نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن
#14

ما‌ از دو گرایش فندآوری سخن گفتیم:
یک گرایش به گسترش بجای پیشرفت
دو گرایش به رفتن از راه هموار, بجای راه دشوار ولی درست.

همه‌یِ آنچه ما در روند گسترش فند و دانش میبینیم بخوبی از این دو مهاد پیروی میکنند. پس
رفتن به ماه اینجا نمیگوید که فند در راستای آرزوی‌هایِ آدمی پیش میرود, بساکه بوارون,
میگوید که در آن دهه‌ها پیشرفت در این زمینه‌ها به جایگاه ِشایندی (= امکان)
رسیده بودند و پس نوآوری شدند, اگرچه به بهایی بسیار گران و سودی بسیار اندک.


--
سخن شما درباره‌یِ اینکه آدمی یاخته‌هایِ زیوند تنش را به آهن و الکترون‌نهاد
بی کم و کاست همواره برمیگزیند هیچ پایه‌ای ندارد و پندارین میباشد.

نمونه‌ای که از دندان پلاتینیوم آورده‌اید هم بروشنی سوگیرانه میباشد, زیرا بیزاری از دندانپزشک و هر آنچه
وابسته به کارهای دردناک دندانپزشکی باشد یک دریافت همگانی و فراگیر است و روشنه, تا
زمانیکه دندان خود آدم بخوبی کار میکند کسی به خود رنج دستکاری کردن و تراکاشت چیزی دیگر نخواهد داد.

ولی همین درباره‌یِ بگوییم نامیرایی نادرست است. ما با اطمینان ١٠٠% میدانیم که هر کسیکه خردپذیر باشد, اگر
به او گفته شود که میتواند بآسانی به دیرایِ (طول) زندگانی خود هزار سال بیافزاید اگر همه‌یِ یاخته‌هایِ زیوند پیکرش
را با نمونه‌هایِ آهن و الکترون‌نهاد جایگزین کند — بویژه اگر فراروند جایگزینی دردناک هم نباشد — این کار را خواهد نمود.

پس این دو سخن تا اینجا بی هیچ گمانی درست میباشند:
١- سود ابرسازواره بباید سود همان سازوارگان بر روی هم نیست.
٢- ابرسازواره میتواند آماجی دگرسان از آماج سازواره‌های خود داشته باشد.



---
سخن شما درباره‌یِ اینکه ما تاکنون با دلواره و .. کار کرده‌ایم چون
آسانتر بوده, در راستای همان سخن ما درباره‌یِ راه هموار پیش میرود.

برای نمونه ما همین امروز میبینیم که ساخت هومنواره‌هایِ باهوشتر از آدمی بسیار آسانتر از
افزودن به هوش خود آدمی میباشد, پس پژوهش‌ها در این زمینه ده چندان بوده و شتاب روزافزون دارند,
هنگامیکه این بروشنی به زیان هومنی میباشد که "گونه‌هایی" برتر از خود و ناپیشبینی‌پذیر پدید بیاورد.

پس یکبار دیگر, بایستی به این نکته بنگرید که کسی آنجا نیست که نشسته باشد و نزد خود
هوشمندانه بگوید ما (کدام ما, او, دوستان او, بشریت؟) امروز این کار را میکنیم چون آسانتره,
فردا آنکار, بساکه بوارون, او تنها در پژوهشگاه کاری را میکند که از همه هموارتر و در دسترس‌تر است.

پس اینجا سرنوشت ما نه تنها بتنهایی در دستان پژوهشگران و دانشمندان نیست, بساکه در نگاه کلان یک داوبندی
کور میباشد و اینکه چه آینده‌ای داریم نه برآمده‌یِ خرد و دوراندیشی — که از پایه زمانیکه درباره‌یِ ابرگروه‌هایِ
چندمیلیارده سخن میگوییم داشتن آن نشدنی است — بساکه برآمده‌یِ شانس و شایندی‌هایِ فیزیک میباشد: کشتی کودنان



--
بوارون, اینکه نگر من درست باشد یا نباشد در یک گروه کوچک خود به خود پالوده میشود, زیرا
هُنایندگی و اثرگذاری یک گروه کوچک پیشاشهرمندی (primitive society) در طبیعت و بر دیگران بسیار پایین است.
در چنین گروهی نادرستی باور‌هایِ کس در پایان تنها گریبانگیر خود او یا دست بیش, دامنگیر زیسبتوم و گروه کوچک او خواهند شد.

ولی در جهان امروز و ابرگروه‌هایِ همبودین, نگر هیچکس نه تنها ارزش
و اثر چندانی ندارد, بساکه نگر‌هایِ سیستم فندین به او نیز دِهانده میشوند.
امروزه تنها اندک شمار کسانی هستند که توان راستین در راستادهی به
روند کارها دارند و توان خود این دسته نیز روز به روز رو به کاهش میباشد.
برای نمونه, اگر در تاریخ بنگریم میبینیم که در گذشته یک پادشاه اگرچه رفتار او از سوی درباریان و وزیران
رگولاریزه میشده است, ولی توان راستادهی بسیار بالاتری از همتای امروزین خود داشته است. در جهان امروز
توان راستادهی پرزیدنت یک کشور در همسنجی بسیار کاسته شده است و رفتار وی اینبار از سوی
نیروهای پُرشمارتر و بسیار نیرومندتری رگولاریزه میشود که توان هرگونه مانور ملموسی را از او میگیرند.
نمونه‌وار, در تراز کشورین کوچکترین پروژه‌هایِ امروزین نیز گاه دهه‌ها زمان میبرند تا پیاده‌سازی بشوند, پس اینجا
دامنه‌یِ راستادهی یک کشوردار که پُرگاه یک بازه‌یِ چهار ساله بیشتر در دست ندارد بسیار پایین است. او از
سویی نمیتواند پروژه‌هایی را بیاغازد که برآورد و میوه‌یِ خودشان را در زمان کشورداری خود او نمیدهند, و از
سویی نمیتواند در پروژه‌هایی که کشورداران پیش از او آغازیده‌اند و او خوش نمیابد نیز دست چندانی ببرد
زیرا در این بازه‌ بازایستاندن یک پروژه سنگین به مراتب زیان بیشتری دربر دارد تا به حال خود گذاشتن آن.

این روند, پیشرفت فندآوری و کاهش آزادی دو نیروی درهمتنیده میباشند و جور دیگری هم نمیتواند باشد.
نقش هرکس در جهان امروز روز به روز دارد بیشتر و بیشتر رگولاریزه میشود
و در پایان همه‌یِ اینها, پُرگاه تنها یک راه هموار است که در پیش رو بجا میماند.



--
سخن شما درباره‌یِ مرز میان طبیعت و ناطبیعت و آوردن نمونه‌یِ لانه‌یِ پرستو نادرست است.
ما میتوانیم بهمین شیوه بگوییم مرزی میان دانش‌هایِ شیمی و
فیزیک نیست, زیرا همه‌یِ فرایند‌هایِ شمیایی خود در پایه فیزیکی میباشند.

مرزی که ما میان طبیعت خودگردان و ابرسازواره‌یِ فندین کشیده‌ایم نیز روشن میباشد; طبیعت بدرستی در اینجا
همان طبیعت سبز میباشد که بی نیاز از هرگونه رگولاریزگی از سوی دیوانسالاران و فندسالاران کار میکند.



--
درباره‌یِ آنتروپی سخن شما همچنان بسیار دور از واقعیت میزند. ما اینجا بخوبی و بی هی گمانی میدانیم
که در نبودِ فندآوری‌های پیشرفته‌یِ امروزین (و کاهش خود به خود شمار مردم در دنباله‌یِ آن),
گویال زمین برای میلیون‌ها سال و بساکه زیست‌پذیر میباشد و در این هیچ سخنی نمیرود.

در اینجا, اگرچه طبیعت دلباخته‌یِ کسی نیست, ولی طبیعت دشمن کسی هم نمیباشد,
پس خردپذیرتر است بجای پرداختن به گرفتاری‌هایی که تنها میلیون‌ها میلیون سال
دیگر وابسته خواهند بود, به گرفتاری‌هایِ بزرگتر و پیش رویمان بپردازیم که در اینجا همان فندآوری میباشد.




--
در پایان بگذارید از نمونه‌یِ بسیار گویای خود شما بهره بگیریم که «آماج, برای همه استخر است و نه تک تک ماهیان».

ما در آزمایش اندیشیک دیدیم که یک هومن که استخر یاختگان خود میباشد,
بآسانی میتواند به زیان یاختگان خود پیش رفته و آنها را با نمونه‌هایِ آهن
و الکترون‌نهاد جایگزین نماید (جوریکه این تا اندازه‌ای همین امروز نیز انجام میشود).

