خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 05-25-2012
خوراک فرگشتیک بر پایه این نگرا پرداخته شده است که ژن آدمی زمان بسیار بیشتری برای سودبری و سازگاری (adaptation) با گونههایی از
مادههای خوراکی در برابر دیگر خوراک مدرینیزه و امروزین داشته و در هوده، خوردن این دسته از خوراکها سودمندی بالاتری در بهزیست آدمی دارند.
هرم خوراکی که از سال 2005 به اینور در آمریکا آگاشته شده:
[ATTACH=CONFIG]472[/ATTACH]
همچنان که میتوان دید، درسدهای خوراک پیشنهادی اینچنینند:
- غلات (غلات؛ گندم، ذرت، ارزن، جو، برنج)؛ نزدیک به 28 درسد
- سبزیها (سبزیجات)؛ نزدیک به 18 درسد
- میوهها؛ نزدیک به 19 درسد
- روغنها؛ نزدیک به 2 درسد
- شیر؛ نزدیک به 26 درسد
- گوشت و دانگیها (حبوبات)؛ نزدیک به 10 درسد
به این خواهیم پرداخت که آیا این هرم خوراکی براستی برای آدم سودمند است یا خیر.
خوراک فرگشتیک -
Russell - 05-25-2012
لینک پیوست بالا برای همه کار نمیکنه یا فقط برای من هست؟
خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 05-25-2012
Russell نوشته: لینک پیوست بالا برای همه کار نمیکنه یا فقط برای من هست؟
درستش کردم راسل گرامی.
خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 05-25-2012
پیش از آغاز بکوتاهی به این میپردازیم که چرا خوراک سالم مهند هستند.
سوختوساز و پیرش (aging)
فرآیند پیر شدن در واقعیت فرنود ویژهای ندارد ونکه از هنودهای کناری (اثرات جانبی) سوختوساز درونی خود بدن میباشد. به گفته دیگر، هر زمان
که ما چیزی میخوریم و یا با هر دم و بازدمی که میانجامیم، در کنار سودمندی آن که گرفتن انرژی و اکسیژن باشد به بدن خود آسیب بسیار اندکی نیز میرسانیم.
این آسیبهای اندک در گذر زمان هنباشته (انباشته) شده و کمکم خود را مینِمارند (نشان میدهند). از اینرو و هم فرنودهای دیگر، خوردن خوراکی که
آسیب کمتری به بدن ما رسانده و سامانه بدن ما توانایی و "کاردانی" بیشتری در گوارش آن داشته باشد آسیب کمتری به ما رسانده
که پیآمد یکراست آن، زندگی دراز و تندرستتری خواهد بود.
در فربود (واقع) متابولیسم در درازای عمر آن اندازه مَهند است که ما میتوانیم تنها با کاستن اندازه خوراکی که میخوریم، به درازای زندگی خود چندین سال بیافزاییم. این کار که آنرا Caloric Restriction مینامند پیشتر روی جانورانی مانند موش آزموده شده و در اینجا میتوان درباره آن بیشتر خواند:
The retardation of aging in mice by dietary restriction: longevity, cancer, immunity and lifetime energy intake.
We sought to clarify
the impact of dietary restriction (undernutrition without malnutrition) on aging. Female mice from a long-lived strain were fed after weaning in one of six ways: group 1) a nonpurified diet ad libitum; 2) 85 kcal/wk of a purified diet (approximately 25% restriction); 3) 50 kcal/wk of a restricted purified diet enriched in protein, vitamin and mineral content to provide nearly equal intakes of these essentials as in group 2 (approximately 55% restriction); 4) as per group 3, but also restricted before weaning; 5) 50 kcal/wk of a vitamin- and mineral-enriched diet but with protein intake gradually reduced over the life span;
6) 40 kcal/wk of the diet fed to groups 3 and 4
(approximately 65% restriction). Mice from groups 3-6 exhibited mean and maximal life spans 35-65% greater than for group 1 and 20-40% greater than for group 2.
Mice from group 6 lived longest of all. The longest lived 10% of mice from group 6 averaged 53.0 mo which, to our knowledge, exceeds reported values for any mice of any strain. Beneficial influences on tumor patterns and on declines with age in T-lymphocyte proliferation were most striking in group 6. Significant positive correlations between adult body weight and longevity occurred in groups 3-5 suggesting that increased metabolic efficiency may be related to longevity in restricted mice. Mice from groups 3-6 ate approximately 30% more calories per gram of mouse over the life span than did mice from group 2. These findings show the profound anti-aging effects of dietary restriction and provide new information for optimizing restriction regimes.
source:
http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/3958810
در این آزمایش و بسیاری دیگر دیده شده که با کاهش خوراک (در آزمایش بالا 65 درسدی) به عمر حداکثری (maximum life-span) جاندار افزوده و هوتاد (کیفیت) زندگی آنها نیز بسیار بالاتر رفته: مغز جوانتر، اندامسالم و دیگر.
این یکی از مهندترین چیزهایی است که ما درباره پیرش (فرآیند پیرشدن) فراگرفتهایم و در این جستار میکوشیم با گزینش درست مادههای خوراکی فرآیند سوختوساز بدن خود را تا جای شدنی بهینانیم (optimize).
ولی چیزهای خوراکی بیشتر همانگونه که در فرتور بالا آمد، در شش دسته مَهادین جای میگیرند.
در برنامه خوراکی ایدهآل بالا، نزدیک به 50 درسد مادههای خوراکی را غلات و سبزیها تشکیل میدهند، که مهندترین آنها غلات شناسانده شده.
غلات که دربرگیرنده گندم، جو، ذرت، ارزن و برنج بوده و رویهمرفته از خانواده گندمیان (Gramineae) میباشد، بیشتر از آنکه فکرش را بکنید در برنامه خوراکی
روزانه همگی ما یافت میشود. از نانهای پخته شده گوناگون، کیکهای شکلاتی، برشتوک (corn flakes) ذرتی گرفته تا ماکارانی و پاستاهای جورواجور و بسیاری دیگر، همگی از غلات درست شده و در جایگاه یکی از "سالمترین" مادههای خوراکی نیز شناخته میشوند.
انرژی بدن از کجا میآید
برای آغاز و دریافت اینکه بدن ما چگونه با خوردن مادههای خوراکی مانند گندم زنده میماند، میبایستی به
این بنگریم که چگونه سامانه و سیستم بدن ما کار کرده و اندکی فرهَشت متابولیسم یا سوختوساز را بگسترانیم.
بدن هومن (آدم) در پایهایترین ریخت خود چیزی بیشتر از یک ابزار و ماشین زیستی نیست که با دگراندن ماده و آزاد کردن انرژیاش کارکرد خود را که همان زیستن باشد را دنبال میکند.
فرآیند سوختوساز مهادین بدست یاختههایی بنام Mitochondria انجام میپذیرد:
اندامکهای درونِ یاختهی جانوران:
- (۱) هستک
- (۲) هسته
- (۳) ریبوزوم (رناتن)
- (۴) وزیکول
- (۵) شبکه آندوپلاسمی زبر
- (۶) دستگاه گلژی
- (۷) سیتواسکلتون
- (۸) شبکه آندوپلاسمیک نرم
- (۹) مایتوکاندرایا
- (۱۰) کریچه (واکوئل)
- (۱۱) میانیاخته (سیتوپلاسم)
- (۱۲) کافندهتن (لیزوزوم)
- (۱۳) میانک (سنتریول)
نمای ماتوکاندرایا از نزدیک:
ساده شده، کارکرد ماتوکاندرایا را میتوان در سازش مولکولهای ATP (adenosine triphosphate) کوتاه کرد. ATP را نیز میتوان سوخت پایهای بدن دانست،
بدینگونه که همه مادههای خوراکی گوناگون میبایستی در پس کنش و واکنشهای کیمیایی (شیمیایی) به ریخت ATP درآیند تا برای یاختههای بدن انرژی بایا را برای زنده ماندن فراهم نمایند.
چکیده
تا اینجا دریافتیم که بدن ما یک سامانه زیستی است که با کنش و واکنشهای کیمیاییی میتواند مادههای گوناگون (خورده شده) را
به کمک یاختگان mitochondria به ریخت مولکولهای ATP درآورده و با "شکستن" آنها انرژی بایا برای زنده ماندن هومن را فراهم سازد.
