11-23-2015, 12:12 AM
Mehrbod نوشته: جهان پندار به هر جهانی راه بدارد, به جهان معنویات و خدا و پیغمبر! راه ندارد.
تا جاییکه تا این اندازه پذیرفته باشد هیچ گرهی در کار نیست, ولی چامهسُرایان و عارفان گاه
یاوهها گفتهاند و گویا از "رازی" بخواهند پرده بردارند, از بهمان و بیسار داستان درست کردهاند.
دریافت اینکه «نیروی گرانش» همان اندازه شگفتانگیز است که پندارهیِ «لامپ سهگوش»,
تنها میگوید که شناختشناسانه هیچ کدام دادهیِ افزودهای دربارهیِ «چرایی» جهان دربر ندارند.
ویکنشتاین به راسل می گوید : "گمان نکن هر انچه تو نمیفهمی نادرست است"
حال این شده است حکایت ما، بنده هر چه بگویم قبول نمی کنید چون قادر به درک عالم معنا نیستید. بقول نیچه تنها خلوت نشینان و متفکرین ِ دلزده از جامعه قادر به درک ِ آن می باشند.چرا که برای درک آن باید وارد آن عالم شدباید در هوای آن نفس کشید پس از اینرو من مانده ام شما چطور در مورد عالمی که آن را درک نکریده اید چنین با قطعیت جکم صادر می کنید!!
در ضمن عالم معنا # عالم پندار
چون معنا برابر با پندار نیست!
در ضمن تاکنون هر کس که وارد این عالم شده و به مراتب بالای آن رسیده است در آخر به حضرت حق رسیده است! پس این سخن شما که فرمودید پیوندی به خدا و معنویات ندارد از بیخ غلط است و نشان به آن نشان که "معنویات" از "معنا" می آیند پس عجیب به هم زلف گره زده اند و ربط دارند!
بنده می دانم چرا شما قادر به درک آن نیستید بخاطر ساختار زبانی است که استفاده می کنید پارسی سره! بله می دانم که جناب احمد کسروی پارسی نویسی را پیشنهاد کرد تا زبان عربی یا زبان اسلام از زبان مردم ایران دور و در مرحله ی بعد از دل مردم دور گردد. برای همین است که پندار را برابر با معنا گرفته اید که از بیخ نادرست است و با همین نظر اشتباه ،در آخر به این نتیجه رسیده اید که این عالم پیوندی با معنویات ندارد! در حالی که اگر از همان ابتدا آن را عالم معنا می نامیدید این اشتباه را مرتکب نمی شدید!
در ضمن خوب است که از افلاطون نام برده ام و گمان نمی برم که ایشان عارف یا شاعر بوده باشند! ایشان اصلا اصلِ عالم معنا را در کشف حقیقت هستی که همانا حضرت ِ حق است دانسته اند!
در ضمن شهاب الدین سهرودی که یک فیلسوف بی نظیر است در باب این عالم نوشته هایی دارد و ایشان در عمر شریفشان یک بیت شعر هم نگفته اند!
Mehrbod نوشته: سلام همان است که در قرآن آمده و هر سخنی هم تا یک مرزی میتوان تفسیر نموده و پیچاند, نه بیشتر.
بقول اوشو که مسلمان هم نیست! قرآن کتابی است که نباید آن را خواند بلکه باید آن را سرود! باید قرآن را طوری بخوانید که گویی بر شما نازل می گردد. بله اسلام همان است که در قرآن آمده ولی آیا شما براستی به حقیقت قرآن رسیده اید؟
قرآن ظاهری دارد و باطنی ! نباید تنها به کلمه هایی که پشت سر هم آمده اند دل بست که پشت هر کلمه ، کلامی است که باید آن را شنید!
بنده از روی عمد بجای واژه از کلمه استفاده می کنم چرا چون کلمه و کلام و تکلم از یک ریشه اند و به هم پیوند دارند . براستی که "زبان" برای درک هستی بسیار مهم است! و حتما خوب هم می دانید که چرا ابن سینا و بقیه ی فیلسوفان ایرانی از زبان عربی استفاده می کرده اند و کتاب هایشان به زبان عربی است نه پارسی!
پ.ن.
نمی دانم چرا نام آن امام مظلوم را آوردید ولی اصلا جوانمردانه نیست که وقتی دارید با کسی بحث می کنید قلبش را هدف قرار دهید!