07-02-2012, 12:36 PM
Anarchy نوشته: من باز هم موافق نیستم...خیلی ها که اصولا فکر نمیکنن در مورد فلسفه انجام کارهاشون!!! به اصطلاح اون رو چیز با کلاس میدونن که همه جای دنیا فراگیر شده و حتی شاید ندونن که ریشه کراوات از کجا اومده!(که البته احتمالا من و شما هم نمیدونیم مهربد جان و تنها حدس میزنیم)یه عده دیگه هم به طور واکنشی هر چیزی که حاکمیت بد بدونه رو خوب میدونن حالا از نماد فروهر ایرانی گرفته تا کراوات فرضا غربی...
پس من اصلا معتقد نیستم کسی آگاهانه و با علاقه به غرب کراوات رو به طور خاص میزنه...زمان رضاشاه چرا اما الان دیگه نه!!!
خوب اگر یک چیزی مایه باکلاسی بود و از باختر میامد، پس باختر میتواند فرنود باکلاس بودن آن باشد.
کسی که امروز در ایران کروات (نا/خودآگاهانه) میزند جایگاه طبقاتیاش میشود باختردوست. اگر در آمریکا بزند میشود suit.
Anarchy نوشته: باختر زدگی اگر بر اساس و در محدوده این مواردی که شما گفتین باشه خیلی هم خوب و من به اون معتقدم اما نه اینکه با داستان فرضی جناب سجادی در مورد کراوات که حتی زحمت اثبات اون رو هم به خودشون نمیدن بگیم ما باختر زده شدیم و عقده حقارت داریم و بعد هم برای ما دلسوزی کنه که با روانشناسی بالینی ما رو درمان کنن..
من که چیزی بیشتر از فرض و انگاشت ندیدم، تازه در گفتآورد و کوت از نیک آهنگ کوثر نیز این را داشتیم:
نقل قول:البته سند یابی «خاستگاه ایرانی کراوات» مسبوق به سابقه است و چهار سال پیش تر از آقای کشاورز، یکی دیگر از مشتاقان جوان تر از آقای کشاورز در خارج از کشور (نیک آهنگ کوثر ـ کارتونیستی ضد انقلاب اسلامی ایران مقیم کانادا) چنین ادعائی را مطرح کرد و از جمله اظهار داشت:
طی سفری که به کراوواسی داشته ضمن حضور در فروشگاهی تحت عنوان کراوات مطلع شدم کراوات عنوان دستمال گردنی بوده که سربازان کرووات به گردن میبستهاند، البته با گرهای خاص. مسوول آنجا توضیح داد که قوم «خراوات» که قرنها پیش از ایران به اروپای مرکزی مهاجرت کرده بودند، همیشه این نشان را داشتهاند، منتهی بعد از قرن ۱۶، دستمال گردن و گره زدن مخصوص آن، فراگیر و تدریجا به "کراوات" امروزی تبدیل شد. یک نماینده مجلس کروواسی هم دقیقا همین داستان را برایم شرح داد. اگر چنین چیزی اندکی هم واقعیت داشته باشد، که قوم خراوات که بقیه آنها را تحت نام کرووات میشناسند، این رسم دستمال گردن بستن را از ایران با خودشان آوردهاند، پس لازم است به جماعت یک تلنگری بزنیم و این میراث فرهنگی چند هزار ساله که البته اندکی هم مدرن شده را پاس بدارند! (منبع در زیرنویس)
خوب اینکه چیز بدی نگفت، تازه احترام من به نیک آهنگ را بیشتر هم میکند چرا که در آنجا از گِرایندی اندک درستی آن آغازیده و فرجام میگیرد.
Anarchy نوشته: خب این دو دلیل است,زرنگی ایشان در نگارش و هم عدم مطالعه مطالب دیگه ایشون...
مثلا ایشون شخصیت امام راحل رو جز چند شخصیت برتر تاریخ ایران میدونن!!! یا مثلا در سالگرد رحلت ایشون بود فکر کنم که سیاوش اردلان مجری برنامه نوبت شما بی بی سی در صفحه فیس بوکشون مطلبی طنز در مورد امام نوشتن(در رابطه امکان برقراری رابطه جنسی با نوزاد که در کتاب امام راحل هست)...جناب سجادی به ایشون اولتیماتوم دادن که اگه بر نداری این مطلب رو از طریق قانونی پیگیری میکنم چون به شخصیتی که الگوی خیلی هاست توهین کردی...
خوب در اینجا میتوان سخن وی را نادرست دانست.
من هدف این جستار را در کوبیدن شخصیت این نویسنده دیدم. کوبیدن شخصیت ابزار بدی نیست و به اندیشه تندا میدهد (اگر بدانیم
بهمان کس بدرد نمیخورد، پس چیزی از او نمیخوانیم) ولی چون این نویسنده برای هیچکس شناخته شده نیست سودمندی آن را من نمیبینم.
از آنجاییکه چهرههای زیادی آن بیرون هستند و ما نمیتوانیم یک به یک واکاویم و بکوبیم! بهتر است هر کس
خودش منطقی و واکاوانه بخواند. در انگلیسی من حتا آموزش برای Bullshit Detection (شناسایی کسوشعر) هم دیدهام:
https://encrypted.google.com/search?q=bu...+detection
فکر کنم چند آموزش خودمان هم به پارسی داشته باشیم بد نباشد.
برای نمونه همین چیزی که در این جستار به آن پرداخته شده، شیوه نگارش نویسنده را اگر بتوان در کالبد قانونهای
ساده در آورد که هر کس با نگاه به نوشتار آنها را پیدا کند، میتوان بسادگی از گستردگی چنین نویسندگانی پیشگیری کرد.
.Unexpected places give you unexpected returns