05-25-2012, 08:19 PM
پیش از آغاز بکوتاهی به این میپردازیم که چرا خوراک سالم مهند هستند.
سوختوساز و پیرش (aging)
فرآیند پیر شدن در واقعیت فرنود ویژهای ندارد ونکه از هنودهای کناری (اثرات جانبی) سوختوساز درونی خود بدن میباشد. به گفته دیگر، هر زمان
که ما چیزی میخوریم و یا با هر دم و بازدمی که میانجامیم، در کنار سودمندی آن که گرفتن انرژی و اکسیژن باشد به بدن خود آسیب بسیار اندکی نیز میرسانیم.
این آسیبهای اندک در گذر زمان هنباشته (انباشته) شده و کمکم خود را مینِمارند (نشان میدهند). از اینرو و هم فرنودهای دیگر، خوردن خوراکی که
آسیب کمتری به بدن ما رسانده و سامانه بدن ما توانایی و "کاردانی" بیشتری در گوارش آن داشته باشد آسیب کمتری به ما رسانده
که پیآمد یکراست آن، زندگی دراز و تندرستتری خواهد بود.
در فربود (واقع) متابولیسم در درازای عمر آن اندازه مَهند است که ما میتوانیم تنها با کاستن اندازه خوراکی که میخوریم، به درازای زندگی خود چندین سال بیافزاییم. این کار که آنرا Caloric Restriction مینامند پیشتر روی جانورانی مانند موش آزموده شده و در اینجا میتوان درباره آن بیشتر خواند:
در این آزمایش و بسیاری دیگر دیده شده که با کاهش خوراک (در آزمایش بالا 65 درسدی) به عمر حداکثری (maximum life-span) جاندار افزوده و هوتاد (کیفیت) زندگی آنها نیز بسیار بالاتر رفته: مغز جوانتر، اندامسالم و دیگر.
این یکی از مهندترین چیزهایی است که ما درباره پیرش (فرآیند پیرشدن) فراگرفتهایم و در این جستار میکوشیم با گزینش درست مادههای خوراکی فرآیند سوختوساز بدن خود را تا جای شدنی بهینانیم (optimize).
ولی چیزهای خوراکی بیشتر همانگونه که در فرتور بالا آمد، در شش دسته مَهادین جای میگیرند.
در برنامه خوراکی ایدهآل بالا، نزدیک به 50 درسد مادههای خوراکی را غلات و سبزیها تشکیل میدهند، که مهندترین آنها غلات شناسانده شده.
غلات که دربرگیرنده گندم، جو، ذرت، ارزن و برنج بوده و رویهمرفته از خانواده گندمیان (Gramineae) میباشد، بیشتر از آنکه فکرش را بکنید در برنامه خوراکی
روزانه همگی ما یافت میشود. از نانهای پخته شده گوناگون، کیکهای شکلاتی، برشتوک (corn flakes) ذرتی گرفته تا ماکارانی و پاستاهای جورواجور و بسیاری دیگر، همگی از غلات درست شده و در جایگاه یکی از "سالمترین" مادههای خوراکی نیز شناخته میشوند.
انرژی بدن از کجا میآید
برای آغاز و دریافت اینکه بدن ما چگونه با خوردن مادههای خوراکی مانند گندم زنده میماند، میبایستی به
این بنگریم که چگونه سامانه و سیستم بدن ما کار کرده و اندکی فرهَشت متابولیسم یا سوختوساز را بگسترانیم.
بدن هومن (آدم) در پایهایترین ریخت خود چیزی بیشتر از یک ابزار و ماشین زیستی نیست که با دگراندن ماده و آزاد کردن انرژیاش کارکرد خود را که همان زیستن باشد را دنبال میکند.
فرآیند سوختوساز مهادین بدست یاختههایی بنام Mitochondria انجام میپذیرد:
اندامکهای درونِ یاختهی جانوران:
نمای ماتوکاندرایا از نزدیک:
ساده شده، کارکرد ماتوکاندرایا را میتوان در سازش مولکولهای ATP (adenosine triphosphate) کوتاه کرد. ATP را نیز میتوان سوخت پایهای بدن دانست،
بدینگونه که همه مادههای خوراکی گوناگون میبایستی در پس کنش و واکنشهای کیمیایی (شیمیایی) به ریخت ATP درآیند تا برای یاختههای بدن انرژی بایا را برای زنده ماندن فراهم نمایند.
