10-15-2013, 01:03 PM
[URL="http://www.imdb.com/title/tt0477302"]
Extremely Loud & Incredibly Close 2011[/URL]
به شدت بلند بسیار نزدیک
فیلمی با بازی توماس هورن و تام هنکس و ساندرا بلوک
داستان درباره حادثه 11 سپتیمبر هست
البته نه به خود حادثه
بلکه به خانواده ای که این حادثه در این خانواده تاثیر به شدت بدی میذاره
پدر خانواده با بازی تام هنکس در طبقه 105 این ساختمان گیر کرده و کشته میشه
پسری که بعد از یک سال هنوز مرگ پدر رو فراموش نکرده
بعد از یک سال از گذشت اون حادثه بد به اتاق پدرش میره و در اونجا کلیدی رو پیدا میکنه
و به دنبال پیدا کردن قفلی هست که اون کلید بازش میکنه
به خیال اینکه اون کلید رازی رو در مورد پدرش افشا میکنه
فیلم یه فیلم بسیار خوب بود
با یک روایت غیر خطی
داستان از مجلس دفنی شروع میشه و مشخص نیست که این مجلس چی هست
فقط پسر اونجا ناراحت هست و میگه وقتی توی اون تابوت خالی هست چرا پس باید وقتمون رو هدر بدیم
سکانس بعدی وارد پرده معرفی روتین یا روزمرگی میشه و در اونجا رابطه خوب و بسیار نزدیک پدر و پسر رو نشون میده
فیلمنامه دارای یک راوی هست که روایت هاش واقعا به جا و در روند فیلم تاثر خوبی داره
راوی همون پسر کوچیک هست
پدر در بازی هاش و راهنمایی هاش پسرش رو جوری تربیت کرده که هیچ وقت دست از جستجو برنداره
این پسر نسبت به سنش خیلی باهوش هست و اطلاعات عمومی نسبتا بالایی داره
فیلم با حادثه انفجار 11 سپتیمبر وارد ماجرای اصلی میشه و بعد به یک سال بعد از حادثه میره
و با فلش بک های خیلی به جایی داستان حادثه انفجار رو کشته شدن پدرش رو رابطه پدر و پسر رو ادامه میده
بازی این پسر واقعا عالی و قابل تحسین هست
هر چند به نظر من کمی زیاده روی کرده در اجرای حسی
ولی به نسبت سنش من رو کاملا تحت تاثیر قرار داد
موسیقی فیلم یه شاهکاره
مناسب عالی زیبا و همراه مخاطب تاثر خیلی خوبی در دیده شدن سکانس ها القای بار معنایی فیلم و انتقال احساسات
تدوین فیلم یک تدوین شلوغ و عالی و بی نقصه
فیلم رو توصیه میکنم حتما ببینید
[URL="http://www.imdb.com/title/tt0381849"]
3:10 to Yuma 2007[/URL]
قطار 3:10 دقیقه به یوما
فیلمی با بازی راسل کرو و کریستین بیل و بن فاستر
داستان در غرب وحشی اتفاق میفته
داستان مزرعه داری هست که بدهی زیادی به یکی از ثروتمندان شهر داره
شبی یکی از افراد او اصطبل علوفه ش رو به آتش میکشه
داستان دیگری هم روایت میشه و اون حمله مسلحانه و دزدی از دلیجانی دولتی توسط کابویی به نام بن وید
در مسیر داستان کریستین بیل و پسر هاش در بیابان به صورت اتفاقی با بن وید و حادثه سرقت رو به رو میشه
و در ادامه کریستین بیل به شهر میاد و در دستگیری بن وید کمک میکنه تا به همراه مارشال و افرادش بن وید رو به قطار 3:10 دقیقه به سمت زندان یوما همراهی کنه
فیلمی در ژانر وسترن ولی تفاوتی اساسی با وسترن های گذشته داشت
و اون پرداختن به شخصیت اصلی کاراکتر ها بیشتر از پرداختن به تیپ کاراکتر و روند فیلم نامه و ژانر وسترن هست
شخصیت پردازی کاراکتر های اصلی خیلی عالی شده
در ادامه ماجرای انتقال بن وید به قطار ما شاهد اتفاق هایی گاه منطقی و گاه غیر منطقی هستیم
یکی از سکانس های غیر منطقی سکانس آخری هست که کریستین بیل باید بن وید رو از اتاق هتل به سمت ایستگاه قطار ببره
در حالیکه خودش هست و یک تفنگ و گروه به شدت حرفه ای بن وید
این سکانس ها اصلا منطقی نبود
همکاری بن وید با کریستین بیل برام اصلا جالب نبود
انگار نه انگار که قرار بره اعدام بشه
جوری در این فیلم نشون داده شد که هدف کریستین بیل تقریبا بیهوده و مضحک بوده
دستگیری بن وید خیلی اتفاقی هست
انتقالش غیر واقعی هست
در همه سکانس ها همکاری خود بن وید هست که به گروه مارشال و افرادش و کریستین بیل اجازه دستگیری و انتقالش رو میده
فیلم قشنگی بود
ولی من اصلا خوشم نیومد
چون خیلی تخیلی تموم شد
Million Dollar Baby 2004
دختر میلیون دلاری
فیلمی به کارگردانی کلینت ایستوود
با بازی کلینت ایستوود و هیلاری سوانک و مورگان فریمن
داستان فیلم زندگی یک بوکسور زن رو نشون میده که قبل از حرفه ای شدن به مدت 13 سال در فقر به سر میبره و در رستوران ها به عنوان گارسون کار میکنه
برای تمرین بوکس پیش کلینت ایستوود میاد ولی فرانکی ( کلینت ایستوود ) از تمرین دادنش سرباز میزنه
کلینت ایستوود خودش در حال حاضر مربی یک سیاه پوست هست و از طرفی هم در زندگی شخصی خودش تنها ست و دخترش به خاطر اشتباهات گذشته فرانکی تنهاش گذاشته
و حتی جواب نامه های اون رو نمیده
با اینحال وقت خودش رو روی اون سیاه پوست میذاره و اون رو آماده مسابقه میکنه
ولی وقتی آماده میشه فرانکی رو رها میکنه و پیش یک منیجر دیگه میره برای کسب عنوان قهرمانی
اتفاقاتی پیش میاد و فرانکی تمرین دادن اون دختر رو قبول میکنه و تا حد قهرمانی اون دختر رو بالا میاره ولی دست آخر ...
