11-11-2013, 10:03 PM
Nevermore نوشته: درست است خردگرای گرامی.هم اکنون هم زمینه هایی برای پرداختن ِ فلسفه مانده.مانند اخلاقیات،مرگ و دیگر موارد.اما به طور مثال فرگشت اکنون بسیاری از ساز و کار های اجتماعی را برای ما به خوبی توضیح می دهد.بدون شک نیچه اگر اکنون می زیست می توانست نظریات بسیار پخته تری را نسبت به زمان خود اش بدهد.فیزیک خود اش به تنهایی پاسخی محکم برای برهانهای دری وری ِ خداباوران است.حتی اکنون نروساینس تمام سازو کار ",عاشق شدن" را برای شما در یک پژوهش نشان می دهد.ما اکنون بسیار بیش از گذشته از ساختار مغز و کارایی اش می دانیم.بیولوژی قادر به توضیح اکثر رفتار های ما است.اما با این همه درست است که اگر تلاش های با ارزش پیشینیان و فیلسوفان نبود هرگز به چنین جایگاهی نمی رسیدیم.به گمان من اکنون با این حجم عظیم اطلاعات در دنیای اینترنت هرکسی اگر ذره ای هوش داشته باشد می تواند چندین برابر یک فیلسوف 500 سال پیش بداند و اتفاقا نظریاتش هم چون بر پایه ی فکت های علمی است بسیار قابل اتکار تر است.اما قبول دارم که برای نگاهی ژرف و تخصصی باید بر فلسفه ی پیشینیان اشراف کاملی داشت،اما دنیای امروز دانستن ِ همه چیز استاگر تمایل به گفتگو در این موضوع را دارید؛
لطفا ابتدا مطالب این جستار، و سپس مقاله ای را که در آنجا پیوست نموده ام را مطالعه کنید.
سپس شفاف و دقیق؛ نقد هایتان را بر نگرش من بیان نمایید. :e303:
Nevermore نوشته: به خوبی می دانید در دنیای امروز دست کم تا 30 سالگی تمام انرژی و وقت انسان صرف آموختن می شود.از آموختن زبان های بیگانه بگیرید تا رسیدن به بالاترین درجه های آموزش عالی،دست آخر هم باید به فکر جیب مبارک باشید چراکه:"فکر نان کن که خربزه آب است."به همین دلیل من ترجیح می دهم اولویت زندگی ام را بر پایه ی علم بگذارم تا دیرتر که فرصت یافتم مفصل به فلسفه بپردازم.این می شود همان غرق شدن در روزمرگی!
همانطور که اگر به شما بگویند که سازوکار حرکت اتومبیل چیست نمی روید بخوانید که گالیله 400 سال پیش چه کرده،یحتمل یک کتاب دینامیک باز خواهید کرد و فورا جواب را در عرض چند دقیقه خواهید داد.
این کاستی بیشتر به خاطر کمبود وقت است(شاید هم بهانه ای دروغین؟نمی دانم).
شاید در شرایطی خاص مجبور باشید موقتا کسب درآمد و تخصص یافتن را در اولویت بیشتری نسبت به مطالعه فلسفه قرار دهید؛ اما به نگر من یک نظام فکری شامل و کامل؛ نیازمند یک فلسفه پرقدرت نیز می باشد. به گونه ای که در زندگی جریان داشته و اهداف و اعمال ما را به روشنی معنا و جهت ببخشد.
Nevermore نوشته: به باور نیچه عده ای برای فرماندهی به دنیا آمده اند و عده ای برای پیروی.نیچه در جایی (به گمانم غروب بت ها) هم به شدت یهودیان می تازد که آن هم به هیچ روی پسندیده نیست و از دید من قضاوت بر پایه ی نژاد کاری مذموم و نا پسند استیعنی از اندیشه نیچه چنین برداشت کرده اید که او بر مبنای نژاد و قدرت ناعادلانه؛ انسان ها را ارزش گذاری کرده است؟
Nevermore نوشته: در بحث تبارشناسی اخلاق هم جایی به این می پردازد که اساسا واژهایی که ما امروز داریم مانند "نیک" و خوب و اینها همگی به توصیف قدرتمندان در گذشته باز می گردد چنانکه من یادم هست جایی "درستی" و "نادرستی" را هم بر همین مبنا می داند!!!
امکانش هست به طور دقیق تر نام کتاب و بخشی از آن را که چنین نگرشی را ابراز داشته است؛ بیان نمایید؟
Nevermore نوشته: در مورد خودکشی او هم شوربختانه نمی دانم،واینینگر کسی بوده که به سرعت چندین زبان را آموخته و دکترا گرفته است؛ برایم مشکل است باور کنم که صرفا به خاطر افسردگی خودکشی کرده باشد!
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...