08-17-2011, 04:31 AM
asmani نوشته: بله، گزاره اول نتیجه ای است از گزاره های قبلی، اما گزاره دوم -همانطور که شما اشاره کردید- یک گزاره مستقل است. اکنون فکر میکنم که حتی نیازی به این گزاره نیستالبته گزاره ی دوم، نه تنها از استدلال مستقل است، بلکه از شرط خود گزاره هم دنبال نمی شود.
حالا جدای از این، گزاره ی اول چطور استدلال را به چالش می کشید؟ بنده هیچ ناسازگاری بین آن و نتیجه ی/ساختار استدلال نمی بینم.
نقل قول:این بدین معناست که در دید شما، نادرست بودن یک باور، نابخردانه بودن آن را نتیجه می دهد. بنا به قانون عکس نقیض، این معادل با آنست که خردمندانه بودن یک باور، درست بودن آن را نتیجه می دهد. فکر نمی کنم شما با این موافق باشید.حق با شماست. البته این نکته هیچ اهمیت/ارزش استدلالی ندارد. گفتن:
"رد اراده" لزوما نابخردانه است. (نتیجه ی نادرست مد نظر شما)
با"رد اراده" یا نادرست است یا نابخردانه (نتیجه صحیح)
پی-آمد یکسانی در این مبحث و موضع من (اثبات وجود اراده) دارند. (اگر دقت بفرمایید، بنده این دو را تنها به عنوان یک گزاره هم مطرح کرده بودم)asmani نوشته: بنابراین، همه آنچه که نتیجه استدلال شما می گوید، عبارت است از:
اگر اراده آزاد وجود داشته باشد، آنگاه باور به نبود اراده آزاد، نادرست است.
اگر اراده آزاد وجود نداشته باشد، آنگاه باور به نبود اراده آزاد، یک باور* است.
که البته هر دو گزاره بالا -شاید به عنوان یک اینهمانی- درست هستند.
به طور خلاصه، شما هر تعریفی برای 'خردمندانه بودن' داشته باشید، یا استدلال شما نادرست خواهد بود، یا درست خواهد بود، اما نتیجه ای در حد گزاره های بالا خواهید گرفت.
* گزاره 2، در واقع این بوده است:
اگر اراده آزاد وجود نداشته باشد، آنگاه باور به نبود اراده آزاد، یک باور نابخردانه است.
اما مطابق آنچه در پست قبل گفته شد، با فرض نبود اراده آزاد، عبارتهای 'باورها' و 'باورهای نابخردانه' (با تعریف فیلیپ) به مجموعه یکسانی اشاره داشته و قابل تعویض هستند.
همین نتیجه برای ما کافی خواهد بود.
حالا بنظر شما تعریف معمول "خردمندانه بودن" در استدلال به کار می آید؟
"fiat lux"
اet facta est lux