02-06-2014, 11:07 PM
شاهین و فویرباخ، کویتیپور و شیخ اشراق | باران در دهان نیمه باز
۴- آیا دینداران حق دارند عوام باشند اما بیدینان باید حتما روشنفکر یا دست کم اهل مطالعه و تعقل باشند؟ آقای دکتر سروش چنان بزرگوارانه منتقدان را به نقد عالمانهی خدا، دین، اسلام و شیعه دعوت میکند که مخاطب به شک میافتد نکند نامهای که قرار بوده به دپارتمانی دانشگاهی یا انجمنی متشکل از سی چهل اندیشمند برود، نشانی گیرنده اشتباه خورده و سر از سپهر عمومی درآورده. واقعیت آن است که با قرائت اسلامی، در دنیا صدها میلیون کافر (خداناباور، آتهئیست) وجود دارند، دست کم دو میلیارد مشرک (بودیست، هندو… و بسیاری از ادیان کوچکتر)، بیش از یک میلیارد دیندار خداپرست نامسلمان (مسیحی، یهودی)، صدها میلیون مسلمان غیرشیعی و میلیونها شیعهی غیردوازده امامی. در چنان جمعیت عظیمی، گروه بزرگی عوام وجود دارند که هرچند آنقدر هتاک نیستند تا اشعار وقیح در سالمرگ بزرگانی دینی هسمایه بسرایند یا در منبرشان هر کس که حب بزرگان دینی خودشان را در دل ندارد زنازاده بنامند، اما به خاطر عوام بودنشان کارهای عوامانه میکنند. افسوس خوردن به حال آنها که کاش مثل “هیوم وکانت و هگل و مارکس و فویرباخ” از ناقدان محترم دین بودند بیشباهت نیست به دریغخوردن بر حال سینهزنان زینبیهی حاجباقر سلففروش که کاش دست کم اگر نمی توانند ابنسینا و ابن رشد باشند مطهری و طباطبایی میبودند! اگر مسلمانان میتوانند از عبدالکریم سروش تا سعید تاجیک گسترده باشند، گسترهی کافران هم میتواند از محمدرضا نیکفر تا فرود فولادوند باشد. وسط کشیدن پای فویرباخ وسط معرکهی شاهین نجفی و گریززدن به لمپنهای ضداسلام لسآنجلسی شبیه است به ذکر خیر از شیخ اشراق در تحلیل برادر کویتیپور و مخلوط کردن هر دو با عیدعمرگیران. از قیاسش خنده آمد خلق را
۴- آیا دینداران حق دارند عوام باشند اما بیدینان باید حتما روشنفکر یا دست کم اهل مطالعه و تعقل باشند؟ آقای دکتر سروش چنان بزرگوارانه منتقدان را به نقد عالمانهی خدا، دین، اسلام و شیعه دعوت میکند که مخاطب به شک میافتد نکند نامهای که قرار بوده به دپارتمانی دانشگاهی یا انجمنی متشکل از سی چهل اندیشمند برود، نشانی گیرنده اشتباه خورده و سر از سپهر عمومی درآورده. واقعیت آن است که با قرائت اسلامی، در دنیا صدها میلیون کافر (خداناباور، آتهئیست) وجود دارند، دست کم دو میلیارد مشرک (بودیست، هندو… و بسیاری از ادیان کوچکتر)، بیش از یک میلیارد دیندار خداپرست نامسلمان (مسیحی، یهودی)، صدها میلیون مسلمان غیرشیعی و میلیونها شیعهی غیردوازده امامی. در چنان جمعیت عظیمی، گروه بزرگی عوام وجود دارند که هرچند آنقدر هتاک نیستند تا اشعار وقیح در سالمرگ بزرگانی دینی هسمایه بسرایند یا در منبرشان هر کس که حب بزرگان دینی خودشان را در دل ندارد زنازاده بنامند، اما به خاطر عوام بودنشان کارهای عوامانه میکنند. افسوس خوردن به حال آنها که کاش مثل “هیوم وکانت و هگل و مارکس و فویرباخ” از ناقدان محترم دین بودند بیشباهت نیست به دریغخوردن بر حال سینهزنان زینبیهی حاجباقر سلففروش که کاش دست کم اگر نمی توانند ابنسینا و ابن رشد باشند مطهری و طباطبایی میبودند! اگر مسلمانان میتوانند از عبدالکریم سروش تا سعید تاجیک گسترده باشند، گسترهی کافران هم میتواند از محمدرضا نیکفر تا فرود فولادوند باشد. وسط کشیدن پای فویرباخ وسط معرکهی شاهین نجفی و گریززدن به لمپنهای ضداسلام لسآنجلسی شبیه است به ذکر خیر از شیخ اشراق در تحلیل برادر کویتیپور و مخلوط کردن هر دو با عیدعمرگیران. از قیاسش خنده آمد خلق را
demeter نوشته: مشکل اینجاست که مثلا با ضرب و تقسیم حیوانات کشتی نوح
و نوشتن مقاله در این مورد به خودی خود خنده دار است .
در یک دانشگاه که نمی توانید این خزعبلات را تحویل بدهید .
بله برای سایت های اینترنتی جالب خواهد بود .
این ها حتی فلسفه هم به سخره گرفتند و فکر می کنند واقعا خبری
است . کدام فیلسوفی سطح نوشته هایش در حد نقد آیه قرآن و
و ممکن نبودن تبدیل شدن عصا به مار است .
مخالفان دینستیزان را من نمی شناسم اگر میخواهید من را به گروهی نسبت
دهید .