چکیده
تا اینجا دریافتیم که بدن ما یک سامانه زیستی است که با کنش و واکنشهای کیمیاییی میتواند مادههای گوناگون (خورده شده) را
به کمک یاختگان mitochondria به ریخت مولکولهای ATP درآورده و با "شکستن" آنها انرژی بایا برای زنده ماندن هومن را فراهم سازد.
اما چگونگی این فرایندهای کیمیایی است که برای ما بسیار مهند خواهد بود، از اینرو که بهینایی و خوب بودن آنها در کارکرد بدن ما بیشترین هنایش (تاثیر) را دارد.
در پیکهای پسین به چگونگی رسیدن از دانه گندم به ATP میپردازیم.
سوختوساز و پیرش (aging)
فرآیند پیر شدن در واقعیت فرنود ویژهای ندارد ونکه از هنودهای کناری (اثرات جانبی) سوختوساز درونی خود بدن میباشد. به گفته دیگر، هر زمان
که ما چیزی میخوریم و یا با هر دم و بازدمی که میانجامیم، در کنار سودمندی آن که گرفتن انرژی و اکسیژن باشد به بدن خود آسیب بسیار اندکی نیز میرسانیم.
این آسیبهای اندک در گذر زمان هنباشته (انباشته) شده و کمکم خود را مینِمارند (نشان میدهند). از اینرو و هم فرنودهای دیگر، خوردن خوراکی که
آسیب کمتری به بدن ما رسانده و سامانه بدن ما توانایی و "کاردانی" بیشتری در گوارش آن داشته باشد آسیب کمتری به ما رسانده
که پیآمد یکراست آن، زندگی دراز و تندرستتری خواهد بود.
در فربود (واقع) متابولیسم در درازای عمر آن اندازه مَهند است که ما میتوانیم تنها با کاستن اندازه خوراکی که میخوریم، به درازای زندگی خود چندین سال بیافزاییم. این کار که آنرا Caloric Restriction مینامند پیشتر روی جانورانی مانند موش آزموده شده و در اینجا میتوان درباره آن بیشتر خواند:
The retardation of aging in mice by dietary restriction: longevity, cancer, immunity and lifetime energy intake.
We sought to clarify the impact of dietary restriction (undernutrition without malnutrition) on aging. Female mice from a long-lived strain were fed after weaning in one of six ways: group 1) a nonpurified diet ad libitum; 2) 85 kcal/wk of a purified diet (approximately 25% restriction); 3) 50 kcal/wk of a restricted purified diet enriched in protein, vitamin and mineral content to provide nearly equal intakes of these essentials as in group 2 (approximately 55% restriction); 4) as per group 3, but also restricted before weaning; 5) 50 kcal/wk of a vitamin- and mineral-enriched diet but with protein intake gradually reduced over the life span; 6) 40 kcal/wk of the diet fed to groups 3 and 4 (approximately 65% restriction). Mice from groups 3-6 exhibited mean and maximal life spans 35-65% greater than for group 1 and 20-40% greater than for group 2. Mice from group 6 lived longest of all. The longest lived 10% of mice from group 6 averaged 53.0 mo which, to our knowledge, exceeds reported values for any mice of any strain. Beneficial influences on tumor patterns and on declines with age in T-lymphocyte proliferation were most striking in group 6. Significant positive correlations between adult body weight and longevity occurred in groups 3-5 suggesting that increased metabolic efficiency may be related to longevity in restricted mice. Mice from groups 3-6 ate approximately 30% more calories per gram of mouse over the life span than did mice from group 2. These findings show the profound anti-aging effects of dietary restriction and provide new information for optimizing restriction regimes.
source: http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/3958810
We sought to clarify the impact of dietary restriction (undernutrition without malnutrition) on aging. Female mice from a long-lived strain were fed after weaning in one of six ways: group 1) a nonpurified diet ad libitum; 2) 85 kcal/wk of a purified diet (approximately 25% restriction); 3) 50 kcal/wk of a restricted purified diet enriched in protein, vitamin and mineral content to provide nearly equal intakes of these essentials as in group 2 (approximately 55% restriction); 4) as per group 3, but also restricted before weaning; 5) 50 kcal/wk of a vitamin- and mineral-enriched diet but with protein intake gradually reduced over the life span; 6) 40 kcal/wk of the diet fed to groups 3 and 4 (approximately 65% restriction). Mice from groups 3-6 exhibited mean and maximal life spans 35-65% greater than for group 1 and 20-40% greater than for group 2. Mice from group 6 lived longest of all. The longest lived 10% of mice from group 6 averaged 53.0 mo which, to our knowledge, exceeds reported values for any mice of any strain. Beneficial influences on tumor patterns and on declines with age in T-lymphocyte proliferation were most striking in group 6. Significant positive correlations between adult body weight and longevity occurred in groups 3-5 suggesting that increased metabolic efficiency may be related to longevity in restricted mice. Mice from groups 3-6 ate approximately 30% more calories per gram of mouse over the life span than did mice from group 2. These findings show the profound anti-aging effects of dietary restriction and provide new information for optimizing restriction regimes.
