01-14-2014, 09:49 AM
در باره ی "مایه"
مایه = substance/Substanz => ماده ی سازنده ی چیزی، گوهر درونی که پیکره ای بدان استوار است. بجای مانده از واژه ی "ماتک" پهلوی که واژه ی ماده هم از ان است.
کارمایه = انرژی = گوهره ای که کار انجام میدهد
توانمایه = انرژی پتانسیل = گوهره ی توانایی انجام کار
سرمایه = capital = مایه ای که نخست ( سر آغاز) در دست است
تــَـنمایه = mass/Masse = جرم = مایه ای که تن بساویدنی ( جسم ملموس) را میسازد
ماندمایه = جرم سکون = rest mass/ Ruhemasse مایه ای که چیزی یا ریزکی (ذره ای) در هنگام ماندگاری و ایستایی دارد
بیمایه = lackink in substance+ insubstantial/ Substanzlos = سراسر تهی از استواری و گوهره ی درونی / بی ارزش، نادان، ناآگاه، ...
کم مایه = فقیر ( وارون غنی) = اندی تهی از استواری و هستی و دارایی و کمبود گوهره ی ارزشمند
پـُـرمایه = غنی = full of substance / substanzvoll : نام گاوی که به فریدون در کوه البرز شیر میداد نیز پـُرمایه بود که در برخی نسخه ها " بـرمایه" هم آمده. پُرمایه سازی اورانیوم ( enrichment/Anreicherung+Bereicherung )
[SIZE=3]•[/SIZE]
مایه = substance/Substanz => ماده ی سازنده ی چیزی، گوهر درونی که پیکره ای بدان استوار است. بجای مانده از واژه ی "ماتک" پهلوی که واژه ی ماده هم از ان است.
کارمایه = انرژی = گوهره ای که کار انجام میدهد
توانمایه = انرژی پتانسیل = گوهره ی توانایی انجام کار
سرمایه = capital = مایه ای که نخست ( سر آغاز) در دست است
تــَـنمایه = mass/Masse = جرم = مایه ای که تن بساویدنی ( جسم ملموس) را میسازد
ماندمایه = جرم سکون = rest mass/ Ruhemasse مایه ای که چیزی یا ریزکی (ذره ای) در هنگام ماندگاری و ایستایی دارد
بیمایه = lackink in substance+ insubstantial/ Substanzlos = سراسر تهی از استواری و گوهره ی درونی / بی ارزش، نادان، ناآگاه، ...
کم مایه = فقیر ( وارون غنی) = اندی تهی از استواری و هستی و دارایی و کمبود گوهره ی ارزشمند
پـُـرمایه = غنی = full of substance / substanzvoll : نام گاوی که به فریدون در کوه البرز شیر میداد نیز پـُرمایه بود که در برخی نسخه ها " بـرمایه" هم آمده. پُرمایه سازی اورانیوم ( enrichment/Anreicherung+Bereicherung )
[SIZE=3]•[/SIZE]
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد