09-15-2015, 02:01 AM
Ouroboros نوشته: هربد همچون نوحیست که هشدار طوفان میدهدمان، بیآنکه کشتیای برایمان بسازد
Lord-Agnostic نوشته:Mehrbod نوشته: شوربختانه بوارونه آنچه فکر میکنید, اینهایی که نامبُردید گرچه سختیها و گرفتاریهایی بزرگ و در شان نگرش,
ولی در چهرهیِ کلان بیهودهاند, زیرا گرفتاری اصلی نه در دینداری و بیسوادی مردم, بساکه در روندیست که سیستم
تکنولوژیک در جهان دارد میپیماید و آیندهای که برای همگان رقم میزند. ازینرو در چهرهیِ کلان, ایران یک مهرهیِ کوچک
بیشتر نیست و بود و نبود او تغییری در چیزی نمیدهد; یا ایران بمانند دیگر کشورهای غربی روی به
تکنولوژی پیشرفته میاورد و مانند آنها دینداری را کنار میگذارد — چون دینداری و دانش {+ تکنولوژی} سازگاری
پایینی دارند — یا خود به خود از روی ناکارآمدی کشورگردانی و اقتصاد ناشکوفا, از میدان رقابت بیرون میافتد.
درود
به فرض که بر اساس گفته ی شما، پیشرفت تکنولوژی ما را به ورطه ای خطرناک و خطرساز بکشاند، و ایضاً ما نیز توانایی کنترل این وضعیت را نداشته باشیم (که بنا به گفته شما نداریم)، راهکار چیست؟
آیا به علت عدم توانایی در جلوگیری از وقوع این امر، می توان عناصر و فاکتورهای قابل تغییرِ موجود را (هرچند که به زعم شما در مقابل میزان خطرِ پیشرفتِ تکنولوژی ناچیز باشد) به کل نادیده گرفت؟
یک نکتهای اینجا به نادرست گرفته شده است و آنهم نبود توانایی در کنترل است.
اگر ما براستی بر این باور بودیم که هیچگونه توانایی کنترلی نداریم, آنگاه بروشنی
به این کار بی هوده که گفتگو دربارهیِ آینده و تکنولوژی باشد, نمیپرداختیم.
آنچه اینجا سخن از آن رفته است, نداشتن توانایی در راستادهی به تکنولوژی میشود. این
ناتوانی, بی پیوند "نداشتن توانایی در کنترل وضعیت کنونی" یا "نداشتن توانایی در راستادهی به آینده" میباشد.
راستادهی به تکنولوژی چیست؟ برای نمونه بیانگارید که از امروز دیگر نمیخواهیم هیچ نوآوریای
در پیدایش و بهکرد و پیشرفت ابزارهای مغزخوان (brain-reader) دیده بشود. آیا شما, در جایگاه یک
تن تنها, میتوانید این راستا را به تکنولوژی بدهید که روند پژوهش و نوآوری از امروز به آنسو در
راستایی پیش برود که در آن تکنولوژیهایِ مغزخوان پیشرفتهتر جایی نداشته باشند؟
پاسخ به این پرسش بروشنی نه میباشد و این فرایند همان «افسارگریختگی تکنولوژی» نامیده میشود.
هر آینه, میتوان این افسارگریختگی را بگونهیِ دیگری نیز
کنترل کرد و آنهم از میان برداشتن "صورت مسئله" است = نابودسازی.
--
این پرسش بجا میتواند پیش بیاید که چرا نابودسازی تکنولوژی شدنی, ولی راستادهی اش ناشدنی ست؟
پاسخ دشوار ولی ساده است و در این کتواه میشود که ویراندن هزاران بار آسانتر از ساختن است.
نمونهیِ گویا, یک یاختهیِ تنها میتواند پیکری تندرست را با سرطان از پا در بیاورد, ولی این
یک تک یاخته نمیتواند هرگز همان پیکر را راستادهی کند (ب.ن. از چاقی در بیاورد) هتّا اگر یاختهیِ مغزی باشد.
.Unexpected places give you unexpected returns