05-25-2015, 12:29 AM
بین اینکه یک خصیصه یا رفتار توضیح فرگشتیک داشته باشد با اینکه یک رفتار فانکشنال
باشد تفاوت اساسیست. وجود بسیاری از ژنهایِ بیماریزا در بین انسانهایِ امروزی
توضیح فرگشتیک دارد، حتی احتمال دارد بقای [URL="http://en.wikipedia.org/wiki/Psychopathy#Genetic"]جنونپیشگی توضیح فرگشتیک داشته
باشد.[/URL]
اینکه همجنسگرایایی در گذشتهیِ دور inclusive-fitness را افزایش میداده یا نه؟ یا اینکه
وجود همجنسگرایان عارضهیِ جانبی خصیصهیِ خوب دیگریست یا نه؟ ربطی به رفتار یک
جامعهیِ متمدن با آنها ندارد. چنانچه نحوهیِ برخورد یک جامعهیِ متمدن با جنونپیشه
مشخص است، و دستور ساده است: پیدایش کنید و نابودش کنید، چرا که برای جامعه مضر
هستند، نقطه و تمام.
در مورد همجنسگرایی و در کل هر نوع کنش جنسی هم مشخص است که نیاز به نظم
است، یکی از دلایل آن هم اینست که باید میزان تولیدمثل حداقل برابر با نرخ جایگزینی
باشد، باید توجه شما را به این نکته جلب کنم که این حساب سادهیِ ریاضی که نیاز به
فهم ژنتیک و فرگشت و «علم مدرن» ندارد، در یک جامعهیِ سالم اص اینست که افراد باید
به جامعه خدمت کنند و تولیدمثل بخشی از آن خدمت است.
همچنین ما میدانیم که «جنبش همجنسگرایان» در واقع اردوکشی چپ است، در
راستای جمع کردن تمام کسانی که از جامعهیِ خود بشدت نفرت دارند و بسیح آنها
برای نابودی جامعه. از نظر من تولیدمثل اینها ربطی به بایستگی سرکوبشان ندارد و
حتی اگر اینها تولیدمثل نکنند بهتر است.
اینها که گفتم همه تنها استوار بر یک فرض است، یک فرض گستاخانه، و آن هم وجود
چیزی بنام خیر جمعی یک ملت است. فهم این مساله که تولیدمثل لازمهیِ بقای یک
ملت است، نیازی به فهم ژنتیک و فرگشت هم ندارد. البته اگر از این بگذریم که گذشتگان
با کنترل انتخاب جنسی نشان دادهاند که درکشان در زمینهیِ ژنتیک از خیلی انسانهایِ
معاصر بیشتر بوده.
پ.ن:
مراسم و کارناوال باید برای جشن گرفتن و ارتقای ارزشهایِ سالم اجتماعی باشد. مثلا:
بجای افتخار به ابتذال و کون دادن، جشن گرفتن وجود یک ملت، مرور تاریخ و بزرگی و ایثار
پدران و مادران آن، و بزرگداشت و پاسداشت خون شهدای آن چطور است؟
باشد تفاوت اساسیست. وجود بسیاری از ژنهایِ بیماریزا در بین انسانهایِ امروزی
توضیح فرگشتیک دارد، حتی احتمال دارد بقای [URL="http://en.wikipedia.org/wiki/Psychopathy#Genetic"]جنونپیشگی توضیح فرگشتیک داشته
باشد.[/URL]
اینکه همجنسگرایایی در گذشتهیِ دور inclusive-fitness را افزایش میداده یا نه؟ یا اینکه
وجود همجنسگرایان عارضهیِ جانبی خصیصهیِ خوب دیگریست یا نه؟ ربطی به رفتار یک
جامعهیِ متمدن با آنها ندارد. چنانچه نحوهیِ برخورد یک جامعهیِ متمدن با جنونپیشه
مشخص است، و دستور ساده است: پیدایش کنید و نابودش کنید، چرا که برای جامعه مضر
هستند، نقطه و تمام.
در مورد همجنسگرایی و در کل هر نوع کنش جنسی هم مشخص است که نیاز به نظم
است، یکی از دلایل آن هم اینست که باید میزان تولیدمثل حداقل برابر با نرخ جایگزینی
باشد، باید توجه شما را به این نکته جلب کنم که این حساب سادهیِ ریاضی که نیاز به
فهم ژنتیک و فرگشت و «علم مدرن» ندارد، در یک جامعهیِ سالم اص اینست که افراد باید
به جامعه خدمت کنند و تولیدمثل بخشی از آن خدمت است.
همچنین ما میدانیم که «جنبش همجنسگرایان» در واقع اردوکشی چپ است، در
راستای جمع کردن تمام کسانی که از جامعهیِ خود بشدت نفرت دارند و بسیح آنها
برای نابودی جامعه. از نظر من تولیدمثل اینها ربطی به بایستگی سرکوبشان ندارد و
حتی اگر اینها تولیدمثل نکنند بهتر است.
اینها که گفتم همه تنها استوار بر یک فرض است، یک فرض گستاخانه، و آن هم وجود
چیزی بنام خیر جمعی یک ملت است. فهم این مساله که تولیدمثل لازمهیِ بقای یک
ملت است، نیازی به فهم ژنتیک و فرگشت هم ندارد. البته اگر از این بگذریم که گذشتگان
با کنترل انتخاب جنسی نشان دادهاند که درکشان در زمینهیِ ژنتیک از خیلی انسانهایِ
معاصر بیشتر بوده.
پ.ن:
مراسم و کارناوال باید برای جشن گرفتن و ارتقای ارزشهایِ سالم اجتماعی باشد. مثلا:
بجای افتخار به ابتذال و کون دادن، جشن گرفتن وجود یک ملت، مرور تاریخ و بزرگی و ایثار
پدران و مادران آن، و بزرگداشت و پاسداشت خون شهدای آن چطور است؟
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound