10-21-2015, 11:05 PM
سارا نوشته: حق با شماست قربان. بنده و امثال بنده سایه ی هیچ هم نیستیم چه برسد به عمله و این لطف شما را می رساند که باز ما را در حد عمله ی جهل می بینید. هر چند کارگر بودن ، خدمتکار و مستخدم بودن و......... همه ی اینها شغل های شریفی هستند و حقیر نیستند.
سارا نوشته: در هر صورت بنده فقط از همن لینکی که خودتان گذاشته بودید نشان دادم که معنای عمله در فارسی مفرد به کار می رود و قصدم جسارت نبود هر چند شما که هرگز نخواهید پذیرفت حتی اگر پوزش هم بطلبم همچنان به جرم مسلمانی باید...... در هر حال شرمنده ام اگر شما جسارت برداشت کرده اید.
بنده نمی دانم چرا در بحث با مسلمانهای دیگر از دوم شخص استفاده می کنید "ی" یا "ید" ولی با بنده از سوم شخص "ند" ! براستی چرا؟ برای اینکه بیشتر تحقیرم کنید؟ می خواهید بگویید حتی حقیر تر از آن هستم که یک مسلمان باشم ؟ یا اینکه می خواهید بگویید تو اینقدر حقیری که نمی توانم ببینمت چه برسد از آنکه از ضمیر دوم شخص هم برایت استفاده کنم.
نکته را هنوز نگرفتهاید, اگرنه ما هم میدانیم عمله را امروزه به کارگر ساختمان هم میگویند, بساکه
نکتهای که آوردیم این بود که خود اینکه امروزه به کارگر ساختمان میگویند عمله از گندکاریهایِ
مسلمانان است و درست اش این است که در چم درست "کارگزاران" آنرا بکار میبردند, که ما میبریم.
سارا نوشته: قربان بنده که ستیزی ندارم اگر مرا زمخت نگر بخوانید خب شما درست می فرمایید بنده یک زمخت نگر بیش نیستم و خودم هم معترفم و اگر جایی بابت زمخت نگریم سبب رنجش شما شده ام خاضعانه پوزش می طلبم.
کسی شما را به زمختنگری متهم نکرده, بساکه زمختنگری شما را نمایاندهایم
پس اینکه خودتان معترف هستید یا نه زمانی معنا پیدا میکند که متهم شده باشید, که نشدهاید.
اتهام زمانی پیش میاید که هنوز جای گمان باشد, ولی زمختنگری جای گمان ندارد.
نمونهوار زمانیکه "تعریف" را با "نشانهها" جابجا بگیرند, یک زمختنگری رخ داده
است مگر آنکه خودخواسته و از روی انگیزهیِ بسایر خوب دیگری جابجا گرفته باشند.
به دیگر زبان, خود این سخن شما هم باز نمایانگری از زمختنگریست و اعتراف؟ کنایهدار شما هم درآن به کاری نمیاید.
نقل قول:نه قربان شما گویا اصلا به متن انگلیسی دقت نکرده اید. منظورم این بود که آنها که غربی هستند به موسیقی سنتی ایران و معماری سنتی ایرانی بخوبی آشنایی دارند و حتی نام یکی از هنرمندان ایران را آوردند که در زمینه ی رابطه ی بین موسیقی و معماری کار کرده است.
سخن آنجا دو بخش داشت. یک خواستید از اینان دموکرات بودن را بیاموزیم, دو به اینکه چه اندازه کاردرستاند که نام از هنرمندان
ایرانی بردند اشاره نمودید. بخش دوم بی پیوند به گفتگو بود, بخش یکم نیز وابسته به همان political correctness بود که پاسخ گرفت.
نقل قول:آن "محمد"ی که نام بردید کیست؟ کارگرتان هست؟ محمد زیاد داریم ولی بنده پیامبری را می شناسم که اتفاقا نامش همان بود ولی معجزاتش هم فراوان بود. از شق القمر بگیرید تا معراج و.....
...
یادش بخیر وقتی کودک بودم داستان پیامبری را شنیدم که مبعوث شده بود تا مهربان باشد اما چون معجزه ای نداشت مردم به او ایمان نیاوردند ! بیچاره ها نمی دانستند که پیامبرشان بزرگترین معجزه ی هستی را برایشان آورده است : مهربانی!
مگر معجزه چه باید باشد؟ جهان معجزه ایست که ما به آن عادت کرده ایم . اینکه تک و تنها با لبان تشنه و با دلی شکسته از مرگ عزیزان در ظهر داغ کربلا در جلوی هزاران نفر که تشنه به خونت هستند بایستی و یک لحظه دلت نلرزد ، این یعنی معجزه!
اینها هم گفتههایی احساسیاند و بی پیوند به خرد و فرنودسار. از آفریدگار هستی و جهان! هم چشمداشت این میرود که دستکم دستکم ریاضیات
را دیگر بلد باشد و بخش اعداد اعشاریاش را در کتاب معجزهاش که همانا قرآن باشد غلط غولوط حساب نکرده باشد; شق القمرش! دیگر بماند ..
.Unexpected places give you unexpected returns