پس پرسش اینجا این است:
چرا ما هومنان خردمند, بایستی ابرسازواره‌یِ فندین را برتابیم و چرا بجای آنکه استخر خودمان
باشیم, بایستی به دست خود, خودمان را به ماهی‌هایی در استخر ابرگروه‌هایِ فندین و همبودین وابدگرانیم؟

(ما نمیگوییم سامانه‌یِ فندین میخواهد بباید ما را جایگزین کند, تنها در دنباله‌یِ سخن خود شما میگوییم
که [همه] استخر بباید برای تک تک ماهیان نیست و پیوند دوسویه‌یِ ایندو ناگسستنی یا برابر-سود نیست).




پاسخ شما اینجا بیگمان نمیتواند این باشد که اگر چنان نکنیم, نابود میشویم,
زیرا نمایاندیم در نبود فندآوری, این پرسمانی برای میلیون‌ها سال دیگر است.

نمیتواند این باشد که این سود بیشتری به ما میدهد, برای نمونه برای ما آسودگی فراهم میاورد
یا به دیرایِ زندگانی ما میافزاید. از دیدگاه ما آنچه شما آسودگی میابید همان زندگی ِ در
بند میباشد و در همچو نگاهی, حیوانات خانگی هتّا از ما هم زندگی بهتر و آسوده‌تری دارند!

و یا نمونه‌وار آنچه درباره‌یِ "افزایش دیرایِ زندگانی*" آورده‌اید یکی
از پروپاگانداها‌یِ سیستم فندین میباشد که تردستانه سرهم بندی نموده‌اند.

ما میتوانیم نیم‌نگاهی به افزایش فراگیر افسردگی و گوشه‌گیری, به پیدایش بیماری‌های نوین و
رنگارنگ, به آلودگی‌هایِ گوناگون زیستبوم و سرانجام به شرایط زندگی تنش‌زای امروز داشته باشیم و همه‌یِ
اینها در همسنجی با زندگی شکارچیان-گردآوران پیشاشهرمندی, هیچگونه برتری چندانی به چشم نمیایند.

بایستی افزود که اینجا ما از این پنداره‌هایِ کژرفته که زندگی شکارچیان-گردآوران بسیار آسان بوده و آنان
در روز با نیم ساعت کار روزانه میوه‌یِ شیرین را از زمین برداشته و در دهان میگذاشته‌اند و رویهمرفته در
پردیسی زمینی می‌زیسته‌اند نداریم, ما نگاهی واقع‌بینانه اینجا داریم و بخوبی به سختی‌های ِ
زندگی آنان آگاه میباشیم, ولی در برابر به بخش‌هایِ خوب ناگفته‌یِ زندگی آنان نیز آگاهیم.










* دیرایِ زندگانی آدمی براه فندآوری افزوده نشده است. آمارهایی که در این زمینه میآورند از این ترفند کهنه
بهره میگیرند که میانگین دو پراکندگی ناهمگون را همگون جا میزنند. برای نمونه, پراکندگی هوش یک پراکندگی
بهمنجار (gaussian) میباشد, ولی پراکندگی دارایی از گونه‌یِ نابهنجار. در اینجا میانگین این دو پراکندگی یک
معنا را نمیدهد, زیرا ب.ن. اگر میانگین هوش هزار تن را بگیریم, هوش یک تن نمیتواند بیشتر از ٩٩٩ تن دیگر
روی هم باشد, ولی در پراکندگی دارایی, یک تن میتواند بیشتر از ٩٩٩ تن دیگر بر روی هم درآمد داشته باشد.

دیرایِ عمر آدمی در پیشاشهرمندی نیز از گونه‌یِ دیگری پراکندگی است و میانگین آن باز
معنایی یکسان نمیدهد. در گذشته مرگ و میر بسیار بالایی در نوزادان بوده است, ولی آن
شماری که از این بازه‌یِ بازدارنده رد میشده‌اند دیرایِ عمر کمابیش یکسانی با هومن امروزین داشته‌اند.



بیرنگ
پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پیام‌های این موضوع
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-06-2014, 05:39 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-06-2014, 11:22 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-07-2014, 01:31 AM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-07-2014, 12:12 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-09-2014, 11:42 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-11-2014, 01:12 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-13-2014, 03:33 AM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-13-2014, 12:23 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-16-2014, 07:19 AM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-17-2014, 02:51 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-20-2014, 01:48 AM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-20-2014, 02:43 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 11-21-2014, 09:32 AM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 11-29-2014, 11:37 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط مزدك بامداد - 12-03-2014, 05:17 PM
نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن - توسط Mehrbod - 12-22-2014, 11:06 PM

موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط
کمتر‌از 1 دقیقه قبل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان