11-19-2014, 01:42 AM
مزدك بامداد نوشته: پس یک بار دیگر هم میگوییم که باید دست چپاولگران و بهره کشان، از آخوند
و آقازاده گرفته تا خانواده ی کراواتی جورج بوش را از سفره ی مردم برید!
و ما هم باید دوباره بگوییم جای جنایتکارانِ کمونیست در کجاست ؟! یا درستان را بلد شده اید ؟
مزدك بامداد نوشته: ییجاست، هیچ کس در ین جهان بیشتر از کارگران و رنجبران و کشاورزان و انهایی که در
بنگالادش برای شرکت های سرمایه داران آمریکایی، پوشاک میدوزند و .. جر نمیخورند
باز که پرت و پلا سر هم کردید :))
مزدك بامداد نوشته: پس یک جای سخن شما لنگ است و دروغ میگویید
و در سیستم کمونیستی همین کارگران و جهان و رنجبران و ... چه وضعیتی داشتند ؟ پس یک جای سخن شماست که لنگ است و دروغ میگویید نه ما!
مزدك بامداد نوشته: و سامانه ی بهره کشی ، کوشندگان را بر نمیکشد و تنها، کلاهبرداری ها و زرنگی های
زالو گونه را بر میکسد، شارلاتان ها را بر میکشد، دزدای گنده = شاه و بوش ! را بر میکشد!
روشن است که هر آدم خردمندی، از زالوهایی که به تن همبود چسبیده اند، بیزار است
و تنها خود زالو ها و نوکرانشان که یک استخوانی میگیرند، شادمانند از این زالویی !
تازه، تاریخ که به پایان نرسیده، هنوز در آغاز کاریم، در انقلاب فرانسه که زالو های
نجیب زاده را با گیوتین گردن زدیم و سپس " خوبها"یی که جان بدر برده بودند ،
خودشان را گردآوری کردند و " برنده" شدند ولی خب، ما هم از رو نرفتیم و در رشته
انقلابهای کمونیستی، نجیب زادگان سرمایه دار! را تار و مار نمودیم و این بار
"سرمایه داران آنسوی آبها" از دستمان دررفتند و به اروپا آمده و " برنده" شدند
اوووووووه! خوبه شما آخوند نشدی این طوری میری بالای منبر :))
مزدك بامداد نوشته: ولی ما بازهم از رو نمیرویم بار دیگر انقلاب جهانی کرده و همه ی آنهارا ( با نوکرانشان)
نابود خواهیم کرد،
شتر در خواب چی میبینه ؟!
مزدك بامداد نوشته: چون یاد گفته ایم که اگر در آکواریوم یک زالو هم در برود، میتواند
زاد و زای کرده بازهم همه جارا زالو بگیرد!!
چه جالب! حتا مثالهایتان بسته و درون قفسی است! درست مثل ایدئولوژیتان و تاریخش! ولی ما در محیط بسته و زندان فکر نمیکنیم و میدانیم نه یک! بلکه میلیاردها زالو در طبیعت و دنیای آزاد آسیبی به اکوسیستم که وارد نمیکنند هیچ! وجودشان هم لازم است.
یعنی اگر همین شما کمونیستها نباشید! سرمایه داری عزیز بیشتر به خطر میوفتد! چرا که دیگر تجربه عملی از امثال این ایدئولوژیها وجود نداشته و دنیا راحت تر فریب این یاوه ها را میخورد.
مزدك بامداد نوشته: آنجا هم هوش نکردید که اگر من به شما پول بدهم که کار غیراخلاقی بکنید، مانند
این است که خودم کار غیر اخلاقی کرده ام. هنوز هم مانده هوش بکنید! پسرجان!
یعنی من تک و تنها برای خودم کار کنم میشود غیر اخلاقی :))))) نمردیم معنای اخلاقیات کمونیستی را هم فهمیدیم.
یک دفعه ای بفرمایید همه باید برای دولت جان بکنند خلاص دیگر :)))
هر چه بیشتر این لجنزار کمونیسم را هم میزنید بیشتر بوی گندش بلند میشود!
حالا دیدید خودتان به مزخرفاتی که به هم میبافید اعتقاد ندارید ؟!
مزدك بامداد نوشته: خوب اگر کمی بیشتر می اندیشیدید[١] میدید که سامانه[٢] آلمان به شما راه را داده که
بگفته ی خودتان پولدار بشوید، پس سامانه ی خوبی است و مالیاتی که میدهید
برای آن است که این سامانه و قانون و .. نگه داری بشود. در یک سامانه ی
دیگر چه بسا نه این راه را داشتید و نه این مشتری و این خریدار را. خب اگر
جایی مردم "گدا گشنه" باشند، میخواهید فراورده[٣] و کار خود را به کلاغها بفروشید؟
اتفاقن یک زمانی به کلاغها هم جنس میفروختیم :))) بعضی وقتها هم خود کلاغها را!!!
این سامانه و قانون هم تنها جلوی پولدار تر شدن مرا گرفته! چرا که در قوانین آمریکا مجبور نیستم انقدر سگ دو بزنم! و اکنون که بخشی از سرمایه ام را به آنجا منتقل کرده ام به همان نسبت هم سگ دو زدنم کمتر شده! اتوماسیون کارهایم بهتر شده! سود دهیش هم بهتر شده. کیفیتش هم بالاتر رفته. پس خردمندانه تر است که از سوسیالیسم هر چه بیشتر فاصله بگیرم و دارم همین کار را هم میکنم.
مزدك بامداد نوشته: همه درآمد شما، در پایان محاسبه، از درآمد دیگران بدست میاید و بوارونه.
وقتی قرار باشد همه ی در آمد و دیگران! من برود در خیک دولت و فقط بخور نمیری برای من باقی بماند این محاسبات شما کشک میشود.
مزدك بامداد نوشته: به این میگویند چرخه ی سرایداشتیک[٤] که گویا شما سر از ان در نمیآورید و نمیدانید
که اگر یک سرش را ببرید، سر دیگرش[٥] هم دیگر کار نمیکند!
خوبه اینها را میدانید و میخواهید هر دو سرش را ببرید :)))
مزدك بامداد نوشته: برای همین هم در
سرمایه داری هی بحران میشود و هی بیکاری و بدبختی است،
هی بحران میشود! یعنی خیلی وقتها هم بحران نیست! حالا شما بفرمایید چرا در کمونیسم همش بحران است ؟! باز هم یک گُل به خودی زدید پدر جان.
مزدك بامداد نوشته: چون این زالوها،
برای سود بیشتر هی مزد کمتر میدهند و هی می خواهند مالیات کمتر هم بدهند
و سپس شگفت[٦] زده میشوند که چرا کسی نیست که جنس و کالا و خدمات اینها
را بخرد!
واقعن نیست ؟! گویا شما یک مقداری زیادی چپکی سُرخکی همه چیز را میبینید.
مزدك بامداد نوشته: واگر زمانی سفته باز ها و سهام بازها، سرمایه ی
خود شمارا بالا کشیدند تازه شاید دوزاری تان بیفتد !! اونم اگر و شاید !!
اگر و شاید ؟! من ترجیح میدهم بالا کشیدن سرمایه ام به اگر و شاید بند باشد تا قطعن و حتمن!
هوش کردید یا بیشتر توضیح بدهم ؟!
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری