02-21-2016, 09:15 PM
Russell نوشته: درود مهربد جان
آیا با The Managerial Revolution آشنایی داری؟ اگر آری نظرت چیست؟
درود و شادمان از دیدن دوباره ات.
نه, من ایدهیِ چندانی نداشتم ولی نایکراست دربارهیِ آن آگاه شده بودم. امروز کمی هم دربارهیِ آن خواندم. چه نکتهای دربارهیِ آن چشمت را گرفته؟
--
در گفتمان تکنولوژی به این پیشتر پرداخته شده که تنها چند فاکتور ابژه در راستادهی کلی و راهی که جهان میرود
اثرگذار میباشند و مهمترین آنها, همین میباشد که کدامیک به شکوفایی اقتصادی و بازدهی بالاتر و آسودگی بیشتر میانجامد.
آماج سیستم تکنولوژیک, که کلان-ابرسازواره و سیستمی باشد که همهیِ خُرد-ابرسازوارههایِ دیگر همچون دولتها, ابرشرکتها و
دیگرها را در خود درگنجانده باشد, پیشرفت تکنیکی و گسترش تکنولوژی میباشد. در این راستا, سیستم خود از وندهایِ گوناگونی ساخته شده است
و برای نمونه مغز و موتور سیستم را میتوان همان سرمایهداری ِ لیبرالیستیک انگاشت که تا به امروز کارآمدترین و بهینهترین مولفه (component) در
جایگاه موتور پیشران بوده است, ازینرو که بسادگی, کشورهایی که به سرمایهداری از گونهیِ لیبرال روی نیاوردهاند در رقابت از دیگر کشورها پس
افتادهاند و سرنوشت در پیش روی آنها از دو حالت بیرون نیست, یا تن به پذیرش داده و یا با پافشاری خود را به نیستی خواهند افکند.
نمونهوار میتوان برانگاشت که ایران ِ امروز با باز کردن درهای سیاسی به آمریکا دارد
کم کم تن به همان پذیرش میدهد, چه که اگر ندهد سرنوشتی جز نیستی در پی نخواهد داشت.
آنچه در انقلاب «مدیریتی» شایان برنگرش بود پرداختن به این نکته بود که کارها را کم کم نه کسانی که بیشترین سرمایه, بساکه
کسانیکه بیشترین کاردانی را داشته باشند خواهند گرداند, و این خود امروز تا به اندازهیِ بسیار بالایی درست است. امروزه گرچه
سرمایهداران همچنان نقش بسزایی در گرداندن کارها دارند, ولی در کنار آنان دیوانسالاران (بوروکراتها), فندسالاران (تکنوکراتها) و بیشمار
کسان دیگری هم هستند که در گردانش کارها نقشی بسزا و ناگسستنی ایفا میکنند و همهیِ اینها ازینرو بوده که سیستم تکنولوژیک,
«شایستهسالاری (مریتوکراسی)» را امری بسیار سودمند یافته است و هیچ چیز بمانند شایستهسالاری سفت و سخت (مانند چیزیکه
در ژاپن یا آلمان مشاهده میشود) نتوانسته است چرخهایِ کشور را بگرداند و به شکوفایی اقتصادی و برتری ِ تکنولوژیک بیانجامد.
پس از این نگاه, همین امروز هم در کشورهای پیشتاز کمتر کس ناشایستهای در صدر کارها یافت میشود, ولی نکتهیِ بسیار مهمی
که باید همواره در یاد داشت این است که بباید, این گرایشها نمای نزدیکشان هیچکدام بد یا ناگوار نخواهد بود, چه که «احساس
خوشنودی»از زندگی یکی از پارامترهایِ کمابی مهم دیگر است که در شکوفایی و پیشرفت نقش دارد و در همین راستا, پیدایش این
همه گروهکهایِ فعّال اجتماعی, یکی برای نام بُردن همین ستیز با مردستیزی — که خود ما نیز در آن اینجا اندک نقشی
داشتهایم — همگی بر این راستا پیش میروند که تنشهایِ اجتماعی را کاسته و به احساس رضایت و خوشنودی از زندگی, بیافزایند.
پس برای کسیکه که میخواهد آینده نزدیک را پیشبینی کند, آینده پیش رو را سیستم اقتصادی/مدنیای دربر میگیرد که
بیشترین بهینگی (در شایستهسالاری, مردمسالاری و ...) و کمترین تنش (احساس ناخوشنودی از زندگی, افسردگی و ..) را
بتواند همزمان با هم فراهم بیاورد و انقلاب مدیریتی میتواند یکی از گزینهها باشد, ولی گزینهیِ چشمگیری
نیست, چرا که دیوانسالاری یکی از فاکتورهای مهم تنشزا و مهمتر از, بازدارندهیِ شکوفایی به شمار میرود.
روشن است اینها تنها تئوری و خراشیدن در چهرهیِ کلی میباشد, اگر سیستمی بتواند پدید بیاید که گرچه تنشزا و افسرده کننده, ولی
همچنان شکوفا باشد, بروشنی در این رقابت چیره خواهد شد. فرنمونهیِ خوب آن اینجا سیستم کشورداری ژاپن است که گرچه بی
اندازه تنشزا و افسردگیساز, ولی همزمان بسیار کارا (efficient) میباشد و هنوز الگوی بسیاری از کشورها, منجمله خود ایران به شمار میرود.
.Unexpected places give you unexpected returns