرار پذیری هست, یعنی باید مشخص کرد که توی چه شرایطی این تجربه رخ می ده تا بتونیم دوباره به عنوان یه آزمایش انجامش بدیم و بررسیش کنیم و به توضیح منطقی برسیم, تجربه ای که یه نفر داشته به عنوان کشف و شهود و قابل انتقال به دیگری نباشه نمی تونه دانشیک باشه , ضمن اینکه حواس ما خطا پذیرند بنابراین باید شرایط اون کشف و شهود بررسی بشه
مثلا ممکنه یه نفر ادعا کنه که جن دیده و به این دلیل به جن باور داشته باشه! و خب مدعی هست که از حواس پنجگانه ش هم استفاده کرده, چنین رویکردی مطمئنا دانشیک نیست!
(من مثالی به جز جن و روح به ذهنم نمی رسه! کاش شما مثالتون رو می گفتید)

روی همرفته من نیز با شما همسو می باشم ؛ هر یافته ای
که با نپاهش بدست می آید میاید باید با متدهایی دانشیک
واکاوی شود ؛ اگرنه پشتوانه ی دانشیک نخواهد داشت !
نپاهش می تواند ناسر راست باشد ؛ ولی فرجام آن باید به
نپاهش سر راست پایان گیرد !
--
فردید ایرانبانو شاید با نمونه آوری بیشتر روشن گردد ؛
نپاهش = مشاهده
پاسخ
#19

iranbanoo نوشته: عکسش هم صادقه.یعنی تنها با روش های علمی نمیشه به تمامی حقایق دست پیدا کرد
بهترین دید تلفیقی از این دو هست(خرد-تجربه گرایی)که مهربد گرامی هم بهش اشاره داشتن:)

بله عقلگرایی+تجربه گرایی درک بیشتری به ما میده, اما چه تجربه ای ؟ چون ما میخوایم رویکرد دانشیک داشته باشیم تا به دام خرافه نیفتیم
روش علمی و مشاهده و آزمایش توی تجربه گرایی هست که اهمیت پیدا می کنه - توی عقلگرایی که گزاره های منطقی مهم هستند- و این تجربه گرایی هست که به علم تجربی نزدیکه , مثلا پوزیتیویست ها تجربه گرای مطلق هستند
تجربه های خاص و کشف و شهودهای شخصی که قابل انتقال به دیگری نیست , مثل کشف و شهودهای عرفانی , اینها داده های قابل اتکا برای شناخت نیستند و توی همون مکتب empiricism تا جایی که میدونم روی اونها حساب نمیشه
مهم نیست که با روش های علمی نمی تونیم به همه حقایق دست پیدا کنیم , مهم اینه که اطلاعات ما چه پشتوانه ای دارند , و الا ادیان هم می تونن به همه پرسشها بدون اثبات پاسخ بدن

iranbanoo نوشته: حالا به نظر شما جالب توجه بود؟
کم بود! :e405:
پاسخ
#20

بستگی داره منظور چی باشه،ایدولوژی یا جهان بینی
Albert Camus نوشته: Every ideology is contrary to human psychology
فکر میکنم من و کامو میتونستیم با این تفاهممون دوستای خوبی بشیم :)

در واقع من مخالف داشتن ایدولوژی هستم؛ایدولوژِی به عنوان یک سیستم فکری،فلسفی و سیاسی.(بیشتر به خاطر مخالفتم با بخش سیستماتیک)

ولی اگر منظور جهان بینی باشه،میشه گفت هر کسی یک جهان بینی داره،اصولا جهان بینی نیازی به اثبات بیرونی نداره مگراینکه قرار باشه به عنوان یک ادعای جهان شمول مطرح بشه نه یک نظر شخصی.

در هر حال من جهان بینی نوعی تجربه گرایی و حس گرایی هست،البته من باور ندارم که چیزی که تجربه ناشدنیه وجود نداره بلکه باور دارم انسان ها فقط میتونند همه چیز رو از طریق مفاهیم تجربی درک کنند و این مفاهیم تجربی هم فقط از طریق حسی درک شدنیه.بنابراین چیزی که قابل تجربه نباشه و یا به طریق حسی قابل انتقال نباشه اصولا اثبات پذیر نیست و نمیشه فهمیدش و باور داشتن به چیزی که نمیشه فهمیدش مثل قبول داشتن یک مسئله ریاضیه که متوجهش نمیشی :) تمامی مفاهیم ماورایی هم از نظر من فقط نمونه های قول العاده تخیلی مادی هستند و تماما دارای توصیفات حسی هستند.

در نتیجه اگر تجربه شخصی وجود داشته باشه که از طریق حسی و یا تجربی قابل انتقال نباشه،در بهترین حالت اثبات ناپذیر هست.
در واقع در چنین حالتی راهی وجود نداره که من متوجه بشم چیزی وجود داره یا فقط تخیلات و توهمات من هست که اون چیز رو باور پذیر میکنه.

بنابراین من همه چیز رو در این جهان به این شکل میبینم،اگر میتونی بهم اثباتش کنی یا من میتونم حسش کنم===>می پذیرم
در غیر این صورت keep it to yourself ;) بنابراین حتی در مورد خودم هم اگر چیزی دارای این شرایط نباشه بی رحمم :)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان