06-28-2012, 06:53 PM
kourosh_bikhoda نوشته: فرقی نداره. هر دو از بدو انتشار موافق و مخالفینی داشتند. هر آزمایشی هم که برای تئوی انیشتین ترتیب داده میشه با هدف ابطال اون هست و همه منتظرند روزی این تئوری ابطال بشه. اعلامیه حقوق بشر هم ممکنه روزی دچار تغییر بشه.مقصود من تفاوت است بین حوزه تعریف ایندو،فیزیک علم است و میشود با مرجعیت آکادمیک و مراجعه به آن با آن کنار آمد،اخلاق در حوزه فلسفه است و فرد باید باندیشد تا یک موضع برای خود انتخاب کند.
از همه مهمتر اینست که تئوری نسبیت در زندگی روزمره ما مهم نیست،ولی هر فردی هر روزه با تصمیمات اخلاقی روبروست،نتایجش هم گرابان خودش را میگیرد.
کسی فکر کند زمین صاف هست هم چندان تفاوتی در زندگیش نمیکند.
kourosh_bikhoda نوشته: چه چیزی رقیب سودمندگرایی ست؟ منظورتون اعلامیه حقوق بشره؟ من اینطور فکر نمیکنم. سودمندگرایی یا فایده گرایی یک مبنای اخلاقیه که با اون مکاتب اخلاقی بنا میشه. یعنی باهاش استدلال اخلاقی می کنند. در حالیکه اعلامیه حقوق بشر نتیجه استدلالات اخلاقیه. در گفتگو دات کام یک جستار مفصل در مورد سه مبنای اخلاقی ایجاد کرده بودم که یکی از اینها هم همین سومندگرایی بود. اونجا توضیح داده شد که سومندگرایی اشکالاتی هم داره از جمله اینکه چون بنا بر نتایج حاصل از یک عمل تنظیم شده و نتایج یک عمل همیشه قابل استنباط نیست، پس ممکنه لنگ بزنه. مثل اینکه فردی یک کودک رو از مرگ نجات بده ولی اون کودک در بزرگسالی تبدیل به خامنه ای بشه. بعلاوه تعریف سعادت یا خرسندی (happiness) که مورد نظر سودمندگرایی هست عینی نیست. از فردی به فرد دیگر تفاوت داره. و البته چند دلیل دیگه. گذشته از همه اینها همونطور که قبلن عرض شد، سودمندگرایی در رتبه قانون نیست که رقیب اعلامیه حقوق بشر باشه.خود حقوق بشر که نه،ولی سنگ بنای اصلی ان است که دیدگاههای خاصی در فلسفه اخلاق است و 60 سال پیش هم وضع شده.البته عقوبتگرایی هم معایب خود را دارد در این حرفی نیست ولی موضع بسیار قوی در اخلاق است.منظور من اینست که در حقیقت ماجرا راهی جز اندیشه برای یافتن راه اخلاقی نیست.جلو راه گذاشتن پیروی از قانون و سیستماتیک کردن کار میدانیم که اصلن معلوم نیست جواب درست را بما بدهد.
ما با دین هم نسخه متفاوت از همین ماجرا را داریم،یعنی مرجعیت دینی حکم میدهد بروید فلانی را بکشید باسلام توهین کرده.در اینجا سیستم میگوید بکش،اندکی خرد و اندیشه اخلاقی میگوید نه.
قانون هم اساسن برای همین است که با ایجاد یک سیستم این مشکل تعدد ارا را حل کند ولی مشکل سیستم اینست که چه کسی سیستم را کنترل میکند.
من هم همانطور که در ابتدای تاپیک گفتم موافق عدم هرج و مرج راهی برای حل و فصل اختلافات اخلاقی هستم،ولی خوب وقتی قانون بد باشد چه کنیم؟
خود مثالی که آوردی نوشیدن الکل یا سکس بیرون از ازدواج و مطالعه کتب ممنوعه و ... چیزهایی هستند که با اعلامیه حقوق بشر نمیشود با انها مخالفت کرد.
در خیلی بندها مثل حق انتخاب محل سکونت این قانون غیر ممکن بنظر میرسد و چیز زیادی نمیگوید(هر چند که قدم خیلی مثبتیست و همین هم میدونم با کلی فشار و حمایت امریکا انجام شد).
ولی حقیقت ماجرا اینست که خود ما در نهایت با واقعیت روبرو هستیم،خیلی جاها قانون اشتباه است و مخالفت و شورش ما میتواند موفق باشد خیلی جاها هم نه.
در مورد اینکه آیا بی قانونی بهتر است یا قانون بد همیشه جواب واضح و قاطع نیست.یکیش در مملکت خودمان،بنظر من حداقل میشه مشروعیت درست سیستم رو ملاک قرار داد.یعنی یک لیبرال دموکراسی یا چیزی که حداقل مشروعیت مردمی داشته باشه.در خود مفاد حقوق بشر هم حق دموکراسی هست،اینجوری راحت میشه موردی مثل ج.ا تمامیتخواه رو در جاهایی که دخالت بیشتر از حد یک دولت لیبرال در زندگی مردم دخالت میکنه را جلوش ایستاد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound