06-26-2012, 02:17 PM
بدید من این پرسش یک ستیز اندرونی دارد.
چَم (معنی) = یافتن کارکرد یک چیز = meaning
اگر ما یک چیزی را بدانیم ولی کارکردی برای آن نداشته باشیم میشود «آگاهی = information»
از آنجاییکه ما درون راژمان (سیستم) جهان هستیم، پس بسیاری از آگاهیها میتوانند برایمان چم (کارکرد = function) داشته باشند، میتوانند هم نداشته باشند.
ولی این تنها وابسته به درون راژمان است که چیزها "کارکرد" دارند. بیرون از راژمان جهان (universe) چیزی کارکرد ندارد.
از دیدگاه ما به جهان: از دید ما چیزها آگاهی + چم بودِش (existence) دارند.
از دیدگاه جهان به خودش: از دید جهان ولی هیچکدام بودشی ندارند، چرا که جهان با هیچ چیزی اندرکنش (interaction) ندارد و
دادهای دادوستد نمیکند، پس آگاهی ندارد. از آنجاییکه آگاهی ندارد، پس کارکردی هم برای آگاهی از چیزها ندارد که میشود نداشتن چم.
از همینرو،
زیستن = توانایی "آگاهی + چم" یافتن از چیزها
ولی اگر زیستنی نباشد (ما نباشیم)، چمی نیز نخواهد بود.
چَم (معنی) = یافتن کارکرد یک چیز = meaning
اگر ما یک چیزی را بدانیم ولی کارکردی برای آن نداشته باشیم میشود «آگاهی = information»
از آنجاییکه ما درون راژمان (سیستم) جهان هستیم، پس بسیاری از آگاهیها میتوانند برایمان چم (کارکرد = function) داشته باشند، میتوانند هم نداشته باشند.
ولی این تنها وابسته به درون راژمان است که چیزها "کارکرد" دارند. بیرون از راژمان جهان (universe) چیزی کارکرد ندارد.
از دیدگاه ما به جهان: از دید ما چیزها آگاهی + چم بودِش (existence) دارند.
از دیدگاه جهان به خودش: از دید جهان ولی هیچکدام بودشی ندارند، چرا که جهان با هیچ چیزی اندرکنش (interaction) ندارد و
دادهای دادوستد نمیکند، پس آگاهی ندارد. از آنجاییکه آگاهی ندارد، پس کارکردی هم برای آگاهی از چیزها ندارد که میشود نداشتن چم.
[ATTACH=CONFIG]554[/ATTACH]
جهان بسته
جهان بسته
از همینرو،
زیستن = توانایی "آگاهی + چم" یافتن از چیزها
ولی اگر زیستنی نباشد (ما نباشیم)، چمی نیز نخواهد بود.
.Unexpected places give you unexpected returns