01-06-2016, 02:07 AM
قطعی روابط ایران و عربستان (فارغ از فرمی که باعثاش شد) در نهایت
چندان هم بد نیست. برخلاف آنچه که پیاپی میشنویم، این اتفاق به
هیچ رو تاثیری در شکاف میان شیعه و سنی ندارد، وضع از این بدتر
نمیشود. از طرفی در خوشبینانهترین وضع، عرستان و ایران تنها شاید
رهبری سیاسی دو شاخهی مذهبی اسلام را بر عهده داشته باشند،
نقش چندانی در رهبری معنوی شیعه و سنی ندارند.
در این بازی آثار پیروزی ایران بر عربستان مشهود است! ایران از هر سو
در حال پیشروی در منطقه است و از آنجا که عربستان خایه و توان آغاز
جنگ مستقیم با ایران را ندارد (پوشالیترین ارتش منطقه و شاید جهان در اختیار
عربستان است)، این پیشروی تا مدتها میتواند ادامه داشته باشد.
سعودیهای احمق با به خاک سپردن پادشاه پیشین، اندک تعقلی
که در سیاستهای منطقهای خویش داشتند را نیز دفن کردند.
آنها برای تضعیف ایران دست خودکشی زدهاند و نفت را به زیر 30 دلار
رساندهاند؛ در حالیکه با کسری بودجه چندصد میلیارد دلاری سر میکنند
تصور کردهاند که اقتصاد ایران که کمتر از دو میلیون بشکه نفت در روز در برابر
شش میلیون بشکه نفت خودشان تولید میکند، لطمه وارد کردهاند. این روند اگر ادامه
پیدا کند، طی مدت کوتاهی تمام ذخیرهی ارزی هفتصد میلیارد دلاریشان
ته خواهد کشید.
مساله دیگر تهدید داعش برای عربستان است. داعش و القاعده برای عربستان
تهدیدهایی بزرگتر از ایران باید محسوب بشوند. القاعده و داعش
بر خلاف تشیع در عربستان بسیار مقبول هستند و به عنوان آلترناتیوهای دولتی
مطرح هستند. عملگرایی میتواند بصورت جدی در اثر کسری بودجههای پی در پی
دولت در عربستان به سلفیهای مخالف دولت تزریق شود. همین الان و در روزهای
اخیر نارضایتیهای عمومی در اثر کاهش پنجاه درصدی یارانههای دولتی افزایش
یافتهاند.
از سوی دیگر برخلاف تصور خام سعودیها، غرب در این جنگ سرد، جانب ایران را دارد.
سیمای به شدت مخرب عربستان و سیاستهای خارجی هیجان و نسنجیدهی آنها
در برابر دیدگان سیاستمداران غربی هر روز نمایانتر میشود. دولتهای غربی
در برابر افکار عمومی و در سطح بینالمللی از بابت روابط حسنهی خود با عربستان
که آشکارا به حمایت از اسلامیستها و تروریستهای شناخته شده میپردازد
تحت فشار هستند. انتقادهایی که در پی تصویب قانون جدید محدودیت سفر به کشورهای
ایران، سودان، سوریه و عراق در آمریکا، شد نشان میدهد که غرب در مورد ایران
کمتر به مواضع پیشین خویش پایبیند است. از سویی ائتلاف جهانی علیه داعش
در سوریه و عراق عملا در حال جنگیدن دوشادوش ایران و بر علیه اهداف و گروههایی
هستند که بطور مستقیم توسط عربستان پشتیبانی میشوند. با این تفاسیر
عربستان هرگز در سوریه و عراق پیروزی چشمگیری به دست نخواهد آورد و از طرفی
هم با توجه به کسری بودجههای پی در پی توانایی ادامهی نامحدود جنگ در یمن و
پشتیبانی از تروریستهای عراق و سوریه را ندارد.
تنها همپیمان قابل توجه عربستان در منطقه ترکیه هستند (امارات، بحرین و کویت،
جملگی پشم هستند) که این اتحاد نیمبند نیز در برابر اتحاد قدرتمند روسیه و ایران ناتوان
جلوه میکند.
عربستان همهی امیدش را در گرو حمایت غرب بسته، امیدی که واهیست و وجهه عقلانی
ندارد. در برابر تحقیرهای پی در پی روسیه که طی دو سه سال اخیر به کشورهای غربی روا
داشته، از ناتو و اروپا و آمریکا هیچ بخاری برنخواست؛ تصور اینکه عربستان انگیزهای شود
که غرب در حمایت از آن روند رو به بهبود رابطه با ایران را برهم زند و در مقابل روسیه
بایسند، بسیار بعید است.
سعودیها پیش از هر چیز باید جایگاه خود را بشناسند. آنها هرگز نمیتوانند ایران
را در معادلات خاورمیانه به عقب برانند و او را کاملا شکست دهند. قدرت اقتصادی
عربستان به شدت وابسته به نفت است که بطرز برگشتناپذیری ارزان شده است.
نارضایتی عمومی در عربستان در حال افزایش است و گرایش به گروههای شبهالقاعده
هر روز در میان عموم بیشتر میشود. ارتش عربستان با تمام تسلیحات نظامی
در اثر نبود نیروی زمینی قابل توجه، در برابر ایران و متحدانش حرفی برای گفتن ندارد.
تحمل و حمایتهای غرب نیز در برابر سیاستهای نسنجیده و کودکانهی عربستان
نیز رو به پایان است. بنابراین پیش از هر چیز عربستان باید نگران امینت داخلی
کشورش به خصوص در ماههای آینده باشد. داعش شاید بتواند در نقاطی از
ایران ناامنیهایی را ایجاد کند، اما هرگز نفوذ نخواهد داشت؛ در این مورد
اما عربستان به شدت آسیبپذیر است.