source: http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/3958810
در این آزمایش و بسیاری دیگر دیده شده که با کاهش خوراک (در آزمایش بالا 65 درسدی) به عمر حداکثری (maximum life-span) جاندار افزوده و هوتاد (کیفیت) زندگی آنها نیز بسیار بالاتر رفته: مغز جوانتر، اندامسالم و دیگر.
این یکی از مهندترین چیزهایی است که ما درباره پیرش (فرآیند پیرشدن) فراگرفتهایم و در این جستار میکوشیم با گزینش درست مادههای خوراکی فرآیند سوختوساز بدن خود را تا جای شدنی بهینانیم (optimize).
ولی چیزهای خوراکی بیشتر همانگونه که در فرتور بالا آمد، در شش دسته مَهادین جای میگیرند.
در برنامه خوراکی ایدهآل بالا، نزدیک به 50 درسد مادههای خوراکی را غلات و سبزیها تشکیل میدهند، که مهندترین آنها غلات شناسانده شده.
غلات که دربرگیرنده گندم، جو، ذرت، ارزن و برنج بوده و رویهمرفته از خانواده گندمیان (Gramineae) میباشد، بیشتر از آنکه فکرش را بکنید در برنامه خوراکی
روزانه همگی ما یافت میشود. از نانهای پخته شده گوناگون، کیکهای شکلاتی، برشتوک (corn flakes) ذرتی گرفته تا ماکارانی و پاستاهای جورواجور و بسیاری دیگر، همگی از غلات درست شده و در جایگاه یکی از "سالمترین" مادههای خوراکی نیز شناخته میشوند.
انرژی بدن از کجا میآید
برای آغاز و دریافت اینکه بدن ما چگونه با خوردن مادههای خوراکی مانند گندم زنده میماند، میبایستی به
این بنگریم که چگونه سامانه و سیستم بدن ما کار کرده و اندکی فرهَشت متابولیسم یا سوختوساز را بگسترانیم.
بدن هومن (آدم) در پایهایترین ریخت خود چیزی بیشتر از یک ابزار و ماشین زیستی نیست که با دگراندن ماده و آزاد کردن انرژیاش کارکرد خود را که همان زیستن باشد را دنبال میکند.
فرآیند سوختوساز مهادین بدست یاختههایی بنام Mitochondria انجام میپذیرد:
اندامکهای درونِ یاختهی جانوران:
- (۱) هستک
- (۲) هسته
- (۳) ریبوزوم (رناتن)
- (۴) وزیکول
- (۵) شبکه آندوپلاسمی زبر
- (۶) دستگاه گلژی
- (۷) سیتواسکلتون
- (۸) شبکه آندوپلاسمیک نرم
- (۹) مایتوکاندرایا
- (۱۰) کریچه (واکوئل)
- (۱۱) میانیاخته (سیتوپلاسم)
- (۱۲) کافندهتن (لیزوزوم)
- (۱۳) میانک (سنتریول)
نمای ماتوکاندرایا از نزدیک:
ساده شده، کارکرد ماتوکاندرایا را میتوان در سازش مولکولهای ATP (adenosine triphosphate) کوتاه کرد. ATP را نیز میتوان سوخت پایهای بدن دانست،
بدینگونه که همه مادههای خوراکی گوناگون میبایستی در پس کنش و واکنشهای کیمیایی (شیمیایی) به ریخت ATP درآیند تا برای یاختههای بدن انرژی بایا را برای زنده ماندن فراهم نمایند.
چکیده
تا اینجا دریافتیم که بدن ما یک سامانه زیستی است که با کنش و واکنشهای کیمیاییی میتواند مادههای گوناگون (خورده شده) را
به کمک یاختگان mitochondria به ریخت مولکولهای ATP درآورده و با "شکستن" آنها انرژی بایا برای زنده ماندن هومن را فراهم سازد.
اما چگونگی این فرایندهای کیمیایی است که برای ما بسیار مهند خواهد بود، از اینرو که بهینایی و خوب بودن آنها در کارکرد بدن ما بیشترین هنایش (تاثیر) را دارد.
در پیکهای پسین به چگونگی رسیدن از دانه گندم به ATP میپردازیم.
.Unexpected places give you unexpected returns