11-04-2013, 04:43 PM
برخی واژه ها در زبانِ آذری
انایین: (ان + آیین )از ریشه انایینه ( پهلوی) ؛
به چمِ : نا آئین ، بی قانون، بی آداب و رسوم ،
"ان" در زبان پهلوی واژه را بار نایی می داد و بجای "نا" بکار می رفت.
مانندِ انیرانی = نا ایرانی = بیگانه.
انه شور: به چمِ نا شسته.
بختَوَر: بخیار ، بخت + ور (پسوند)
اژدر دهان: گل میمون
ار:
شوهر ، مرد
از واژه "ارت" و یا "ارد"
بم چم: فرشته توانگری و نگهبان خانواده و پاک دامنی است.
و بیست و پنجم هر ماه به نام اوست.
در ترکان چه در ترکیه و آران و شیروان به شوهر (حیات یولداشی و یا قوجا ) گویند.
ادی - باجی: همان ادا بازی در (پارسی) است
لوس و ننر.
آدنا: آدینه
امرود: امروت ( پهلوی) امبرو ( تاتی و تالشی)
گلابی.
آخار: خور (کردی) جاری ، روان
بسنجید: "ارخ"=ارغا، ارغاب ( فرهنگ معین)
جوی ، رود ، نهر.
دوبرگرد: دوبرگردان، (زبانزدی در بازی تخته نرد.)
روی " داو" هماورد " داو" دادن...
"داو": (افزودن به سامه یِ پیشینِ بازی،هر بازیکن در نوبت خود پیش از تاس ریختن می تواند "داو" بدهد و اندازه ی سامه یِ پستایِ پیشین را بالا ببرد.)
از فرهنگ و زبانِ آذری
پارسیگر
انایین: (ان + آیین )از ریشه انایینه ( پهلوی) ؛
به چمِ : نا آئین ، بی قانون، بی آداب و رسوم ،
"ان" در زبان پهلوی واژه را بار نایی می داد و بجای "نا" بکار می رفت.
مانندِ انیرانی = نا ایرانی = بیگانه.
انه شور: به چمِ نا شسته.
بختَوَر: بخیار ، بخت + ور (پسوند)
اژدر دهان: گل میمون
ار:
شوهر ، مرد
از واژه "ارت" و یا "ارد"
بم چم: فرشته توانگری و نگهبان خانواده و پاک دامنی است.
و بیست و پنجم هر ماه به نام اوست.
در ترکان چه در ترکیه و آران و شیروان به شوهر (حیات یولداشی و یا قوجا ) گویند.
ادی - باجی: همان ادا بازی در (پارسی) است
لوس و ننر.
آدنا: آدینه
امرود: امروت ( پهلوی) امبرو ( تاتی و تالشی)
گلابی.
آخار: خور (کردی) جاری ، روان
بسنجید: "ارخ"=ارغا، ارغاب ( فرهنگ معین)
جوی ، رود ، نهر.
دوبرگرد: دوبرگردان، (زبانزدی در بازی تخته نرد.)
روی " داو" هماورد " داو" دادن...
"داو": (افزودن به سامه یِ پیشینِ بازی،هر بازیکن در نوبت خود پیش از تاس ریختن می تواند "داو" بدهد و اندازه ی سامه یِ پستایِ پیشین را بالا ببرد.)
از فرهنگ و زبانِ آذری
پارسیگر