اما چگونگی این فرایندهای کیمیایی است که برای ما بسیار مهند خواهد بود، از اینرو که بهینایی و خوب بودن آنها در کارکرد بدن ما بیشترین هنایش (تاثیر) را دارد.
در پیکهای پسین به چگونگی رسیدن از دانه گندم به ATP میپردازیم.
خوراک فرگشتیک -
khayyam - 05-26-2012
مهربد نوشته: در پیکهای پسین به چگونگی رسیدن از دانه گندم به ATP میپردازیم.
امیدوارم این قسمت رو هم به همین سادگی که تا اینجا توضیح دادی,توضیح بدی چون مبحث تولید ATP کمی پیچیده است و نیاز به یک سری اطلاعات پایه دارد (به خصوص مبحث چرخه کربس)
خواندن این مقاله نیز خالی از لطف نیست :
Minor Variations in One Gene May Be Associated With Endurance Running
خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 06-12-2012
خوب ما یک نگاه سرسری میاندازیم:
[attach=config]500[/attach]
[attachment=447]
نمای بسیار ساده شده از فرآیند Oxidative Phosphorylation و سه گامی که پیموده میشوند:
- خرد کردن مولکولهای درشت به زیریگانهای ساده شده
- خرد کردن زیریگانهای ساده شده به Acetyl CoA (همراه با فرآورش اندکی ATP و همزیمایهی coenzyme) NADH)
- اُکایش (oxidation) هَماگ (سراسری) ACETYL CoA به H2O و CO2 همراه با فرآورش فراوان NADH و ATP
خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 06-12-2012
khayyam نوشته: امیدوارم این قسمت رو هم به همین سادگی که تا اینجا توضیح دادی,توضیح بدی چون مبحث تولید ATP کمی پیچیده است و نیاز به یک سری اطلاعات پایه دارد (به خصوص مبحث چرخه کربس)
خواندن این مقاله نیز خالی از لطف نیست :
Minor Variations in One Gene May Be Associated With Endurance Running
من اینجا میخواهم بیشتر به مِهینگان (کلیات) خورد و خوراک بپردازم، ولی اگر شما و دیگر دوستان فاروم که کم هم نیستند مانند کاربر امیر که چند ماهی پیدایش
نیست و [post=5733]گویا[/post] در زمینه ژنتیک کار میکردند، یا کاربر matmetal که لاگین میکنند ولی چیزی نمینویسند
نیز در زمینه [post=5692]یاختههای بنیادین
و جستارهای وابسته[/post] میخواندند، یا هوادار ارجند که بیگمان در این زمینه نیز آگاهی دارند و کسرای گرامی که گرایش به ژنتیک پیدا کرده بودند و …،
مایه خوشنودی همه ما است اگر این دوستان فرهشت این گفتگو را برای ما در این جستار بیشتر باز (جزییات و ریزگان وابسته) کنند و لغزشی هم اگر میبینند نمارده و اشاره کنند.
خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 06-19-2012
sonixax نوشته: الان بحث شما فواید گیاهخواری هستش (که البته در شکل سفت و سختش مضر هم هست) ؟! یا عدم گوشتخوار بودن انسان (که نشان دادیم چنین باوری غلط است) ؟! یا خون و خونریزی (که در این صورت هر جانور گوشتخواری معدوم باید گردد !) ؟!
همه گیاهان این اندازه از خود رونمایی نمیکنند:
نقل قول:ولی برای چیدن یک گیلاس ، فرزندمان را بلند می کنیم تا او اینکار را با لذت انجام دهد. توت هنگامی که رسیده می شود می افتد و این یعنی زمان استفاده آنهاست … . ولی زمان استفاده از یک حیوان را چه کسی تعیین می کند ؟! براستی آیا ما خداوند حیوانات خانگی هستیم که اراده مان جان آنها را بگیرد ؟!
این استراتژی برخی از گیاهان است که تخم خود (دانه) را در کالبد یک میوه خوشمزه و مقوی بیاورند تا
جاندار با خوردن میوه پیشنهادی و سپس دفع آن در جای دیگر، به فرازیست آن گیاه ناراست (غیر مستقیم) یاری برساند.
