10-08-2011, 08:32 PM
Russell نوشته: درود دوباره.امید است این بحث به درازای ثابت زمانی شما نباشد.نخست اينكه متاسفانه از يك پست تنها ميتوان يك بار سپاس گزاري كرد در حالي كه پست شما شايسته ي چندين بار سپاس گزاري است.
نحست اینکه این سوال من نیست،بلکه ایراد من به نحوه استدلال شماست،به نظر میرسد که شما با قبول آن سعی در اثبات مدعای خود بر اساس آن کرده اید،این را از این نظر گفتم که بار اثبات همچنان بر دوش شماست....
اصل قضيه اين است كه ترس همواره راه بهتري براي راندن انسان ها به راه خاصي است تا تشويق. بنابراين آنچه حسين گرامي در پي آن است اين است كه نشان دهد ترس ميتواند انسان ها را بطور موثرتري به راه اخلاق هدايت كند و اين درست است. به همين دليل بسياري از آخوندها كه هدايت اخلاقي جامعه را وظيفه ي خود ميدانند، مدام در پي پررنگ كردن وجه ترسناك خداوندند. حال آنكه از كودكي به ما آموخته اند كه رحمت و بخشايش خداوند 70 برابر خشم اوست. منتها چون رحمت الهي چندان ترغيب كننده ي خلق براي نيك بودن نيست، امثال آقاي مصباح يزدي نيروي خود را در جهت تخريب رحمت الهي و تقويت مجازات الهي صرف ميكنند. غافل از اينكه چنين راندن مردم بسوي خير و نيكي تنها انسانهايي وازده و آماده ي طغيان خواهد ساخت چنانچه خود آقايان هر روز در بوق و كرنا ميكنند كه ميزان وازدگي جوانان از دين روز به روز در حال افزايش است و بدون توجه به دليل اصلي اين امر كه همانا فساد خود اين آقايان است، آنرا به تهاجم فرهنگي و توطئه ي دشمن مربوط ميكنند!
من بعنوان يك انسان تنها آن فضائل اخلاقي را مقبول ميدانم كه ناشي از فهم انسانها در موثر بودن اين فضائل در پيش برد جوامع انساني باشد، نه اينكه وعده ي دوزخ و بهشت بخواهد اين انسانها را به عمل نيك وادارد.
اي كاش اينهمه بودجه و هزينه كه صرف تبليغ بهشت و جهنم ميشود، صرف آگاه كردن مردم نسبت به اين ميشد كه چرا بايد خوب باشيم تا بتوانيم زندگي بهتري براي خود و همنوعانمان فراهم كنيم.