05-17-2014, 11:07 AM
kourosh_bikhoda نوشته: مثل اینکه مخالفت با هر حرکتی هرچند کوچک در راستای آزادی در ایران، اینجا تبدیل شده به نماد روشنفکری. یه عده روشنفکر هستید دور هم جمع شدید و ماها که کوته فکریم نمیفهمیم اگه سیاهان در امریکا روزهای اول درِگوشی به هم نمیگفتند به سفیدها در اتوبوس جا ندیم و اتفاقن عدهای از روشنفکران مانند بعضیا مابین همونها این حرکت اونا رو به مسخره نمیگرفتند و لوس جلوه نمیدادند، امروز یکیشون رئیس جمهوری ایالات متحده نمیشد.
این جماعت امروز دارند در کوچه و خیابان عکس میگیرند از هم. مشکلش چیه؟ بعد از 35 سال حالا مساله حجاب در ایران شده نقل محافل داخل و خارج و انتظار میره این حرکت هی گسترده بشه. البته اگه اسهال طلب های پفیوض و البته روشنفکران اپوزوسیون چوب لای چرخ این حرکت نکنند. شماها که لالایی بلدید چرا خوابتون نمیبره؟ یه کمپینی بزنید که به نظر خودتون اشکال فلسفی، عملی، اخلاقی، سیاسی، روشنفکری، خاموش فکری، نافرمانی مدنییی، قابلامه ای، قاشقی، چنگالی و غیره نداشته باشه و جایگزین خوبی برای این قبیل حرکت های بیهوده و بی ثمر باشه. چطوره؟ بابا بس کنید این مخالفت های چندش آور رو. تا یکی یه حرکتی در جهت راهپیمایی روی آرمان ها و مقدسات حکومت میکنه یا بهش انگ سبزالهی میچسبونید یا انگ فلان و فلان.
کسی اینجا و هیچ جای دیگر مخالفتی با این حرکت نداشته و ندارد؛ انتقادِ ما را موضوعاتی دگر تشکیل میدهند که گویا از دیدِ شما پنهان بودهاند. بله، به نظر من هم هر حرکتی که به گونهای تعدادِ زیادی از مردم را با هم همدل و همراه کند، خوب و مثبت است؛ بله، هتا همین حرکتهای کوچک و ساده و گاها احمقانه نیز به سببِ خاصیتِ غیرقابلِ پیشبینی بودنشان، میتوانند موج ایجاد کنند. تمامِ اینها خوب است اما به شرطی که مرحلهای باشد برای گذار از اینها و حرکتهای عملیتر و زبانم لال اندکی رادیکالتر نه اینکه همچون بچه دبستانیای شویم که 30 سال است پایهی اول ابتدایی درس میخواند و همچنان دلش خوش است که «درس میخواند و بیفعل نمانده». باید یک نقطهی پایانی برای این «فاز» وجود داشته باشد. اما میدانید چیست؟ این بازیها بجای آنکه وسیله باشند، خودشان تبدیل به «هدف» و «سرگرمی» شدهاند.
باید جایی باشد برای اینکه بتوانیم روزنههایی از روشنبینی و آزاداندیشی در چنین حرکتهایی ببینیم. بله؛ اگر من به ازای آن همه نامهای که پیرو موضوعاتِ فمنیسیتی موجود در اینجا به شاید دهها نفر از کسانِ سرشناس، همانهایی که گزارشهای متعدد از همین «کمپینِ آزادیهای یواشکی» میسازند یا حداقل به طور رسمی از آن حمایت میکنند، از رویا کریمی مجد در رادیو فردا تا کامبیز حسینی در پولتیک و خبرنگارانِ بیبیسی و نویسندگانِ خودنویس و ... فرستادم، یکی، فقط و فقط یک مورد پاسخ میگرفتم(پاسخی نه در سطح گزارش یا مطلب نوشتن یا یک حمایت آبکی، بلکه هر نوع پاسخی، هتا مخالفت)، روزنههایی از امید در من پدید میآمد. من هیچ ادعایی در مورد درستی مواضع خودم در این موضوعات ندارم؛ اما در تمامِ نامههایی که به اینها دادم دعوت کردم به خواندن و دیدن و اندیشیدن. با خود میگفتم شاید اینها اصلا دنبالِ این موضوعات نیستند، یا به آن فکر نمیکنند (مثل خود شما)، اما وقتی تمامِ آنها بلااستثناء از این کمپین «آزادیهای یواشکی» و دیگر حرکتهای فمنیستی حمایت کردند و در هر رسانهای آنها را بازتاب دادند با خود فکر کردم مگر ممکن است چنین چیزی؟ یعنی این یکی از عجیبترین چیزهایی بود که این چند وقته برایم پیش آمده و اصلا قابل درک نیست. من از شما میپرسم، آیا مواضع و سخنانِ ما در اینجا پیرامونِ موضوعاتِ زنامرد، خیلی غیرعقلانیتر و غیرمنطقیتر از کارهای دیگران است؟ چطور است که این کمپین از سراسر جهان حمایت میگیرند و من در پی آن همه نامهای که فعالان دادم یک پاسخ هم نگرفتم؟
پس ما در اینجا گویا فرآیند گسترش عقلانیت ماکس وبری را کاملا برعکس میپیماییم و میبینیم که رفتار گوسفندی خیلی روشن هر روز فراگیرتر میشود. رفتار گوسفندی به این معنا که پیرو جمع بودن تبدیل به یک نرم «عقلانی» شده است. پس میبینیم که حداقلهای روشنبینی هم در ما همهگیر نیست و گوسفند بودن را خیلی ساده دوست میداریم؛ چرا؟ چون زحمت فکر کردن ندارد، چون رنج مطالعه با خود ندارد؛ چون مسئولت نمیآفریند و ... . به من بفرمائید در نبودِ کمترین میزان از عقلانیتِ همهگیر و با وجودِ این همه سطحینگری اپیدمیک، به درستی سرانجامِ چنین حرکتهایی و برآیندِ کلی آنها چه امیدی میتوان داشت؟ به من بفرمائید ضریبِ بازیخوردنِ چنین حرکتهای فلهای با این سطح از سطحینگری عادمانه چقدر است؟ من از شما دعوت میکنم برای اینکه به میزانِ جدیتِ انگیزههای افرادِ حاضر در این کمپین پی ببرید، به این پرسش فکر کنید که اگر فردا جمهوری اسلامی شایعه کند که 3 نفر، و نه بیشتر از کسانی که عکسهای خودشان را به این صفحه فرستادهاند را دستگیر کرده و به طور صوری هر کدام را به 5 سال زندان محکوم میکند، آیا بازهم هیچکدام از این «مبارزان ملی» تخم میکنند عکس خودشان را بفرستند؟ من حدس میزنم که این کمپین در یک لحظه به طور کامل خاموش خواهد شد و اثری از آن باقی نخواهد ماند. میدانید چرا؟ چون ما به عافیت عادت کردهایم. چون ما به بازیهای کودکانه و سرگرمیهای روزمره به هر بهانهای هتا بهانههای سیاسی عشق میورزیم و هیچ چیزی آنقدر برایمان جدی نیست که بخواهیم میزانی هرچند ناچیز از هزینه دادن بابتاش را بپذیریم. اصلا جدیت خودش تبدیل به یک نوع شوخی شده! چون هنوز پیرو گله و چوپان هستیم. تا زمانی که چنین است، بله ممکن است گاهی هم تصادفا به نتایج مطلوب و خوبی هم برسیم، اما کلیتِ این جریان چیزی جز یک «بازی» آمیخته با احتمال و دسیسه و حماقت و... نیست؛ همه چیز غیر از عقلانیت و روشنبینی در آن دیده میشود.
شما میگویید مبارزه با حجاب؛ من اما میگویم آخرین چیزی که به کسان انگیزه میدهد برای لایک کردن، شیر کردن و ... حجاب است؛ اصلیترین موارد کسلیسی، زنپرستی، فمنیسم، سرگرمی و دورِ هم بودن و... است.
پس از آنجا که ما «روشنفکران» نه حمایتمان و نه چوب لای چرخکردنمان پشم کسی هم حساب نمیشود و هیچ محلی از اعراب ندارد و ملتِ همیشه در صحنه کار خودشان را به بهترین نحو انجام خواهند داد، اجازه دهید ما همچنان به عنوانِ «سخنگوی کمپینِ گوزیدنهای یواشکی» به فعالیتهای خود در راستای احقاقِ حقوقِ حقهی جوانانِ این مرز و بوم ادامه دهیم؛ باشد که رستگار شویم.
کسشر هم تعاونی؟!