02-16-2016, 07:58 PM
سارا نوشته: ای خدا صبری در شب یلدا به من ده!!! باید هم همین نگاه باشد کسی که به جای شعر از چامه استفاده می کند باید هم آن را چون چکمه ببیند اینکه می توان آن را بدون دخالت انسانی درست کرد و ساخت! همین است که این زبان پارسی می لنگد این که شعر کجا و چامه کجا! شعر از شعور می آید اینرا از افلاطون تا هایدگر تاکید کرده اند که ریشه ی شعر شعور است! اینکه شعر چیدمان واژه ها کنار هم نیست اینکه آرتور مبو شعر را کیمیاکاری شاعر با واژه ها می داند و دکتر کدکنی شاعر را کیمیاگر می خواند و........ بگذریم چرا که الان دارم با یک ربات حرف می زنم که نه می داند شعر چیست و نه می فهمد عشق چیست و دل دقیقا در کجای انسان قرار دارد. جای شیخ اجل سعدی خالیست که سرود: همه ی قبیله ی من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت!
چامه (شعر) همان چیدمان واژهها کنار همدیگر است, بشیوهای که آهنگین و چمین (معنایی) باشند. رایانهها هنوز خنگاند و برای
همین نمیتوانند خوب چامه بسُرایند, زمان بسنده برود آنرا هم میتوانند, چناکه نمونهوار میبینیم در بازی شترنگ از آدمی هم بهتر و فرزتر شدهاند.
.Unexpected places give you unexpected returns