03-17-2013, 09:58 AM
پرسشی که ذهن مرا درگیر کرده اینست که چگونه نهیلیسم به خود کشی منجر می شود؟مگر نه اینکه دلیل اصلی بی معنایی زندگی مرگ است؟چگونه یک انسان پس از اینکه با مرگ مواجه می شود و زندگی را بی ارزش می بینید به این نتیجه می رسد که خود را در دامان مرگ قرار دهد و دست به خودکشی بزند؟
پرسش دیگر این که چرا هر کجا نام نهیلیسم می آید حرف ای از نیچه می شود؟من تاکنون سه کتاب چنین گفت زرتشت،فراسوی نیک و بد و غروب بت ها را از نیچه خوانده ام و جز اینکه "زندگی را در آغوش بگیر" آموزه ای دیگر از او که به خودکشی و پوچ گرایی منجر شود ندیده ام.
در باب مرگ هم شخصا دلیل هولناک بودن آنرا از دست دادن لذت زندگی کردن می دانم و در رویارویی با هر مشکلی آنرا با مرگ می سنجم و به این نتیجه می رسم که حتی سخت ترین لحظات زندگی هم ارزش مبارزه و لذت بردن را دارند.شاید خیام و حافظ با اینکه متن فلسفی ننوشته اند اما بهترین و کارآمد ترین راه را برای مواجه با مرگ در پیش گرفته اند:
عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام
مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام
پ.ن:بگم اسپاگتی چه کارت کند داریوش جان که آنقدر از غامض و پیچیده بودن تهوع گفتی که تصمیم گرفتم دوباره آنرا بخوانم. آخر بیخیالش شده بودم.
پرسش دیگر این که چرا هر کجا نام نهیلیسم می آید حرف ای از نیچه می شود؟من تاکنون سه کتاب چنین گفت زرتشت،فراسوی نیک و بد و غروب بت ها را از نیچه خوانده ام و جز اینکه "زندگی را در آغوش بگیر" آموزه ای دیگر از او که به خودکشی و پوچ گرایی منجر شود ندیده ام.
در باب مرگ هم شخصا دلیل هولناک بودن آنرا از دست دادن لذت زندگی کردن می دانم و در رویارویی با هر مشکلی آنرا با مرگ می سنجم و به این نتیجه می رسم که حتی سخت ترین لحظات زندگی هم ارزش مبارزه و لذت بردن را دارند.شاید خیام و حافظ با اینکه متن فلسفی ننوشته اند اما بهترین و کارآمد ترین راه را برای مواجه با مرگ در پیش گرفته اند:
عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام
مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام
پ.ن:بگم اسپاگتی چه کارت کند داریوش جان که آنقدر از غامض و پیچیده بودن تهوع گفتی که تصمیم گرفتم دوباره آنرا بخوانم. آخر بیخیالش شده بودم.