08-01-2013, 10:31 PM
سامان نوشته: ببخشید که من در جایی که مخاطب نیستم جواب میدم.جرج واشنگتن و امثال ایشون خاستگاهشون فرهنگی بوده که رنسانس رو پشت سر گذاشته بوده و دهها و صدها متفکر وفیلسوف پرورونده بوده که دموکراسی و از این قبیل معقولات رو قرنها مورد تجزیه و تحلیل قرار داده بوده. رضا شاه چه خاستگاه فرهنگی ای داشته؟ اصلا مگه میشه رضا شاه و واشنگتن رو با هم مقایسه کرد که بخوایم بگیم چرا رضا شاه مثل ایشون عمل نکرده؟ما هنوز هم به رنسانس نرسیدیم قربان!دموکراسی مال یه مملکت آگاه و تحصیل کرده هست. کاری که میشده از یه زمامدار خوب و خوش فکر تو ایران اون موقع انتظار داشت راه انداختن مدرسه های آموزش همگانی بوده که رضا شاه گام رو فراتر میذاره و دانشگاه تو ایران تاسیس میکنه. حالا بغیر از سایر کارهای زیربنایی ای که انجام داده.آفرین!خب من هم دقیقا این مثال رو برای این زدم که میلاد عزیز مدعی بودند دموکراسی در ایران وجود نداشته که طبیعتا با استانداردهای سخت گیرانه لیبرال دموکراسی باید مقایسه انجام میشد.
sonixax نوشته: ولی شما نمیتونید ادعا کنید که دموکراسی رو از بین برد ! چیزی که وجود نداره رو که نمیشه از بین برد !
ما حرفمون این نیست که رضاشاه دموکراسی آورد ! نه نیارود . ولی دموکراسی رو هم از بین نبرد .
+ پاسخ سامان گرامی
نقل قول:قانون اساسی مشروطهخب فکر میکنم بحثی سر این نباشه که حکومت قاجار پیش از رضاشاه مشروطه بود، ولی حکومت پهلوی حتی نزدیک مرزهای مشروطیت هم نیست.
قانون اساسی مشروطه اولین قانون اساسی ایران بود که در هشتم دیماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۴ ذیقعده ۱۳۲۴ هجری قمری) به امضای مظفرالدینشاه رسید. این قانون ۵۱ ماده داشت که عموماً مربوط به طرز کار مجلس شورای ملی و مجلس سنا میشد، به همین دلیل[نیازمند منبع] در آغاز به نظامنامه نیز مشهور بود.
این قانون بعد از موفقیت مشروطهخواهان در گرفتن فرمان مشروطه و با عجله تهیه شده بود و در آن ذکری از حقوق ملت و سایر ترتیبات مربوط به رابطه اختیارات حکومت و حقوق ملت نبود، بنابراین «متمم قانون اساسی» تهیه شد و به تصویب مجلس رسید و محمدعلیشاه نیز آن را در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی (۲۹ شعبان ۱۳۲۵ هجری قمری) امضا کرد.
این قانون و متمم آن تا سال ۱۳۵۷ که حکومت پادشاهی در ایران برافتاد، قانون اساسی ایران بود.
آیا قدرت پادشاه در دوران حکومت پهلوی زیادتر نشد!؟(فکر میکنم افزایش قدرت پادشاه یا به طور کلی یک نفر از نشونه های آشکار افزایش دیکتاتوری باشه!)
اصلا یکی از دلایلی که رضاشاه تونست به قدرت برسه ضعف قاجار بود و این یعنی اینکه حکومت پادشاهی تضعیف شده بود و بهترین موقع برای برداشتن یک قدم دیگه به سمت دموکراسی بود که این موقعیت تاریخی هم از دست رفت.
در واقع اگر جناب رضا شاه خیلی علاقه به خدمت داشتند میتونستند به جای افزایش قدرت شخصی سعی در تحکیم مشروطه بکنند و در عناوین دیگه به جز شاهنشاه! به خدمت بپردازند:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-