09-14-2015, 10:17 AM
اثر هنری احساس یا اندیشهای را در ما پدید میآورد، در این لحظه از شیء صرف تبدیل به شیء دارای «معنی» میشود. این معنیبخشی در هر تعریفی از لغت چیزی نیست بجز تعالی، فراتر رفتن از کارکرد و رسیدن به تناسبی میان کارکرد و جایگاه. هنر متعالی از این نظر تمرکزی متناسب - و نه برابر - به معنی و قالب دارد زیرا این دو مکمل یکدیگر هستند، هنر مبتذل یا یکسره به روی معنی تمرکز میکند - هنر مدرن - و اندیشهای که به مخاطب منتقل میشود را مهمترین معیار تلقی میکند، یا به کل معنی را رها میکند و به دنبال برانگیختن واکنشی عاطفی روانه میشود - هنر پستمدرن.
هدف هنر والا نه انتقال معنی یا احساس، که در لحظه جاوادانه کردن زیبایی در قالبی روحانیست. یک نقاشی استادانه از زنی زیبا، علاوه بر آنکه زیبایی او را در آن لحظه جاودانه میکند، امکان درک و قدرشناسی آن را برای ما نیز فراهم میآورد. ثبت این زیبایی کاریست که یک عکس هرگز قادر به انجام آن نیست زیرا تمرکز عامدانه و آگاهانه نقاش به برخی جزئیات و نادیده گرفتن برخی دیگر است که زیبایی آن را متعالی و منحصربفرد میکند، چیزی که در عکاسی میسر نیست. هنر زیبایی را گزارش نمیکند، آن را میآفریند.
گیوم سینیاک - معصومیت
هدف هنر والا نه انتقال معنی یا احساس، که در لحظه جاوادانه کردن زیبایی در قالبی روحانیست. یک نقاشی استادانه از زنی زیبا، علاوه بر آنکه زیبایی او را در آن لحظه جاودانه میکند، امکان درک و قدرشناسی آن را برای ما نیز فراهم میآورد. ثبت این زیبایی کاریست که یک عکس هرگز قادر به انجام آن نیست زیرا تمرکز عامدانه و آگاهانه نقاش به برخی جزئیات و نادیده گرفتن برخی دیگر است که زیبایی آن را متعالی و منحصربفرد میکند، چیزی که در عکاسی میسر نیست. هنر زیبایی را گزارش نمیکند، آن را میآفریند.
گیوم سینیاک - معصومیت
زنده باد زندگی!