06-06-2011, 11:34 PM
فیلیپ نوشته: طبق این تعریف شما، عطسه و سرفه هم بایستی "احساسات" باشند. تعریفتان مشخصا ناقص است.
ایشان ادعا نکرده که «هر واکنشی به محرکات بیرونی برابر است با احساسات»، بلکه میگوید احساسات نوعی واکنش هستند به برخی محرکاتی که در روند انتخاب طبیعی ضروری تلقی شدهاند.
آنچه پیرامون ِ «دربارگی» گفتهاید به نظر جالب میرسد. اگر درست فهمیده باشم میگویید ارتباط میان «دیدن» و «درخت» در «دیدن ِ درخت» نمیتواند مادی باشد. این ارتباط به گمان من نوعی موقعیت زبانیست تا یک «چیز»، موقعیتهای زبانی هم میتوانند در قالب ابراز اطلاعات جابجا شده میان نورنهای مغر انسان تشریح بشوند.. اگر درک من غلط است تصور میکنم باید بیشتر توضیح بدهید.
زنده باد زندگی!