یه فیلم خیلی خوش ساخت که من این رو بعد از چند سال بالأخره طلسمش رو شکستم و امروز صبح سر کارم دیدمش
مثل همیه فیلم های آخری کلینت ایستوود فیلم لایه های اجتماعی و سیاسی داره
و وارد داستان میشه ولی با کنایه های سیاسی و مبارزه با نژادپرستی
مورگان فریمن در نقش دوست و شاگر قبلی فرانکی هست و به عنوان راوی فیلم در توضیح سکانس ها و تاثیر گذار بودنش خیلی اثر داره
فیلم با مبارزه سیاه پوست و سفید پوست شروع میشه
و بعد با نشون دادن یک آأم ضعیف و پر مدعی و متوهم با نام "خطر" این مقوله ضدیت نژاد پرستی رو کمی لوث میکنه
آدم ضعیفی مثل "خطر" شعار های ضد نژادپرستانه میده
ولی آأم های قوی مثل همون ویلیام سیاه پوست نه در زبان که در عمل مبارزه میکنن و پیروز هستند
فیلم داستان تولد یک قهرمان رو از شروع و از زمانی که در دهه سوم عمرش زندگی میکنه شروع میکنه
قدرت گرفتنش خیزشش امیدش تلاشش و آخر تمام شدن
فیلم وارد زندگی روزمره میشه و یک نهیبی به این تکرار ها و این بی هدفی ها میزنه
با نشون دادن زندگی این دختر و تلاشش
کنایه هایی به ارزش های اجتماعی میزنه
در سکانسی این دختر وضعیت مالی ش خوب شده و برای مادرش یک خانه میخره
اونجا مادر یا یک لحن طلبکارانه با دخترش برخورد میکنه و وقتی دختر در مورد ورزش صحبت میکنه
مادر برمیگرده میگه دست از این کارها بردار مثل آدم ازدواج کن و خودت رو مسخره مردم نکن
در حالیکه مخاطب در اون لحظه اوج حماقت رو در اون مادر و جامعه ای میبینه که اون مادر ازش صحبت میکنه
فیلم خوبی بود
بازی هیلاری سوانک واقعا عالی بود
کلینت ایستوود بازی خیلی خوبی داشت و همینطور موریگان فریمن
صحنه های مبارزه و فیلم برداری ها خیلی خوب کار شده بود
یک کارگردانی بدون نقص
کمی روند خسته کننده داشت
ولی در کل خوب بود
Downfall 2004
سقوط
داستان فیلم درباره ماه های آخر زندگی آدولف هیتلر و سقوط امپراتوری و قدرتی که برای خودش درست کرده بود
یک فیلم فوق العاده درباره آخرین روزهای زندگی آدولف هیتلر با نگاه به شخصیت هیتلر و رفتارش با اطرافیانش و ایدئولوژی و خط فکر این شخصیت تاثیر گذار تاریخ
فیلم به زبان آلمانی هست و بازی ها و شخصیت ها به شدت عالی
مخصوصا نقش هیتلر رو به بهترین شکل ممکن اجرا میکنه
که هم قدرت و هم نبوغ و هم رفتار و حالت چهره عصبانیتش خشمش احساساتش فکرش همه و همه رو خیلی خوب به تصویر میکشه
این فیلم نگاه جدیدی به جنگ جهانی دوم داره
فیلم رو به شدت به همه توصیه میکنم که ببینندجدا فیلم رو که دیدم با یه فیلم خیلی جالب رو به رو شدم
زندگی آدولف هیتلر رو خیلی عالی نشون داد
فیلم نه فقط جنبه خشونت یا نفرت انگیز هیتلر رو بلکه خصوصیات رفتاری و گاهی احساسات مثبت و رفتار های مناسب رو هم نشون داد
فیلم با روایت منشی و یکی از نزدیکان هیتلر شروع میشه
و بعد وارد خود فیلم میشه
با سکانسی که زن هایی رو به سمت مقر نیرو های آلمانی میاره
و فضای فیلم و خنده ها و نگاه های سربازان و ذهنیتی که ما از این رفتار ها در ذهنمان داریم
این هست که این زن ها رو برای عیاشی یا س.ک.س یا تجاوز به مقر نیرو های آلمانی میره
و بعد که پیشوا به دیدن این زن ها میره و زیبا ترینشون رو انتخاب میکنه مخاطب دیگه یقین داره زن رو میبره برای س.ک.س
ولی وقتی رفتار مودبانه و متمدنانه پیشوا رو میبینه تعجب میکنه
همین سکانس های اولی بر عجیب بودن و تازه بودن نوع نگاهی که فیلم داره حکایت میکنه
سکانس اولی که پیشوا رو نشون میده در یک تعلیق تصویری به شدت عالی که از خبره بودن کارگردان خبر میده یه حس نفوذ و قدرت و جذبه ای قوی از حضور پیشوا مخاطب رو فرا میگیره
بازی این بازیگر چنان قوی هست که تو نمیتونی شخص دیگری رو به جای این در نظر بگیری
جوری هیتلر رو بازی میکنه
تمام حرکات و رفتار ها رو به خوبی نشون میده
به خوبی قدرت هیتلر نفوذ هیتلر رو
خشمش رو سیاستش رو افولش رو به وجه کاملا عالی به نمایش میذاره
فیلم یک میزانسن فوق العاده داره و صحنه ها و لوکیشن هایی که انتخاب کرده و صحنه پردازی های عالی
حال و هوای ارتش آلمان و هیتلر رو که ماها در بازی های کال آف دیوتی و مدال آف هانر و ... مشاهده کردیم
به خوبی به مخاطب منتقل میکنه
تونل ها و مخفی گاه های مخوف
ایست های بازرسی
و در نهایت اتاق فرماندهی کل ارتش رایش و نیرو های اس اس
فیلم روایت چند ماه آخر سقوط هیتلر رو نشون میده
نه کاری به قدرت گرفتنش نه کاری به کشتار هایی که انجام داده هیچ کدوم رو نشون نمیده
فقط سقوط محض رو
فشار های روانی که بر هیتلر و فرماندهان رده بالا هست
شکست قریب الوقعی که با هجوم نیرو های شوروی در برلین شکل خواهد گرفت
به همین خاطر اختلافات زیادی بین فرماندهان و شخص هیتلر شکل میگیره
بیشتر فرماندهان خواهان این هستند که هیتلر از برلین خارج بشه ولی هیتلر چون شخص باهوش و فهیمی هست به شکست خودش پی برده
نمیخواد به خفت و خاری بیفته
فیلم با نگاهی به خط فکر دیکتاتور ها و جوامع ملی گرا نقد جالبی بر ااونها داره
در سکانس هایی هیتلر که به عنوان پیشوا و حافظ جان و ناموس ملت آلمان هست حاضره برای قدرت گرفتن دوباره خودش
تمام آلمان و مردمش رو فدا کنه چرا که اعتقاد داره خود مردم قدرت رو بهش دادند
اعتقاد داره اگر قرار باشه که جامعه ملی گرایانه من از بین بره دیگه وجود مردم و زنده بودنشون فایده ای نداره
در سکانس هایی که یکی از فرماندهان ارتش به دیگری میگه اگر قرار باشه ما تسلیم نشیم مردم همه از بین خواهند رفت
برمیگرده میگه مردم خودشون سرنوشت خودشون رو انتخاب کردند
یه واقعیتی هست این
سرنوشت هر ملتی در دست خودش هست
اعتقادات مردم آلمان و باور هایی که به پیشوای خودشون دارند در سکانس هایی که بچه ها و زن ها و مردم غیر نظامی که مسلح شدند تا از سقوط و شکست پیشوا جلوگیری کنند نشان داده میشه
فیلم بعد از نگاهی اجمالی به شخصیت هیتلر و بعد از اینکه به مخاطب این حس رو منتقل میکنه که قرار نیست ما در اینجا فقط شخصیت هیتلر رو بکوبیم و اون رو منفور محض نشون بدیم وارد خط فکر هیتلر میشه
در ابتدا رفتارش رو با منشی ها و فرماندهان نشون میده
مخاطب در ایجا تنفری نسبت به هیتلر نداره
وقتی سیاست و خشمی رو که بر فرماندهان در اون اتاق کوچیک نشون میده و فریاد هایی که در کل سالن میپیچه اقتدار هیتلر رو نشون میده
در سکانسی با عصبانیت سر فرماندهان فریاد میکشه که شما در دانشگاه درس خوندید تا یاد بگیرید چطور قاشق و چنگال دستتون بگیرید
ولی من دانشگاه نرفتن ولی به تنهایی کل اروپا رو فتح کردم
من برای دنیا سیاست ها و برنامه های خاصی داشتم ولی هیچ کس من رو درک نکرد حتی برادرانم
این صحبت ها از نبوغ سیاسی و جنگی هیتلر خبر میده
ولی بعد با صحبت هایی که درباره جامعه ملی گرایانه و اندیشه های خود برتر بینی و نظامی که قرار هست ایجاد بشه و فدا کردن جان انسان های بیگانه
به خاطر قدرت خودش حس تنفری در مخاطب ایجاد میشه
ولی بعد این حس تنفر از بین میره
چرا که سقوط هیتلر رو درماندگی ش رو نشون میده
و در نهایت خودکشی هیتلر رو
من از جنگ جهانی چندان خبر ندارم ولی تا اونجایی که در مورد سرنوشت هیتلر خوندم در مورد خودکشی ش به همین صراحت صحبت نکرده بودند
و حتی خونده بودم که هیتلر در ساعت های آخر عمرش هیچ کس اون رو ندیده
ولی در اینجا رسما از خودکشی خودش صحبت میکنه و از فرمانده نزدیکش درخواست داره بعد از مردنش اون رو بسوزونه تا بدنش دست روس ها یا یهودی ها نیفته
فیلم برداری و تدوین بسیار عالی فیلم صحنه های اکشن خیلی خوب موسیقی تاثیر گذار فیلم همه و همه دست به دست هم دادند
که ما سقوط هیتلر رو شاهد باشیم و به نوعی با این شخصیت تاثیر گذار قرن احساس همدردی کنیم
Pacific Rim 2013
داستان فیلم درباره هیولاهایی به نام کایجو هست که به زمین حمله میکنند
انسان ها به خاطر بزرگی و غول پیکر بودن این هیولاها توانایی مقابله با اونها رو ندارند
تمام ملت ها اختلافات رو کنار میگذارند و دانش خودشون رو به اشتراک میگذارند تا با ساخت ربات های غول پیکر با این موجودات مقابله کنند
فیلم از نظر جلوه های ویژه به شدت تاثیر گذاره
یه فیلم فوق العاده
یک اکشن سریع مهیج عالی بی نقص
بنده خدا هابیت به نظرم امسال هم شانس بردن اسکار جلوه های ویژه رو نداره
فیلم ترنسفورمر با اون همه عظمتش در برابر جلوه های ویژه این هیچی نبود
موسیقی متن فوق العاده ای داره
و جالبش هم این هست که موسیقی متنش رو رامین جوادی که از پدر ایرانی و از مادر آلمانی هست ساخته
البته هیچ ربطی به ایرانی بودن یا ایران نداره
چرا که همه تخصصش رو و دانشش رو و شکوفایی ش رو مدیون آلمان و هالیوود هست
توصیه اکید دارم همه ببینندش
خیلی قشنگه
[URL="http://www.imdb.com/title/tt1210819"]
The Lone Ranger 2013[/URL]
فیلمی با بازی جانی دپ
داستان غرب وحشی هست
مردی به نام جان رید به همراه سرخ پوستی به نام تونتو با بازی جانی دپ برای گرفتن انتقام و ایجاد عدالت در مسیر هم قرار میگیرند
اما عدالت برای هر دو تعریف خاص خودش رو داره
هر دو برای دستگیری کاویندیش مردی که برادر جان رید رو کشته و قلب برادرش رو از سینه در اورده و خورده
فیلم در قالب وسترن کمدی هست
فیلم در القای حس کمدی یا وسترن یا جدی بودن ترتیب خاصی نداره
درست لحظه ای که حس میکنی در حال لودگی هستند بحث جدی میشه
و وقتی بحث جدی میشه میره به سمت کمدی
شخصیت پردازی ها رو دوست نداشتم
نه جانی دپ و نه جان رید و نه اون دختر و نه هلنا بروهام کارتر
فیلم در روایت داستان ضعیف عمل کرده
ولی در کل فیلم سرگرم کننده ای بود
بازی جانی دپ هم چنگی به دل نمیزد
Before Sunrise 1995
فیلمی با بازی Ethan Hawke و Julie Delpy
به کارگردانی Richard Linklater
داستان دختر و پسری هستند که با هم در یک قطار همراه هستند
یکی به سمت فرودگاهی در یکی از شهر های مسیر قطار میره تا به سمت آمریکا بره
و دیگری به سمت پاریس
در قطار به طور تصادفی با هم آشنا میشند و صحبت
پسر از قطار پیدا میشه ولی دوباره برمیگرده و از دختر تقاضا میکنه او هم پیاده بشه و فردا بره به سمت پاریس
امشب رو تا قبل از طلوع آفتاب با اون پسر در خیابانگردی همراه باشه
فیلم فقط دیالوگ محض داشت
عاشقانه خوبی بود
مثل زمان هایی که در لحظه زندگی رو استپ میکنی و زندگی میکنی و لذت میبری و بعد دوباره زندگی رو پلی میکنی و تن به جریان زندگی میدی
دقیقا هم همین مفهوم رو میرسونه
هر دو در قطار هستند
قطار معمولا نشانه عمر و زندگی انسان ها هست
برای یک مدت کوتاهی از قطار یا به عبارتی زندگی پیاده میشی و از لحظه اکنون و حال فقط لذت میبری
انگار زندگی متوقف شده
فیلم قشنگی بود
ولی نه در حد امتیاز 8 imdb
The Conjuring 2013
احضار یا جادو
فیلمی به کارگردانی جیمز وان
و بازی پاتریک ویلسون و وگا فرامیگا
داستان درباره زن و مردی هست که در زمینه علوم ماورائی تخصص دارند
و در شروع فیلم تجربه های مواجهه با امور ماورایی رو نشون میده
در ادامه داستان روایت خانواده ای هست که با خانه جدیدی نقل مکان میکنند و در اون خانه با مسائل ماورایی مواجه میشند
و دست کمک به سمت این زن و مرد دراز میکنند
فیلم درباره احضار جن و تسخیر جن هست
اول فیلم نوشته شده بر اساس داستان واقعی
اوفففففف
یه فیلم فوق العاده
یه فیلم عالی
یه فیلم ترسناک حسابی
کارگردان این فیلم در ژانر ترسناک تجربه خوبی داره
فیلم های اره و Insidious و سکوت مرگ و ... ساخته
فیلم شباهت هایی به فیلم Insidious داره
یعنی یه جوری میشه گفت Insidious تجربه اول بوده در چنین سبک فیلمی
و این The Conjuring 2013 پیشرفته Insidious هست
در این فیلم از هر عنصری که در فیلم های ترسناک باعث خلق ترس و دلهره میشه استفاده شده
ولی نه به صورت فله ای و غیر حرفه ای
بلکه به صورت حساب شده
داستان فیلم یه داستان پرتعلیق هست
موسیقی فیلم در القای حس دلهره به مخاطب به شدت عالی عمل کرده
فیلم برداری و سکب فیلم برداری و نماها واقعا عالی هستند
اصلاح رنگ به صورت کاملا حرفه ای کار شده
بازی ها واقعا عالی و دلچسب هست
حتی بازیگر های خردسال هم یه نقش آفرینی خوبی داشتند
همه اینها دست به دست هم میدن تا یه فیلم ترسناک فوق العاده رو ایجاد کنند
من هنوز هم ترسش تو ذهنم باقی مونده
توصیه اکید دارم همه این فیلم رو ببینند
Lovelace 2013
تماشای این فیلم برای افراد زیر ۱۹ سال ممنوع می باشد!
فیلمی با بازی آماندا سیف
فیلم درباره زندگی بازیگر مشهور صنعت پ.و.ر.ن در دهه 70 هست شخصی به نام لاولیس
که فیلم معروف پورنش به نام Deep Throat ته گلو یک انقلاب صنعتی در زمینه پ.و.ر.ن محسوب میشده
لاولیس بعد از آشنا شدن با مردی به نام چاک شیفته رفتار او شده و با او ازدواج میکنه
چاک همسر خودش رو برای کسب درآمد در اختیار ثروتمندان قرار میده
و در خلال س.ک.س هاش اون رو آماده س.ک.س دهانی میکنه به طوری که لاولیس در این نوع س.ک.س تخصص بی همتایی پیدا میکنه
بعد از مدتی همسرش چاک او رو با تهیه کننده های فیلم پ.و.ر.ن آشنا میکنه
در ابتدا اونها از پذیرش لاولیس سرباز میزنند به علت جذاب نبودن اندام های س.ک.س.ی لاولیس
ولی همسرش فیلمی رو از رابطه دهانی خودش با همسرش رو به اونها نشون میده و اونها تحت تاثیر حرفه ای بودن لاولیس قرار میگیرند
این آشنایی منجر به بازی در فیلم پورنی به نام Deep Throat میشود
فیلم Deep Throat داستان زنی هست که از طریق س.ک.س دهانی ارضا میشه اون هم با دخول زیاد در گلو
لاولیس با شرکت در این فیلم به عنوان هنرپیشه اول ،در صنعت پ.و.ر.ن شهرت فراوانی کسب میکنه
ولی بعد از مدتی متوجه میشه که این صنعت یک صنعت دروغی و نمایشی هست و تمام سود حاصله به جیب تهیه کننده ها میره
از این صنعت خارج میشه و عملا به زنی تبدیل میشه که به شدت با صنعت پ.و.ر.ن مخالف هست و مبارزه میکنه
داستان تضاد های رفتاری لاولیس رو به خوبی به نمایش میذاره
و دلائل و مسائلی که باعث شد به سمت صنعت پ.و.ر.ن بره رو به خوبی به چالش میکشه
فیلم در ارائه تصویری از دهه هفتاد خیلی خوب عمل کرده
فیلم خوبی بود
البته توصیه که نمیشه ولی خب اون فیلم Deep Throat فیلم پ.و.ر.ن.ی که این فیلم بر اساس اون ساخته شده رو ببینید در روند فیلم کمکتون میکنه
و بهتر با لاولیس ارتباط برقرار میکنید
فیلمی با بازی توماس هورن و تام هنکس و ساندرا بلوک
داستان درباره حادثه 11 سپتیمبر هست
البته نه به خود حادثه
بلکه به خانواده ای که این حادثه در این خانواده تاثیر به شدت بدی میذاره
پدر خانواده با بازی تام هنکس در طبقه 105 این ساختمان گیر کرده و کشته میشه
پسری که بعد از یک سال هنوز مرگ پدر رو فراموش نکرده
بعد از یک سال از گذشت اون حادثه بد به اتاق پدرش میره و در اونجا کلیدی رو پیدا میکنه
و به دنبال پیدا کردن قفلی هست که اون کلید بازش میکنه
به خیال اینکه اون کلید رازی رو در مورد پدرش افشا میکنه
فیلم یه فیلم بسیار خوب بود
با یک روایت غیر خطی
داستان از مجلس دفنی شروع میشه و مشخص نیست که این مجلس چی هست
فقط پسر اونجا ناراحت هست و میگه وقتی توی اون تابوت خالی هست چرا پس باید وقتمون رو هدر بدیم
سکانس بعدی وارد پرده معرفی روتین یا روزمرگی میشه و در اونجا رابطه خوب و بسیار نزدیک پدر و پسر رو نشون میده
فیلمنامه دارای یک راوی هست که روایت هاش واقعا به جا و در روند فیلم تاثر خوبی داره
راوی همون پسر کوچیک هست
پدر در بازی هاش و راهنمایی هاش پسرش رو جوری تربیت کرده که هیچ وقت دست از جستجو برنداره
این پسر نسبت به سنش خیلی باهوش هست و اطلاعات عمومی نسبتا بالایی داره
فیلم با حادثه انفجار 11 سپتیمبر وارد ماجرای اصلی میشه و بعد به یک سال بعد از حادثه میره
و با فلش بک های خیلی به جایی داستان حادثه انفجار رو کشته شدن پدرش رو رابطه پدر و پسر رو ادامه میده
بازی این پسر واقعا عالی و قابل تحسین هست
هر چند به نظر من کمی زیاده روی کرده در اجرای حسی
ولی به نسبت سنش من رو کاملا تحت تاثیر قرار داد
موسیقی فیلم یه شاهکاره
مناسب عالی زیبا و همراه مخاطب تاثر خیلی خوبی در دیده شدن سکانس ها القای بار معنایی فیلم و انتقال احساسات
تدوین فیلم یک تدوین شلوغ و عالی و بی نقصه
فیلم رو توصیه میکنم حتما ببینید
[URL="http://www.imdb.com/title/tt0381849"]
3:10 to Yuma 2007[/URL]
قطار 3:10 دقیقه به یوما
فیلمی با بازی راسل کرو و کریستین بیل و بن فاستر
داستان در غرب وحشی اتفاق میفته
داستان مزرعه داری هست که بدهی زیادی به یکی از ثروتمندان شهر داره
شبی یکی از افراد او اصطبل علوفه ش رو به آتش میکشه
داستان دیگری هم روایت میشه و اون حمله مسلحانه و دزدی از دلیجانی دولتی توسط کابویی به نام بن وید
در مسیر داستان کریستین بیل و پسر هاش در بیابان به صورت اتفاقی با بن وید و حادثه سرقت رو به رو میشه
و در ادامه کریستین بیل به شهر میاد و در دستگیری بن وید کمک میکنه تا به همراه مارشال و افرادش بن وید رو به قطار 3:10 دقیقه به سمت زندان یوما همراهی کنه
فیلمی در ژانر وسترن ولی تفاوتی اساسی با وسترن های گذشته داشت
و اون پرداختن به شخصیت اصلی کاراکتر ها بیشتر از پرداختن به تیپ کاراکتر و روند فیلم نامه و ژانر وسترن هست
شخصیت پردازی کاراکتر های اصلی خیلی عالی شده
در ادامه ماجرای انتقال بن وید به قطار ما شاهد اتفاق هایی گاه منطقی و گاه غیر منطقی هستیم
یکی از سکانس های غیر منطقی سکانس آخری هست که کریستین بیل باید بن وید رو از اتاق هتل به سمت ایستگاه قطار ببره
در حالیکه خودش هست و یک تفنگ و گروه به شدت حرفه ای بن وید
این سکانس ها اصلا منطقی نبود
همکاری بن وید با کریستین بیل برام اصلا جالب نبود
انگار نه انگار که قرار بره اعدام بشه
جوری در این فیلم نشون داده شد که هدف کریستین بیل تقریبا بیهوده و مضحک بوده
دستگیری بن وید خیلی اتفاقی هست
انتقالش غیر واقعی هست
در همه سکانس ها همکاری خود بن وید هست که به گروه مارشال و افرادش و کریستین بیل اجازه دستگیری و انتقالش رو میده
فیلم قشنگی بود
ولی من اصلا خوشم نیومد
چون خیلی تخیلی تموم شد
Million Dollar Baby 2004
دختر میلیون دلاری
فیلمی به کارگردانی کلینت ایستوود
با بازی کلینت ایستوود و هیلاری سوانک و مورگان فریمن
داستان فیلم زندگی یک بوکسور زن رو نشون میده که قبل از حرفه ای شدن به مدت 13 سال در فقر به سر میبره و در رستوران ها به عنوان گارسون کار میکنه
برای تمرین بوکس پیش کلینت ایستوود میاد ولی فرانکی ( کلینت ایستوود ) از تمرین دادنش سرباز میزنه
کلینت ایستوود خودش در حال حاضر مربی یک سیاه پوست هست و از طرفی هم در زندگی شخصی خودش تنها ست و دخترش به خاطر اشتباهات گذشته فرانکی تنهاش گذاشته
و حتی جواب نامه های اون رو نمیده
با اینحال وقت خودش رو روی اون سیاه پوست میذاره و اون رو آماده مسابقه میکنه
ولی وقتی آماده میشه فرانکی رو رها میکنه و پیش یک منیجر دیگه میره برای کسب عنوان قهرمانی
اتفاقاتی پیش میاد و فرانکی تمرین دادن اون دختر رو قبول میکنه و تا حد قهرمانی اون دختر رو بالا میاره ولی دست آخر ...
یه فیلم خیلی خوش ساخت که من این رو بعد از چند سال بالأخره طلسمش رو شکستم و امروز صبح سر کارم دیدمش
مثل همیه فیلم های آخری کلینت ایستوود فیلم لایه های اجتماعی و سیاسی داره
و وارد داستان میشه ولی با کنایه های سیاسی و مبارزه با نژادپرستی
مورگان فریمن در نقش دوست و شاگر قبلی فرانکی هست و به عنوان راوی فیلم در توضیح سکانس ها و تاثیر گذار بودنش خیلی اثر داره
فیلم با مبارزه سیاه پوست و سفید پوست شروع میشه
و بعد با نشون دادن یک آأم ضعیف و پر مدعی و متوهم با نام "خطر" این مقوله ضدیت نژاد پرستی رو کمی لوث میکنه
آدم ضعیفی مثل "خطر" شعار های ضد نژادپرستانه میده
ولی آأم های قوی مثل همون ویلیام سیاه پوست نه در زبان که در عمل مبارزه میکنن و پیروز هستند
فیلم داستان تولد یک قهرمان رو از شروع و از زمانی که در دهه سوم عمرش زندگی میکنه شروع میکنه
قدرت گرفتنش خیزشش امیدش تلاشش و آخر تمام شدن
فیلم وارد زندگی روزمره میشه و یک نهیبی به این تکرار ها و این بی هدفی ها میزنه
با نشون دادن زندگی این دختر و تلاشش
کنایه هایی به ارزش های اجتماعی میزنه
در سکانسی این دختر وضعیت مالی ش خوب شده و برای مادرش یک خانه میخره
اونجا مادر یا یک لحن طلبکارانه با دخترش برخورد میکنه و وقتی دختر در مورد ورزش صحبت میکنه
مادر برمیگرده میگه دست از این کارها بردار مثل آدم ازدواج کن و خودت رو مسخره مردم نکن
در حالیکه مخاطب در اون لحظه اوج حماقت رو در اون مادر و جامعه ای میبینه که اون مادر ازش صحبت میکنه
فیلم خوبی بود
بازی هیلاری سوانک واقعا عالی بود
کلینت ایستوود بازی خیلی خوبی داشت و همینطور موریگان فریمن
صحنه های مبارزه و فیلم برداری ها خیلی خوب کار شده بود
یک کارگردانی بدون نقص
کمی روند خسته کننده داشت
ولی در کل خوب بود
Downfall 2004
سقوط
داستان فیلم درباره ماه های آخر زندگی آدولف هیتلر و سقوط امپراتوری و قدرتی که برای خودش درست کرده بود
یک فیلم فوق العاده درباره آخرین روزهای زندگی آدولف هیتلر با نگاه به شخصیت هیتلر و رفتارش با اطرافیانش و ایدئولوژی و خط فکر این شخصیت تاثیر گذار تاریخ
فیلم به زبان آلمانی هست و بازی ها و شخصیت ها به شدت عالی
مخصوصا نقش هیتلر رو به بهترین شکل ممکن اجرا میکنه
که هم قدرت و هم نبوغ و هم رفتار و حالت چهره عصبانیتش خشمش احساساتش فکرش همه و همه رو خیلی خوب به تصویر میکشه
این فیلم نگاه جدیدی به جنگ جهانی دوم داره
فیلم رو به شدت به همه توصیه میکنم که ببینندجدا فیلم رو که دیدم با یه فیلم خیلی جالب رو به رو شدم
زندگی آدولف هیتلر رو خیلی عالی نشون داد
فیلم نه فقط جنبه خشونت یا نفرت انگیز هیتلر رو بلکه خصوصیات رفتاری و گاهی احساسات مثبت و رفتار های مناسب رو هم نشون داد
فیلم با روایت منشی و یکی از نزدیکان هیتلر شروع میشه
و بعد وارد خود فیلم میشه
با سکانسی که زن هایی رو به سمت مقر نیرو های آلمانی میاره
و فضای فیلم و خنده ها و نگاه های سربازان و ذهنیتی که ما از این رفتار ها در ذهنمان داریم
این هست که این زن ها رو برای عیاشی یا س.ک.س یا تجاوز به مقر نیرو های آلمانی میره
و بعد که پیشوا به دیدن این زن ها میره و زیبا ترینشون رو انتخاب میکنه مخاطب دیگه یقین داره زن رو میبره برای س.ک.س
ولی وقتی رفتار مودبانه و متمدنانه پیشوا رو میبینه تعجب میکنه
همین سکانس های اولی بر عجیب بودن و تازه بودن نوع نگاهی که فیلم داره حکایت میکنه
سکانس اولی که پیشوا رو نشون میده در یک تعلیق تصویری به شدت عالی که از خبره بودن کارگردان خبر میده یه حس نفوذ و قدرت و جذبه ای قوی از حضور پیشوا مخاطب رو فرا میگیره
بازی این بازیگر چنان قوی هست که تو نمیتونی شخص دیگری رو به جای این در نظر بگیری
جوری هیتلر رو بازی میکنه
تمام حرکات و رفتار ها رو به خوبی نشون میده
به خوبی قدرت هیتلر نفوذ هیتلر رو
خشمش رو سیاستش رو افولش رو به وجه کاملا عالی به نمایش میذاره
فیلم یک میزانسن فوق العاده داره و صحنه ها و لوکیشن هایی که انتخاب کرده و صحنه پردازی های عالی
حال و هوای ارتش آلمان و هیتلر رو که ماها در بازی های کال آف دیوتی و مدال آف هانر و ... مشاهده کردیم
به خوبی به مخاطب منتقل میکنه
تونل ها و مخفی گاه های مخوف
ایست های بازرسی
و در نهایت اتاق فرماندهی کل ارتش رایش و نیرو های اس اس
فیلم روایت چند ماه آخر سقوط هیتلر رو نشون میده
نه کاری به قدرت گرفتنش نه کاری به کشتار هایی که انجام داده هیچ کدوم رو نشون نمیده
فقط سقوط محض رو
فشار های روانی که بر هیتلر و فرماندهان رده بالا هست
شکست قریب الوقعی که با هجوم نیرو های شوروی در برلین شکل خواهد گرفت
به همین خاطر اختلافات زیادی بین فرماندهان و شخص هیتلر شکل میگیره
بیشتر فرماندهان خواهان این هستند که هیتلر از برلین خارج بشه ولی هیتلر چون شخص باهوش و فهیمی هست به شکست خودش پی برده
نمیخواد به خفت و خاری بیفته
فیلم با نگاهی به خط فکر دیکتاتور ها و جوامع ملی گرا نقد جالبی بر ااونها داره
در سکانس هایی هیتلر که به عنوان پیشوا و حافظ جان و ناموس ملت آلمان هست حاضره برای قدرت گرفتن دوباره خودش
تمام آلمان و مردمش رو فدا کنه چرا که اعتقاد داره خود مردم قدرت رو بهش دادند
اعتقاد داره اگر قرار باشه که جامعه ملی گرایانه من از بین بره دیگه وجود مردم و زنده بودنشون فایده ای نداره
در سکانس هایی که یکی از فرماندهان ارتش به دیگری میگه اگر قرار باشه ما تسلیم نشیم مردم همه از بین خواهند رفت
برمیگرده میگه مردم خودشون سرنوشت خودشون رو انتخاب کردند
یه واقعیتی هست این
سرنوشت هر ملتی در دست خودش هست
اعتقادات مردم آلمان و باور هایی که به پیشوای خودشون دارند در سکانس هایی که بچه ها و زن ها و مردم غیر نظامی که مسلح شدند تا از سقوط و شکست پیشوا جلوگیری کنند نشان داده میشه
فیلم بعد از نگاهی اجمالی به شخصیت هیتلر و بعد از اینکه به مخاطب این حس رو منتقل میکنه که قرار نیست ما در اینجا فقط شخصیت هیتلر رو بکوبیم و اون رو منفور محض نشون بدیم وارد خط فکر هیتلر میشه
در ابتدا رفتارش رو با منشی ها و فرماندهان نشون میده
مخاطب در ایجا تنفری نسبت به هیتلر نداره
وقتی سیاست و خشمی رو که بر فرماندهان در اون اتاق کوچیک نشون میده و فریاد هایی که در کل سالن میپیچه اقتدار هیتلر رو نشون میده
در سکانسی با عصبانیت سر فرماندهان فریاد میکشه که شما در دانشگاه درس خوندید تا یاد بگیرید چطور قاشق و چنگال دستتون بگیرید
ولی من دانشگاه نرفتن ولی به تنهایی کل اروپا رو فتح کردم
من برای دنیا سیاست ها و برنامه های خاصی داشتم ولی هیچ کس من رو درک نکرد حتی برادرانم
این صحبت ها از نبوغ سیاسی و جنگی هیتلر خبر میده
ولی بعد با صحبت هایی که درباره جامعه ملی گرایانه و اندیشه های خود برتر بینی و نظامی که قرار هست ایجاد بشه و فدا کردن جان انسان های بیگانه
به خاطر قدرت خودش حس تنفری در مخاطب ایجاد میشه
ولی بعد این حس تنفر از بین میره
چرا که سقوط هیتلر رو درماندگی ش رو نشون میده
و در نهایت خودکشی هیتلر رو
من از جنگ جهانی چندان خبر ندارم ولی تا اونجایی که در مورد سرنوشت هیتلر خوندم در مورد خودکشی ش به همین صراحت صحبت نکرده بودند
و حتی خونده بودم که هیتلر در ساعت های آخر عمرش هیچ کس اون رو ندیده
ولی در اینجا رسما از خودکشی خودش صحبت میکنه و از فرمانده نزدیکش درخواست داره بعد از مردنش اون رو بسوزونه تا بدنش دست روس ها یا یهودی ها نیفته
فیلم برداری و تدوین بسیار عالی فیلم صحنه های اکشن خیلی خوب موسیقی تاثیر گذار فیلم همه و همه دست به دست هم دادند
که ما سقوط هیتلر رو شاهد باشیم و به نوعی با این شخصیت تاثیر گذار قرن احساس همدردی کنیم
Pacific Rim 2013
داستان فیلم درباره هیولاهایی به نام کایجو هست که به زمین حمله میکنند
انسان ها به خاطر بزرگی و غول پیکر بودن این هیولاها توانایی مقابله با اونها رو ندارند
تمام ملت ها اختلافات رو کنار میگذارند و دانش خودشون رو به اشتراک میگذارند تا با ساخت ربات های غول پیکر با این موجودات مقابله کنند
فیلم از نظر جلوه های ویژه به شدت تاثیر گذاره
یه فیلم فوق العاده
یک اکشن سریع مهیج عالی بی نقص
بنده خدا هابیت به نظرم امسال هم شانس بردن اسکار جلوه های ویژه رو نداره
فیلم ترنسفورمر با اون همه عظمتش در برابر جلوه های ویژه این هیچی نبود
موسیقی متن فوق العاده ای داره
و جالبش هم این هست که موسیقی متنش رو رامین جوادی که از پدر ایرانی و از مادر آلمانی هست ساخته
البته هیچ ربطی به ایرانی بودن یا ایران نداره
چرا که همه تخصصش رو و دانشش رو و شکوفایی ش رو مدیون آلمان و هالیوود هست
توصیه اکید دارم همه ببینندش
خیلی قشنگه
[URL="http://www.imdb.com/title/tt1210819"]
The Lone Ranger 2013[/URL]
فیلمی با بازی جانی دپ
داستان غرب وحشی هست
مردی به نام جان رید به همراه سرخ پوستی به نام تونتو با بازی جانی دپ برای گرفتن انتقام و ایجاد عدالت در مسیر هم قرار میگیرند
اما عدالت برای هر دو تعریف خاص خودش رو داره
هر دو برای دستگیری کاویندیش مردی که برادر جان رید رو کشته و قلب برادرش رو از سینه در اورده و خورده
فیلم در قالب وسترن کمدی هست
فیلم در القای حس کمدی یا وسترن یا جدی بودن ترتیب خاصی نداره
درست لحظه ای که حس میکنی در حال لودگی هستند بحث جدی میشه
و وقتی بحث جدی میشه میره به سمت کمدی
شخصیت پردازی ها رو دوست نداشتم
نه جانی دپ و نه جان رید و نه اون دختر و نه هلنا بروهام کارتر
فیلم در روایت داستان ضعیف عمل کرده
ولی در کل فیلم سرگرم کننده ای بود
