09-12-2013, 04:31 PM
مزدك بامداد نوشته: زندگی در روی زمین از فشردگی انرژی خورشید و گرایش جهان بسوی آنتروپی بیشتر پدید آمده. ما باشندگانیخوب اگر چم زندگانی را در گرفتن و آزاد ساختن انرژی بدانیم
انرژی گسار هستیم که انرژی های گرفتار خورشید در روی زمین را آزاد میکنیم. ( میخوریم و لامپ روشن میکنیم
و چندی هم هست که انرژی های هسته ای را هم آزاد میکنیم)، طبیعت در برابر این خویشکاری به ما چیزی بنام
خوشی و شادی ارزانی نموده است. دگرسانی ما که یک کیسه ی گوشتی هستیم با روبات ها، هم اکنون همین است.
افزون بر انسان باید آبشار، دشت، جنگل و گویال زمین را هم زنده بدانیم؛ چه بسا خود آدم آهنی هم در این تعریف جای خواهد گرفت.
و اما خوشی و شادمانی،
خوشی برای ما انسان ها آماج رسیدن به هدف است، نه چیزی بیشتر و نه کمتر!
یک راهکار برای دلگرم کردن ما به پیگیری هدف ها و زنده ماندنمان و تولید فرزندان و حفظ ژن، که با تولید هورمون در بدن انجام میشود!
این هرگز چیز ویژه ای نیست.
برای نمونه میشود برای آدم آهنی ها برنامه ریزی کرد که هر بار به کاملن شارژ شدند یک لامپ رو سرشان چشمک بزند.
و در مورد رفتار های آدم آهنی تا 1 ساعت آینده جوری برنامه ریزی کنیم که به نگر انسان خوش اخلاق تر است!!!
(هرچند اگر روزی انسان نابود شد به همین هم نیاز نیست و خوشی ربات تنها به یک پیغام"شما کاملن شارژ شدید!" محدود میشود.)
مزدك بامداد نوشته: اگر فردید (منظور) شما این است که ویر و روان ما در کالبد های رایانه ای بجای بماند، سخن شما بسزاست،این "خوشی" که ما از آن سخن میگوییم تنها زمانی زمانی وجود دارد که ما انسان ها وجود داشته باشیم
ولی تنها انزمان که در آنجا هم توانایی درد و خوشی را داشته باشیم، توانایی سـُـهش (حس) خوشبختی و
اندوه را هم داشته باشیم، انگیزه ای برای فرازیست و زندگی داشته باشیم، شما دوست دارید زنده بمایند
چون از خوردن چلوکباب و آمیزش جنسی و آب خنک و کوهنوردی خوشی می یابید .
ما که از بین رفتیم "تعریف ما از خوشی" هم خواهد رفت و فرزندان آهنی (یا گوشتی ولی تکامل یافته تر) ما تعریفشان با ما دگرسان خواهد بود.
نمونه:
من یک سیب میخورم=>هورمون خوشحالی در مغز=>من از زندگی خوشی میبرم!
آدم آهنی خود را شارژ میکن=>پیغام"شما با موفقیت شارژ شدید" در سیستم عامل یا رایانه یا مغز=>آدم آهنی از زندگی خوشی میبرد!
مزدك بامداد نوشته: اگر فردیدتان این است که روبات هاییخیر من با این نگر شما مخالفم.
که ما میسازیم، روان خودشان را داشته باشند، سخنتان بسزا نخواهد بود: روبات با ما پیوند ژنتیک ندارد. ما
فرزند خود را میپروریم چون ژن ما در او بجای می ماند.
رباتیک و هوش مصنوعی امروز فرزندان نوپای ما هستند که در حال پرورش آنها هستیم.
نه به این دلیل که ژن ما را دارند بلکه به این دلیل که اینها حاملان دانش ما خواهند بود.
اینگونه به داستان ننگرید که یک ربات را به عنوان فرزند بدهیم به انسانی و او ربات را بپرورد!
بلکه تکنولوژی فرزند بشریت است.(چرا که دانش و آگاهی او را حمل میکند) و در البته حال رشد!
اگر بتوانیم به فرزند خود که چند کیلو گوشت واستخوان است بخاطر حمل ژن هایمان علاقه مند باشیم،
قطعن ما به فرزندمان که دانش و آگاهیمان را حمل میکند نیز میتوانیم علاقه مند باشیم و او را بپروریم و به بلوغ برسانیم.
اکنون ما کودکِ ناتوانِ ساخته دست خود را به کار گمارده ایم تا بیشتر "خوشی" ببریم چه بسا که چندی بعد او ما را به کار بندد.(که ممکن است به نابودی ژن ما بیانجامد.)
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!