چندان هم بد نیست. برخلاف آنچه که پیاپی میشنویم، این اتفاق به
هیچ رو تاثیری در شکاف میان شیعه و سنی ندارد، وضع از این بدتر
نمیشود. از طرفی در خوشبینانهترین وضع، عرستان و ایران تنها شاید
رهبری سیاسی دو شاخهی مذهبی اسلام را بر عهده داشته باشند،
نقش چندانی در رهبری معنوی شیعه و سنی ندارند.
در این بازی آثار پیروزی ایران بر عربستان مشهود است! ایران از هر سو
در حال پیشروی در منطقه است و از آنجا که عربستان خایه و توان آغاز
جنگ مستقیم با ایران را ندارد (پوشالیترین ارتش منطقه و شاید جهان در اختیار
عربستان است)، این پیشروی تا مدتها میتواند ادامه داشته باشد.
سعودیهای احمق با به خاک سپردن پادشاه پیشین، اندک تعقلی
که در سیاستهای منطقهای خویش داشتند را نیز دفن کردند.
آنها برای تضعیف ایران دست خودکشی زدهاند و نفت را به زیر 30 دلار
رساندهاند؛ در حالیکه با کسری بودجه چندصد میلیارد دلاری سر میکنند
تصور کردهاند که اقتصاد ایران که کمتر از دو میلیون بشکه نفت در روز در برابر
شش میلیون بشکه نفت خودشان تولید میکند، لطمه وارد کردهاند. این روند اگر ادامه
پیدا کند، طی مدت کوتاهی تمام ذخیرهی ارزی هفتصد میلیارد دلاریشان
ته خواهد کشید.
مساله دیگر تهدید داعش برای عربستان است. داعش و القاعده برای عربستان
تهدیدهایی بزرگتر از ایران باید محسوب بشوند. القاعده و داعش
بر خلاف تشیع در عربستان بسیار مقبول هستند و به عنوان آلترناتیوهای دولتی
مطرح هستند. عملگرایی میتواند بصورت جدی در اثر کسری بودجههای پی در پی
دولت در عربستان به سلفیهای مخالف دولت تزریق شود. همین الان و در روزهای
اخیر نارضایتیهای عمومی در اثر کاهش پنجاه درصدی یارانههای دولتی افزایش
یافتهاند.
از سوی دیگر برخلاف تصور خام سعودیها، غرب در این جنگ سرد، جانب ایران را دارد.
سیمای به شدت مخرب عربستان و سیاستهای خارجی هیجان و نسنجیدهی آنها
در برابر دیدگان سیاستمداران غربی هر روز نمایانتر میشود. دولتهای غربی
در برابر افکار عمومی و در سطح بینالمللی از بابت روابط حسنهی خود با عربستان
که آشکارا به حمایت از اسلامیستها و تروریستهای شناخته شده میپردازد
تحت فشار هستند. انتقادهایی که در پی تصویب قانون جدید محدودیت سفر به کشورهای
ایران، سودان، سوریه و عراق در آمریکا، شد نشان میدهد که غرب در مورد ایران
کمتر به مواضع پیشین خویش پایبیند است. از سویی ائتلاف جهانی علیه داعش
در سوریه و عراق عملا در حال جنگیدن دوشادوش ایران و بر علیه اهداف و گروههایی
هستند که بطور مستقیم توسط عربستان پشتیبانی میشوند. با این تفاسیر
عربستان هرگز در سوریه و عراق پیروزی چشمگیری به دست نخواهد آورد و از طرفی
هم با توجه به کسری بودجههای پی در پی توانایی ادامهی نامحدود جنگ در یمن و
پشتیبانی از تروریستهای عراق و سوریه را ندارد.
تنها همپیمان قابل توجه عربستان در منطقه ترکیه هستند (امارات، بحرین و کویت،
جملگی پشم هستند) که این اتحاد نیمبند نیز در برابر اتحاد قدرتمند روسیه و ایران ناتوان
جلوه میکند.
عربستان همهی امیدش را در گرو حمایت غرب بسته، امیدی که واهیست و وجهه عقلانی
ندارد. در برابر تحقیرهای پی در پی روسیه که طی دو سه سال اخیر به کشورهای غربی روا
داشته، از ناتو و اروپا و آمریکا هیچ بخاری برنخواست؛ تصور اینکه عربستان انگیزهای شود
که غرب در حمایت از آن روند رو به بهبود رابطه با ایران را برهم زند و در مقابل روسیه
بایسند، بسیار بعید است.
سعودیها پیش از هر چیز باید جایگاه خود را بشناسند. آنها هرگز نمیتوانند ایران
را در معادلات خاورمیانه به عقب برانند و او را کاملا شکست دهند. قدرت اقتصادی
عربستان به شدت وابسته به نفت است که بطرز برگشتناپذیری ارزان شده است.
نارضایتی عمومی در عربستان در حال افزایش است و گرایش به گروههای شبهالقاعده
هر روز در میان عموم بیشتر میشود. ارتش عربستان با تمام تسلیحات نظامی
در اثر نبود نیروی زمینی قابل توجه، در برابر ایران و متحدانش حرفی برای گفتن ندارد.
تحمل و حمایتهای غرب نیز در برابر سیاستهای نسنجیده و کودکانهی عربستان
نیز رو به پایان است. بنابراین پیش از هر چیز عربستان باید نگران امینت داخلی
کشورش به خصوص در ماههای آینده باشد. داعش شاید بتواند در نقاطی از
ایران ناامنیهایی را ایجاد کند، اما هرگز نفوذ نخواهد داشت؛ در این مورد
اما عربستان به شدت آسیبپذیر است.
کسشر هم تعاونی؟!