10-20-2015, 09:42 PM
Secular نوشته: شما میگی این عالم معنا خودفریبی و ایناس بابا خب آدم یه روز دو روز خودش رو گول بزنه نه یه عمر اونم اینی که در ناز و نعمت بوده حالا تو یه اتاق سه در چهار بدون اسباب مثل گداها زندگی کنه. واقعن شما نظرت راجب اینا چیه؟
بجز آسایش و امنیت فیزیکی آدمی نیازهای دیگر و بسا مهمتر هم دارد. برای نمونه تئودور کازینسکی
نیز یک ابرهوشمند و ریاضیدان بوده و میتوانسته به راههای روال زندگی بسیار خوبی را هم از دیدگاه
بسیاری داشته باشد, ولی بجای آن آرماننامهیِ ستیز با تکنولوژی را نوشته و به بمبگذاری روی میآورد. چرا؟
در همهیِ این نمونهها روشن است که یک کمبود در کار میباشد و ارزش این کمبود نیز کمبرآورده شده است. از دیدگاه
شما اینجا پول و داشتن بهمان خودرو و خانه ارزش بسیار بالاتری دارد و نمیتوانید ببینید چرا کسی باید بتواند
اینها را ول کرده و برود گوشهیِ حوزه به خودشناسی و "عالم معنا" بپردازد, هنگامیکه از دیدگاه دیگری
آزادی و نامیرایی (زندگی پس از مرگ) ارزش بالاتر و تاثیر ژرفتری از هر چیز دیگر دارد و پس بسوی آن میرود.
پاسخ چرایی را پس در دو چیز بایستی جُست:
١- کمبود چیست.
٢- دیگری راه برآوردن کمبود را چه دیده است.
٢- دیگری راه برآوردن کمبود را چه دیده است.
در نمونهیِ دوست شما کمبود ترکیبی از فاکتورهای گوناگون مانند میرایی (ترس از نیستی), نداشتن
کنترل روی زندگی (پدر زورگو), نداشتن انگیزه برای رقابت با دیگران و بسیاری چیزهای دیگر میتواند باشد.
Secular نوشته: شما میگی این عالم معنا خودفریبی و ایناس بابا خب آدم یه روز دو روز خودش رو گول بزنه نه یه عمر
این هم یک پیشانگاشت نادرست است که کسی نمیتواند یک عمر خودبفریبد; چرا نمیتواند؟
بوارونه, خودفریبی هر چه ریشه بداوند سختتر هم ریشهکن میشود.
در نمونهیِ کسیکه به "عالم معنا" روی میآورد هم خودفریبی در این کوتاه میشود که "عالم معنا" راه به هپروتستان هم میبرد
و تنها یک احساس دروغین از کنترل به آدمی, بویژه روی هستی و نیستی میبخشد. کسیکه میپندارد به عالمی فرای این جهان
دست یافته و این را با آموزههایِ دینی آلوده و فانتزی رسیدن به سرشت آفریدگار و سردرآوردن از چیستی جهان و زندگی میدهد,
روشن است یک دلگرمی بسیار خوب در کارزار زندگی یافته و مانند همین کاربر دیگر [MENTION=1283]سارا[/MENTION] میبینید که هتّا بینیاز از تایید و
پذیرش از سوی دیگران هم میشود, زیرا در جهان خودش فرورفته و یک احساس نزدیکی با آفریدگار و پروردگار هستی و نیستی میکند.
Secular نوشته: شما اگه جای پدرش بودی چجوری باهاش رفتار میکردی؟
من جای پدر این کس نمیتوانم باشم چون از آغاز جور دیگر رفتار میکردهام. در جایگاه کنونی بهترین راهکار
برای این پدر این است که آزادی بیشتری به پسرش بدهد و هتّا از گزینش او پیشواز کند, زیرا بخش بزرگی
از انگیزهیِ این فرزند به نگر میاید از روی سرکشی و برای رسیدن به خودگردانی (autonomy) بوده باشد.
.Unexpected places give you unexpected returns