09-15-2015, 08:52 AM
Dariush نوشته: اینکه هنجارشکنی از یکجایی آغاز میشود درست است، اما
هنجارشکنی بیشک اولین چیزی نیست که رخ میدهد؛ در آن
سلسه رویدادها، که قرار است به یک نقطه عطف اجتماعی منتهی
بشود، هنجارشکنی حتما در آن میانهها جای دارد. آبجکتهای
موجود در هر خُردجهان که قرار است مدلی برای این شبیهسازی
ذهنی بسازند، به گمان من باید پیش از هر چیز اندازهای حداقلی
از هوش و عقلانیت داشته باشند که توانسته باشند هنجار را بشناسند
و منافع خویش را بر فروریختن ِ دیوار ِ آن ریسک کرده باشند؛ چرا که گاه
چنین هنجارشکنیهایی (تابوشکنی) هزینهای بس گران برای شخص
دربر خواهد داشت. بنابراین مطمئنا نخست یک سلسله اتفاقات رخ خواهند
داد که باعث ایجاد انگیزه و فضا و فرصتی برای هنجارشکنی پدید خواهند
آورد. اینکه آن علل نخست چیست را من دقیقا نمیتوانم تشریح بکنم
(فرتوت شدن آتوریته مرکزی؟، اضمحلال پایبندی به سنتهای گذشتگان؟
ترقیخواهی انقلابی و چپی؟، باتلاق تکنولوژی؟هر چه هست، به نظر من
«یکی» نیست، باید آن را بیش از اینها مورد کند و کاو قرار داد).
من همانطورکه گفتم به چرایی یا حتی چیستی هنجارشکنی اهمیتی نمیدهم، برای من عواقب عینی و قابل اندازهگیری پدیده مهم است. بحث کردن دربارهی چرایی و چیستی به داوریهای اخلاقی میانجامد که همدلیبرانگیز نیستند و هرکس موضعی دربارهی آنها دارد.
Dariush نوشته: چرا این اندازه شخصیتهای دنیای ساختگی شما تکبعدی و
احمق و یکسان انگاشته شدهاند؟ چرا تصور نمیکنید هیچ گونه
عقلانیتی هرگز وارد پروسهی هنجارشکنی شود؟ این احتمالا از
اثرات بیش از حد بازیکن بودن نیست؟
عقلانیت در خدمت غرایز است نه سوار به آنها. شما میتوانید با بهره از عقلانیت بازی بیاموزید و دسترسی خود به روابط جنسی پرشمارتر و بهتر را افزایش بدهید، اما نمیتوانید اشتیاق خود به آن روابط را با فرمان عقلانیت از خود برانید. چه توضیح دیگری میتوانید بیابید برای فروغلطیدن عقلانیتپرستی روشنگری به بیخردی پسامدرن دوران ما؟ ضمن آنکه اگر گمان میکنید آگاهی میتواند تغییری در سرنوشت این قبیل کنشگریها ایفا بکند، توضیح بدهید دقیقا بناست چه بکند. با یا بدون عقلانیت، هنجارهای اجتماعی کارکرد مشخصی دارند و بیاعتنا به آن کارکردها تغییر دادن آنها عواقبی کاملا قابل پیشبینی.
Dariush نوشته: ضمن آنکه به گمان من هنجارشکنی هرگز این فرصت را پیدا نخواهد که تبدیل
به هنجار بشود، چرا که هیچ امر یا رفتار اجتماعی آنقدر فرصت پیدا نخواهد کرد
که تبدیل به هنجار بشود.
باز بستگی به منظور شما از هنجار دارد. منظور من : Norm (social) - WiKi
که آشکارا قابل تغییر و تثبیت است و ما خودمان در دو دههی اخیر شاهد تغییرات انقلابی در آنها بودهایم(هم در ایران و هم در خارجه).
زنده باد زندگی!