08-22-2013, 09:50 PM
kourosh_bikhoda نوشته: یکبار دیگه از تعریف خودتون توضیخ میدم:...
...
نتیجه: "عدم وجود خدا" به تجربه در آمده است.
من یک تعریف ساده از ادعا ارائه دادم و گمان نمیکردم تا این حد روی آن زوم کنید! ادعا سخنیست که بکلی فاقد عینیت باشد،
یا سخنیست که برخلاف نورم و هنجار تجربی باشد، یا هرگز مسبوق به تجربه نباشد و .. تمام اینها ادعا هستند.
تا جاییکه رصد و مشاهده شده جهان خدا و آماجی ندارد، پس این یک «نورم تجربی» انگاشته میشود. برای نمونه ما میدانیم
که اگر مادهای الکترون بپذیرد دارای بار منفی و اگر الکترون بدهد دارای بار مثبت میشود. این یک نورم تجربیست، اکنون کسی
ادعا میکند که در کهکشان مجاور ماده اینگونه رفتار نمیکند و با از دست دادن الکترون گاهی بار مثبت هم پدید میاید؛ مگر ما
در تمام نقاط کیهان و در تمام کهکشانها و سیارات با ابزار شناخت کافی و بسنده این رفتار ماده را مشاهده و تجربه کردهایم که
این قضیه را صادق بدانیم؟
اکنون به نظر شما این منطقی نیست که فرض عدم را در ادعای فوق مقدم بر وجود بدانیم؟!!
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I