05-22-2015, 10:08 AM
Ouroboros نوشته: «حق حیات»
اینها بدون هجمهی تبلیغاتی «یهودی برقی»(تلویزیون)یکی دو درصد جامعه بیشتر نیستند و به همان اندازه هم باید ذهن و دستگاه فکری و اجتماعی سالم را درگیر بکنند. در قرآن و انجیل(از زبان عیسی)مثلا کوچکترین اشارهای به حکم این مفسدین نشده(و همفکران شما امروز از این برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خود بهرهبرداری میکنند)، وقتی چیزی آنقدر پیشپا افتاده و راه برخورد با آن چنان بدیهیست که این کتب حجیم هزاران صفحهای اشارهای به مجازات آنها نمیشود یعنی برخلاف شما آدمهای حسابی با فکر کونکونک بازی به خواب نمیرفتهاند و با رویای آن از خواب برنمیخواستهاند.
مجازات کردن هر چیز که نشانهی اهمیت دادن به آن نیست، جذامی را هم در جوامع قدیمی از شهر بیرون میکردند. برخورد سنن کهن با همجنسگرایی باید مقایسه بشود با برکشیدن «حقوق همجنسگرایان» به یکی از ستونهای اصلی دستگاه عقیدتی لیبرالدمکراسی متأخر.
نکتهیِ جالب این است که حداقل در ایران، این تمرکز بر روی همجنسبازی
از زمان شروع ترقی خواهی و بطور خاص کسروی پدید آمد. آنموقع اگر اینها
میدانستند در آینده چه پیشرفتهایی خواهد شد حتما در گفتارشان تجدید نظر میکردند.
نقل قول:افزون بر این همجنسگرایی یک بیماری واگیردار است که در صورت عدم کنترل و سرکوب مداوم باعث نابودی اخلاقی جامعه میشود: بیماریست از این جهت که حکم مرگ ژنتیکی ناقل خود را همراه دارد. واگیردار است چون مردان همجنسگرا به دلیل بیاعتنایی بالذات خود به زنان به نظرشان آلفا میآیند و بسیار جذاب، این جذابیت برای زنان آنها را در نظر مردان دیگر معتبر و Cool میکند و تقلید از ایشان باب میشود، یک دلیلی وجود دارد که اغلب دستاندرکاران فشن، مُد، هنرهای بصری، استعدادیابی و ... هر رشتهی دیگری که به نحوی به مردان برای جذب نظر زنان خط میدهد در سیطرهی مردان همجنسگراست. به نابودی اخلاقی جامعه میانجامد چون بالذات بیبند و بار است، دلیل تعهد زن و مرد به یکدیگر هراسیست برآمده از رازآمیختگی جنس مخالف، ما با میل جنس مخالف نا-آشنا هستیم، پس قراردادی مینویسم که هر دو طرف متعهد میشوند دیگری را رها نکنند. دو مرد یا دو زن کاملا از نیازهای عاطفی، جنسی و روانی یکدیگر آگاه هستند و هیچ محرکی برای تعهد به یکدیگر ندارند(بجز بازندگی جنسی، گیها هرقدر زشتتر باشند علاقهی بیشتری به خلاصی از فشار بازار جنسی بسیار بیرحم و دارای رقابت شدید خودشان نشان میدهند)، آنچه من میخواهم همانیست که پارنتنرم میخواهد، پس «رابطه» به لذت جسمی و جنسی لحظهای، از دخول تا انزال تنزل مییابد و تنوع تنها جاذبهی غیرجسمی آن میشود.
من گمان میکنم کس میتواند در جنس موافق اروس بیابد ولی دگرجنسگرا باشد
و بچه هم داشته باشد. مانند سقراط. من گمان میکنم این احساس عشق بین
همزمان نتیجهیِ آنچیزییست که ما آنرا امروزه مردسالاری میدانیم نه چیزی جدا
و مزاحم آن. توجه من به این مطلب نخستین بار توسط رولو توماسی به این مطلب
زمانی جلب شد که سعی در تشریح تفاوت نگاه زن و مرد به عشق میکرد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound