09-04-2015, 05:42 PM
سارا نوشته: بنده عاشق داستان هستم بویژه داستان های نمادین که باید آنها را رمزگشایی کرد و بعد از هر بار خواندن به معنای تازه ای از آن رسید. این داستان کشتی هم از آن داستان ها است. می توان برداشت های گوناگون از آن کرد. یک برداشت آن است که کشتی را نماد تکنولوژی در نظر بگیریم و ناخدا و دستیارانش را نماد دانشمندان و پژوهشگران این عرصه بدانیم. برداشت دیگر آنکه ناخدا را نماد تکنولوژی بدانیم و کشتی را نماد زندگی و دنیای آدمیان .
در برداشت اول ، می توان تکنولوژِی را جهت دهی کرد کافیست ناخدا را عوض کنیم و شخصی را که در فاز فکری مخالف با ناخدای پیشین باشد را جایگزین او کنیم. آنوقت تکنولوژی به جای رفتن به سوی نابودی به سمت آبادی خواهد رفت.
اما در برداشت دوم نه! تنها راه چاره آن است که ناخدا (تکنولوژی)را از کشتی به دریا بیاندازیم !
بنده برداشت اول را از این داستان برداشت کرده ام! بخاطر همان در نظر گرفتن "اصالت آدمی"! اگر دانشمندان و پژوهشگران همگی انسانهای اخلاق مداری بودند مسیر تکنولوژی این نبود و تکنولوژی به این نقطه بحرانی نمی رسید! اگر هر دانشمندی هر چه را که به ذهنش می رسید سریع بر زبان نمی آورد و آن را عملی نمی کرد آنوقت دنیای بهتری داشتیم. البته می دانم که اگر چیزی به ذهن کسی برسد مسلما به ذهن دیگران هم خواهد رسید مثل داستان "انتگرال" که هم نیوتن و هم لایپ نیتز هر دو با هم به این قضیه رسیدند بی آنکه از کار هم آگاه باشند. اما منظورم کلی بود یعنی اگر همه ی اهل علم اخلاق گرا بودند و هر چه را که به ذهنشان خطور می کرد پیش از آنکه به مرحله ی اجرا بگذارند پردازش می کردند و اگر آن را مناسب شرایط کنونی و فرهنگ کنونی جامعه می دانستند آنگاه ابرازش می کردند دنیا این نمیشد!
چه خوب است اگر دانشمندان و پژوهشگرانی داشته باشیم که دلهایی ساده و بی دست و پا داشته باشند که با یک آهنگِ موسیقی غمگین، هوایی شوند! آنوقت تکنولوژی ....
زبانزدی گویا در زبان پارسی داریم که میگوید:
اگر را كاشتند، سبز نشد.
اَگَرَ كاشْتِنْ كِشْتِنْ سَوْز نَوابى.
اَگَرَ كاشْتِنْ كِشْتِنْ سَوْز نَوابى.
روشنه اگر همگان بهمان بودند بیسار هم نمیشد, ولی در واقعیت و در رُخکرد, همیشه
کسانی پیدا خواهند شد که راه دیگری را بروند و ازینرو کار شما در پایان همان نیمچه نیمه خواهد بود.
در «گفتمان تکنولوژی» پایهیِ سخن همواره بر این بوده که در عمل روند و چند و
چون کارها چیست و چگونه باید در عمل در برابر تکنولوژی افسارگریخته ایستاد.
به دیگر زبان:
Mehrbod نوشته: افسارگریختگی تکنولوژی
چرا ما نمیتوانیم به تکنولوژی راستا دهیم؟ پاسخ ساده است, زیرا بجز ما, آنهایی هم هستند.
دنبالهها - sequences
سارا نوشته: قربان شما از کجا دانستید که کار بنده نمیچه نیمه است؟ چون دخترم یا چون مسلمانم؟ یا هردو؟!
...
...
نا خدا باوری چون سارتر هم این اصالت را به آدمی داده اند و جهان را بدون وجود آدمی هیچ و بی معنا خوانده اند. بقول صغیر اصفهانی عارف نامی ایران:
چون ما نباشیم مجنون که
لیلی غیر از دل ما حامل ندارد
این مجنون است که به لیلی معنا می دهد و بدون وجود مجنون عشقی نیست و معشوقی بنام
لیلی معنا ندارد.
نیمچه نیمگی کار شما نه از جنسینگی (sexuality) بساکه از این برمیخیزد که با وانمود و
انگاشت اگرهایی که نمودی در واقعیت ندارند, خودتان را به کوچهیِ چپ زده
و با کارهای بیهوده سرگرم میکنید, زیرا احساس بهتری میدهند و احساس میکنید
که دارید یک کاری به اندازهیِ خودتان هم که شده, انجام میدهید.
.Unexpected places give you unexpected returns