گیاهان این دسته را میتوان سیب، انگور، توتفرنگی، هندوانه و .. نام برد:
میوههایی که خود را عرضه میکنند
ولی خوردن دانه همین میوهها پادافرهمند است، مانند خوردن تخم هندوانه و .. که دل درد میآورد، چرا
که نمیخواهد خورده شود! ولی خوردن گوشت هندوانه بجایش بیاندازه خوشمزه و سودمند است.
هرچند ما به کمک تکنولوژی تخم هندوانه را هم در پی پروسههایی خوردنی میکنیم، ولی باز گویا همچندان آسیبش به سودش میچربد.
برخی گیاهان استراتژی دیگری دارند، مانند برنج و گندم خام که هیچ جانوری مگر آدم نمیتواند آن را بخورد، چرا که دانه آن سخت و
بدمزه است و اگر خورده شود هم زهر میسازد و جاندار را بیمار میکند (تا درس عبرتی شود که بار دیگر نخورد)..
در فربود (واقعیت) نان گندم و جویی که ما میخوریم در پی چندین پروسه فرآوری بسیار دراز و تکنولوژیکی است (که کوچکترین
"طبیعی" بودنی هم ندارد) و سرانجام اینکه در پی همه این پروسهها، بازهم گفته میشود که آسیب خوردنش بیشتر از سودی است که میرسانند:
دانههایی که نمیخواهند به هیچ بهایی خورده شوند.
این دسته از گیاهان کوچکترین گرایش به خورده شدن ندارند. بر پاد باور هامیانه، تنها یکی دو هزار سال است که ما با رام کردن این دسته از گیاهان (از راه پیوند
دستی و امروز ژنتیکی) توانستهایم تا اندازهای آنها را خوراکی کنیم، اگر به چند هزار سال پیش برویم، این گیاهان بسیار وحشی بوده و خوردن آنها نیز بیاندازه زهرآگین و کشنده.
هر آینه باز استراتژی برخی گیاهان این است که دانه خود در یک حافظ سفت و سخت جای میدهند، مانند هلو، شفتالو و ..
خوردن این دسته سودمند است، چرا که به کمک ابزار دستساز ما حافظ را برداشته و خود دانه خوشمزه را میخوریم (ولی بیشتر جانوران
میشوند):
www.daftarche.com]" class="mycode_img" />
گیاهانی که برای دانه خود حفاظ میگذارند
سر انجام اینکه باز بر پاد باور همگانی، خوردن گوشت خام بسیار بهتر و گوراشپذیرتر از خوردن گوشت پخته است. تنها دشواری در این است که اندکی
ریسک بالاتری از دیدگاه بیماریهای "کشنده" دارد، ولی اگر جانور همان دم کشته و خام خام خورده شود گوشت آن بسیار سادهتر گواریده شده و سودمندتر است.
خوراک فرگشتیک -
Mehrbod - 06-20-2012
هوادار گرامی این نوشته تا چه اندازه درست است؟
http://forum.hammihan.com/thread44893.html#post3070288
خوراک فرگشتیک -
Anarchy - 06-20-2012
مهربد نوشته: هوادار گرامی این نوشته تا چه اندازه درست است؟
http://forum.hammihan.com/thread44893.html#post3070288
در حد نظریه هست..
نقل قول:The blood type diet is a nutritional diet advocated by Peter D'Adamo, a naturopathic physician, and outlined in his book Eat Right 4 Your Type. D'Adamo claims that ABO blood type is the most important factor in determining a healthy diet, and he recommends distinct diets for each blood type.
Throughout his books D'Adamo cites the works of biochemists and glycobiologists who have researched blood groups, claiming or implying that their research supports this theory. Nevertheless, the consensus among dietitians, physicians, and scientists is that the theory is unsupported by scientific evidence.[SUP][1][/SUP][SUP][2][/SUP][SUP][3][/SUP][SUP][4][/SUP][SUP][5][/SUP][SUP][6][/SUP][SUP][7][/SUP][SUP][8][/SUP]