12-10-2014, 12:20 AM
یک قدم است
یک نگاه، یک تپش
یک زمزمه، یک لرزش
یک آغوش، یک بوسه
یک تن لرزان و یک عشق
فاصله من با شیطان
و اینک این تویی ، بخار نفسهایت بر شیشه
چشم بیتابت میچکد
«مرا مبر ز یاد، این التماس را
این آغوش را و این سوز را»
و چه سهمناک است لبخند شیطان
که بر لبان من نقش بسته
که تو را اینچنین بیقرار ساخته
و مرا اینچنین بر فراز!
یک نگاه، یک تپش
یک زمزمه، یک لرزش
یک آغوش، یک بوسه
یک تن لرزان و یک عشق
فاصله من با شیطان
و اینک این تویی ، بخار نفسهایت بر شیشه
چشم بیتابت میچکد
«مرا مبر ز یاد، این التماس را
این آغوش را و این سوز را»
و چه سهمناک است لبخند شیطان
که بر لبان من نقش بسته
که تو را اینچنین بیقرار ساخته
و مرا اینچنین بر فراز!
کسشر هم تعاونی؟!