09-22-2013, 03:53 PM
Nevermore نوشته: مهربد جان abuse را هم اضافه کنید.من هرچه گشتم برابر درخوری برای این واژه نیافتم.کژبهریستن، کژبهره بردن. کژکاربردن
I abused his friendship من از دوستی اش کژبهره بردم، کژبهریستم.
ab/mis- = کژ
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد