08-04-2013, 08:13 PM
درود
تصویر آفریدگار در ذهن و ضمیر انسان یار و پناهگاه و تكیه گاه است . آدمی به طور غریزی نیازمند است به این که كسی را دوست بدارد از او کمک بگیرد و اطاعت کند و گاه از او بترسد . تامین این نیاز به بهترین شکل در خداباوری متصور است . حال اگر به هر دلیل اعتقادات معنوی از بین برود . چه چیزی می تواند جای آن را پرکند ؟ به خصوص که دانش و خرد و آگاهی هم در کار نباشد . آدمی آنچنان به پرستش نیازمند است كه حتی به گاو پرستی نیز روی می آورد .
برتراندراسل می گوید . حتی اگر گاو هم باشی چنانچه در جای درست قرار بگیری كسانی پیدا می شوند تا تو را بپرستند . با توجه به واقعیت های فوق باید قبول كنیم عالم ماورالطبیعه نیاز روحی بشر است . تا گوهر جان در فضای بیكران معنوی به پرواز درآید و آرام گیرد . صرفنظر از اینکه اصولا آفریدگاری در كار باشد یا نباشد . بیش از هرچیز این خود بشر است که نیاز به پرستش مرجعی مثل خدا دارد .
پیامبران این نیاز فطری را به فراست دریافتند . و هم از این روی مدعی رسالت شدند . اما آفریدگاری كه به پرستش او محتاجیم هویتش را بدرستی نمی دانیم . موضوع خداشناسی فلسفه ای است جنجالی كه بشر سعی داشته به تناسب ذوق و سلیقه و با تصورات متفاوت تعریف و تصویری از او ارائه دهد . او روح است . نور است . شعور است . جان جهان است . نظم جهان است . ذات است نامرئی . و با چشم دل باید ببینی .
پیامبران گفته اند او علیم است . حلیم است . بصیر است . حی قدیر است . قدرتمند و باتدبیراست . می ببیند و می شنود . حاضر و ناظر است . بر اندیشه و نیت افراد واقف است . پیدا و پنهان را می بیند . ستارگان به فرمان او درگردشند . و نظم و نظام هستی به حكمت او در كوشش . ازكسی زاده نشده و مانند خود نمی زاید . از ازل بوده تا ابد خواهد بود . چندان عظیم و گسترده كه پهنه افلاك را پركرده . درعین حال هیچ كس از جای او آگاه نیست . هیچكس را در حضورش راه نیست . خانه هایش بی شمار لیك دریك جا نمی گیرد قرار .
تصویر آفریدگار در ذهن و ضمیر انسان یار و پناهگاه و تكیه گاه است . آدمی به طور غریزی نیازمند است به این که كسی را دوست بدارد از او کمک بگیرد و اطاعت کند و گاه از او بترسد . تامین این نیاز به بهترین شکل در خداباوری متصور است . حال اگر به هر دلیل اعتقادات معنوی از بین برود . چه چیزی می تواند جای آن را پرکند ؟ به خصوص که دانش و خرد و آگاهی هم در کار نباشد . آدمی آنچنان به پرستش نیازمند است كه حتی به گاو پرستی نیز روی می آورد .
برتراندراسل می گوید . حتی اگر گاو هم باشی چنانچه در جای درست قرار بگیری كسانی پیدا می شوند تا تو را بپرستند . با توجه به واقعیت های فوق باید قبول كنیم عالم ماورالطبیعه نیاز روحی بشر است . تا گوهر جان در فضای بیكران معنوی به پرواز درآید و آرام گیرد . صرفنظر از اینکه اصولا آفریدگاری در كار باشد یا نباشد . بیش از هرچیز این خود بشر است که نیاز به پرستش مرجعی مثل خدا دارد .
پیامبران این نیاز فطری را به فراست دریافتند . و هم از این روی مدعی رسالت شدند . اما آفریدگاری كه به پرستش او محتاجیم هویتش را بدرستی نمی دانیم . موضوع خداشناسی فلسفه ای است جنجالی كه بشر سعی داشته به تناسب ذوق و سلیقه و با تصورات متفاوت تعریف و تصویری از او ارائه دهد . او روح است . نور است . شعور است . جان جهان است . نظم جهان است . ذات است نامرئی . و با چشم دل باید ببینی .
پیامبران گفته اند او علیم است . حلیم است . بصیر است . حی قدیر است . قدرتمند و باتدبیراست . می ببیند و می شنود . حاضر و ناظر است . بر اندیشه و نیت افراد واقف است . پیدا و پنهان را می بیند . ستارگان به فرمان او درگردشند . و نظم و نظام هستی به حكمت او در كوشش . ازكسی زاده نشده و مانند خود نمی زاید . از ازل بوده تا ابد خواهد بود . چندان عظیم و گسترده كه پهنه افلاك را پركرده . درعین حال هیچ كس از جای او آگاه نیست . هیچكس را در حضورش راه نیست . خانه هایش بی شمار لیك دریك جا نمی گیرد قرار .