بازی جانی دپ هم چنگی به دل نمیزد
Before Sunrise 1995
فیلمی با بازی Ethan Hawke و Julie Delpy
به کارگردانی Richard Linklater
داستان دختر و پسری هستند که با هم در یک قطار همراه هستند
یکی به سمت فرودگاهی در یکی از شهر های مسیر قطار میره تا به سمت آمریکا بره
و دیگری به سمت پاریس
در قطار به طور تصادفی با هم آشنا میشند و صحبت
پسر از قطار پیدا میشه ولی دوباره برمیگرده و از دختر تقاضا میکنه او هم پیاده بشه و فردا بره به سمت پاریس
امشب رو تا قبل از طلوع آفتاب با اون پسر در خیابانگردی همراه باشه
فیلم فقط دیالوگ محض داشت
عاشقانه خوبی بود
مثل زمان هایی که در لحظه زندگی رو استپ میکنی و زندگی میکنی و لذت میبری و بعد دوباره زندگی رو پلی میکنی و تن به جریان زندگی میدی
دقیقا هم همین مفهوم رو میرسونه
هر دو در قطار هستند
قطار معمولا نشانه عمر و زندگی انسان ها هست
برای یک مدت کوتاهی از قطار یا به عبارتی زندگی پیاده میشی و از لحظه اکنون و حال فقط لذت میبری
انگار زندگی متوقف شده
فیلم قشنگی بود
ولی نه در حد امتیاز 8 imdb
The Conjuring 2013
احضار یا جادو
فیلمی به کارگردانی جیمز وان
و بازی پاتریک ویلسون و وگا فرامیگا
داستان درباره زن و مردی هست که در زمینه علوم ماورائی تخصص دارند
و در شروع فیلم تجربه های مواجهه با امور ماورایی رو نشون میده
در ادامه داستان روایت خانواده ای هست که با خانه جدیدی نقل مکان میکنند و در اون خانه با مسائل ماورایی مواجه میشند
و دست کمک به سمت این زن و مرد دراز میکنند
فیلم درباره احضار جن و تسخیر جن هست
اول فیلم نوشته شده بر اساس داستان واقعی
اوفففففف
یه فیلم فوق العاده
یه فیلم عالی
یه فیلم ترسناک حسابی
کارگردان این فیلم در ژانر ترسناک تجربه خوبی داره
فیلم های اره و Insidious و سکوت مرگ و ... ساخته
فیلم شباهت هایی به فیلم Insidious داره
یعنی یه جوری میشه گفت Insidious تجربه اول بوده در چنین سبک فیلمی
و این The Conjuring 2013 پیشرفته Insidious هست
در این فیلم از هر عنصری که در فیلم های ترسناک باعث خلق ترس و دلهره میشه استفاده شده
ولی نه به صورت فله ای و غیر حرفه ای
بلکه به صورت حساب شده
داستان فیلم یه داستان پرتعلیق هست
موسیقی فیلم در القای حس دلهره به مخاطب به شدت عالی عمل کرده
فیلم برداری و سکب فیلم برداری و نماها واقعا عالی هستند
اصلاح رنگ به صورت کاملا حرفه ای کار شده
بازی ها واقعا عالی و دلچسب هست
حتی بازیگر های خردسال هم یه نقش آفرینی خوبی داشتند
همه اینها دست به دست هم میدن تا یه فیلم ترسناک فوق العاده رو ایجاد کنند
من هنوز هم ترسش تو ذهنم باقی مونده
توصیه اکید دارم همه این فیلم رو ببینند
Lovelace 2013
تماشای این فیلم برای افراد زیر ۱۹ سال ممنوع می باشد!
فیلمی با بازی آماندا سیف
فیلم درباره زندگی بازیگر مشهور صنعت پ.و.ر.ن در دهه 70 هست شخصی به نام لاولیس
که فیلم معروف پورنش به نام Deep Throat ته گلو یک انقلاب صنعتی در زمینه پ.و.ر.ن محسوب میشده
لاولیس بعد از آشنا شدن با مردی به نام چاک شیفته رفتار او شده و با او ازدواج میکنه
چاک همسر خودش رو برای کسب درآمد در اختیار ثروتمندان قرار میده
و در خلال س.ک.س هاش اون رو آماده س.ک.س دهانی میکنه به طوری که لاولیس در این نوع س.ک.س تخصص بی همتایی پیدا میکنه
بعد از مدتی همسرش چاک او رو با تهیه کننده های فیلم پ.و.ر.ن آشنا میکنه
در ابتدا اونها از پذیرش لاولیس سرباز میزنند به علت جذاب نبودن اندام های س.ک.س.ی لاولیس
ولی همسرش فیلمی رو از رابطه دهانی خودش با همسرش رو به اونها نشون میده و اونها تحت تاثیر حرفه ای بودن لاولیس قرار میگیرند
این آشنایی منجر به بازی در فیلم پورنی به نام Deep Throat میشود
فیلم Deep Throat داستان زنی هست که از طریق س.ک.س دهانی ارضا میشه اون هم با دخول زیاد در گلو
لاولیس با شرکت در این فیلم به عنوان هنرپیشه اول ،در صنعت پ.و.ر.ن شهرت فراوانی کسب میکنه
ولی بعد از مدتی متوجه میشه که این صنعت یک صنعت دروغی و نمایشی هست و تمام سود حاصله به جیب تهیه کننده ها میره
از این صنعت خارج میشه و عملا به زنی تبدیل میشه که به شدت با صنعت پ.و.ر.ن مخالف هست و مبارزه میکنه
داستان تضاد های رفتاری لاولیس رو به خوبی به نمایش میذاره
و دلائل و مسائلی که باعث شد به سمت صنعت پ.و.ر.ن بره رو به خوبی به چالش میکشه
فیلم در ارائه تصویری از دهه هفتاد خیلی خوب عمل کرده
فیلم خوبی بود
البته توصیه که نمیشه ولی خب اون فیلم Deep Throat فیلم پ.و.ر.ن.ی که این فیلم بر اساس اون ساخته شده رو ببینید در روند فیلم کمکتون میکنه
و بهتر با لاولیس ارتباط برقرار میکنید
زندگی چرخش واژگان است ، یکی به جرم تفاوت تنهاست ، یکی به جرم تنهایی متفاوت .