01-12-2015, 02:39 PM
Dariush نوشته: توصیفی به شدت قابل تعمیم در مورد تمام نویسندگان نهیلیست که هیچ در مورد تمام نویسندگان ِ ادبی شاخص جهان!چه ایرادی دارد؟ هر نویسندهای را میتوان با بررسی شرایط محیطی و روانی زندگی وی به نقد آثارش پرداخت. شما نمیتوانید منکر این شوید که هدایت بازنده بود، همانطور که نمیتوانید منکر شوید این بازندگی خمیرمایهی تمام آثار او را بوجود میاورد.
کافر_مقدس نوشته: جایی که مردها خود را برتر از جنس مخالف پنداشته و با اندیشه های گندیده و مردسالارانه ی خود راه نفس کشیدن را بر آن ها بسته بودند.
چه شده بود؟
کافر_مقدس نوشته: بوف کور پر از effect است. حساب و کتاب دقیق دارد. اگر در حالت نئشه بودم که نمی توانستم بنویسم. چرت می زدم. تو هم فکر می کنی که پرسناژ بوف کور من هستم؟! اشتباه، اشتباه محض!
اتفاقن درست برعکس بود. هر صفحه اش را مثل حامل موسیقی جلوی خودم می گذاشتم و تنظیم می کردم.جاهاییش که به نظر خیالی می آید درست قسمت هاییست که کلمه به کلمه سبک و سنگین کرده ام. زهر را ، چون که زهر توش زهر هست، زهر را چلانده ام و چکه چکه روی کاغذ ریخته ام.
اول از خودم می پرسیدم که می خاهم چه بگویم و بعد می گشتم ببینم بهترین شکل و لحن برای گفتنش چیست؟! فقط تو نیستی که عوضی گرفته ای. از تو استادترها هم فکر می کنند که پرسناژ بوف کور خود من است. البته ، چرا. حرف ها مال خودم است، ولی پرسناژش از من سواست. هر خطش به عمد نوشته شده... تصورات افیونی هم نیست. وقتی یک چیز وحشتناک می نوشتم خودم می خندیدم.
به سوز و گوز ادبی دیگران که نمیشود. چرندیات فرزانه هیچ سندیتی ندارد و هر خاطرهای را به دلخواه خود جعل کرده و به خورد مردم میدهد. من یادم نیست دیروز ناهار کجا بودهام، آنوقت یک بنگی مثل فرزانه خاطرات دهها سال پیش را مو به مو به سبک سینمایی از هدایت روایت میکند. آنهم نه یک خاطره، تمام وقایع با ذکر جزئیات کامل!