01-30-2014, 02:27 AM
Russell نوشته: چندبار بگویم آری، صلاحیت داوری دربارهیِ درستی منطقی گارهها را از جمله گزارهیِ اخلاقی را دارد. خوب است در چند پست بالاتر یک تمونه از "شهادت دادن" در همان دادگاه را برای شما آوردم. انسانها در بسیاری مواقع میدانند کاری نادرست است ئلی آنرا انجام میدهند، بعدش هم وجدان درد میگیرند. توان داوری دارند، توان انحام کار درست را نه !بیجاست.
برای فهم بهتر شما بهتر است توجهتان را به مثال دیگری مببرم.
1-سیگار کشیدن بد است.
2-راسل سیگار میکشد.
3- راسل کار بدی میکند.
شما توجه نمیکنید که درستی گزارهیِ اول (اگر درست است) برای همه باید درست باشد.
مثلا استدلال برای گزارهیِ اول این میشود که خود ویرانگرای کار بدیست، و سیگار کشیدن ضرر دارد، پس سیگار کشیدن کار بدیست. حالا این گزاره را یک سیگاری که تمام عمر سیگار کشیده و سرطان گرفته بگوید درست است، اگر یک آدمکش بگوید درست است یک پزشک بگوید یا یک بیسواد درست است و اگر کوروش بگوید هم درست است.
سیگار کشیدن بد است هم باز یادآوری میکنم که در خود نکوهش دارد. راسل کاری بدی میکند ولی کارش زشت نیست مهمل است.
نقل قول:درستی گزارهیِ اول (اگر درست است) برای همه باید درست باشد.
همانگونه که گفتید، گزاره ی نخست پیوندی به گوینده ندارد و ما هم همین را
گفتیم، سخن بر سر کنش "گفتن گزاره ی ٢ ، که ۳ هم دُم آنست" می باشد.
گفتیم که کسی که خود کار شماره یک را انجام داده، چه گزاره ی یک را
خودش گفته باشد و چه کس دیگری، سزامندی گفتن برآیند را ندارد.
پس گرفتاری بر سر "گفتن" فرجام گیری است که خودبخود، گوینده را
در جایگاهی بالاتر از راسل جای میدهد و این نارواست!
پس یک سوزن به خود، یک جوالدوز به دیگران!
understood?
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد