03-31-2012, 07:16 PM
در اون کشورهایی که شما زندگی میکنید یه دختر میتونه بره با خیال راحت منشی بشه. و هیچ نگرانی از بابت رئیسش هم نداشته باشه. ولی تو ایران اکثر شرکتها که دنبال منشی میگردن کسی رو میخوان که علاوه بر منشی گری به اصطلاح هوای خودشون رو هم داشته باشه و گاهی وقتا یه حالی هم بهشون بده. به خاطر همینه که از هر صد دختری که با ذوق و شوق یه کار تو روزنامه پیدا میکنه با چشم گریان برمیگرده. دوستم شش ماه دنبال کار بود شدیدا هم احتیاج داشت مدرکش هم لیسانس حسابداری بود روزی سه چهار جا سر میزد برای کار و همیشه هم با اعصاب خورد از اونجا بیرون میومد. چون مدیرعاملا اکثرا توقعات بیجا داشتن.
منم اگه کار قبلیمو تعطیل کردم به این خاطر بود که دایم باید بازاریابی میکردم و همش هم با شرکتهای خصوصی کار داشتم که اونها هم اکثرشون فکر میکردن اگه کارشون رو بهم بدن لطف کردن در حقم و باید در عوض منم باهاشون مهربون باشم!
شاید تو تهران وضعیت کار بهشت باشه و رئیس شرکتاشون فرسته. ولی حداقل تو شیراز و تو بندرعباس که من زندگی کردم اصلا اینجوری نبوده.
منم اگه کار قبلیمو تعطیل کردم به این خاطر بود که دایم باید بازاریابی میکردم و همش هم با شرکتهای خصوصی کار داشتم که اونها هم اکثرشون فکر میکردن اگه کارشون رو بهم بدن لطف کردن در حقم و باید در عوض منم باهاشون مهربون باشم!
شاید تو تهران وضعیت کار بهشت باشه و رئیس شرکتاشون فرسته. ولی حداقل تو شیراز و تو بندرعباس که من زندگی کردم اصلا اینجوری نبوده.