08-20-2013, 07:53 PM
Alice نوشته:2 :))))))))))))))
[ATTACH=CONFIG]2291[/ATTACH]
نقل قول:سیستم اد کردن و آغاز روابط فیسبوکی توسط پسرا که میشه اینطور فرمولهاش کرد:
شیوهی 1) پُک:
پسره دافِ مورد نظر رو گیر میاره و پُکش میکنه. بعد چونان گرگ گرسنه در کمینگاهِ نوتیفیکیشن منتظر میمونه تا به محض رؤیت پُک بک طرف رو اد کنه.
برای این افراد ندید پدید "پُک بک" به قدری جذابه که به محض دریافتش احساس میکنن دختره منظورش این بوده که: "شلاقمم بیارم امشب؟"
شیوهی 2) میسیج به همراه رزومه:
" صدا کن مرا... صدای تو خوب است... صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است... که در انتهای صمیمیت حزن می روید...
سلام. من صفدرقلی هستم. مهندس کشاورزی از دانشگاه آزاد پاره وقت جادوغ آباد. خیلی دوست دارم از نزدیک ملاقاتتون کنم. ان شاء الله بتوانیم رابطهی جدیای داشته باشیم و برای زندگی مشترکمان برنامه ریزی کنیم. این شمارهی بنده است 093696969. با بهترین آرزوها"
شیوهی 3) صراحت فاکرمنانه:
طرف نه میذاره نه برمیداره. به محض دیدن یه عکس خوشکل از یه دختر میسیج میده که:
Salam dOOOkhi.Kheili face khoobi dari.Badanet ham HERFEii e.Khasti akhare hafte baham berim shemshak.BOOS BOOS
شیوهی 4) الله بختکی:
قهرمان این بخش ما چند وقته که هر جا میره میفهمه دوستاش از طریق "فیسبوک" با دخترا دوست میشن. لذا یه پروفایل میزنه و هر کی خوشکله رو اد میکنه. بعد فکر میکنه فیسبوک یه چیزی تو مایههای "سه کاف" و "آویزون دات کام" هستش.
برا همین وقتی میرسه به پروفایل JiJi TALA که در Info نوشته: "شارژ میگیرم، قرار میذارم"، در جا یه شارژ ده تومنی برا جی جی میفرسته و باهاش برای صبح جمعه تو خونه خالی قرار میذاره...غافل از اینکه JiJi TALAی مذکور، ناصر خر سبیلی بیش نیست.
خلاصه جمعه حوالی ساعت 11 شب، قهرمان داستان ما که هنوز کورسویی از امید داره، به جی جی میسیج میده و عاجزانه میگه:
"من از هفت صبح منتظرم. پس کی میای؟((("
شیوهی 5) در ملاء عام:
این افراد نوع تک یاختهایِ گروه چهار هستن، اما خیلی تابلو عمل میکنن. برای همین به محض ساختنِ اکانت فیسبوک، میرن تو صفحه رسمیِ یه بازیگر زن - مث بهنوش بختیاری - کامنت میذارن:
"خانم بختیاری عزیز. من واقعاً از بازیگری شما لذت میبرم. دوست دارم ببینمتون و از نزدیک با شخصیت هنری شما آشنا شم. این شماره منه: 0935858585. منتظر تماستون هستم. ارادتمند قربانعلی"
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-