07-09-2013, 11:32 PM
درود به همهیِ دوستان, که باید از این رفتن و آمدنهایِ گاه[sup][1][/sup] و ناگاه من ناخوشنود[sup][2][/sup] باشند!
از آنجاییکه این کنارهگیریِ من گویا برای برخی خوانندگان نادریافتنی بوده و از دوست امان آنارشی گرفته تا دیگران از این انجمن
و پارس-اسکای و ... هر یک چندین باری چند جایی پرسیدهاند و پاسخهایِ مرا نیز جدی نگرفته و به دنبال علت دیگری در رفتارم میگردند,
از نمیدانم ج.ا. مرا گرفته و تهدید کرده تا عاشق شده ام و شکست عشقی خورده ام یا همچو
فانتزیهای دیگری, من این را در جایگاه یک پرسش و پاسخ همینجا مینهم تا در آینده نیاز به دوبارهگویی پیش نیاید.
سخنانی که در راستای این دو پیک من داده میشوند,
روی هم رفته چنین درونمایهای دارند:
من بجای quote کردن پیک بالا, در یک پرسش و پاسخ به همهیِ پرسشهایِ پیش کشیدهیِ بالا و همانندِ دیگران یکجا پاسخ میدهم.
پرسش:
— آیا جمهوری اسلامی شما را گرفته یا تهدید کرده است؟
پاسخ:
خیر. نخست اینکه من (مهربد وارسته) کارِ چندانی نکردهام که بخواهند دنبال من باشند تا بگوییم ترور ام کنند یا همچو چیزی.
کسانیکه این را میپرسند نیز یا بگونهای این گفتمانهای[sup][3][/sup] کوچک ما را بیش از اندازه جدی گرفتهاند, یا مرا بیش از اندازه بزرگ انگاشتهاند.
پرسش:
— آیا در زندگی شخصی ات رویداد ویژهای رخ داده؟ (عاشق شدهای, بیکار شدهای, X شدهای)
پاسخ:
خیر. زندگی بیرونیِ من دگرسانیِ[sup][4][/sup] چندانی نیافته است و رویهمرفته بهتر نیز شده است; کنارهگیری من
از فرومنویسی پیوندی به زندگی شخصی من ندارد, کمااینکه زندگی شخصی من نیز هرگز پیوند آنچنانی به فرومنویسی نداشته است.
در بیرون از اینجا من جوانی شاد و آسوده به نگر میایم که بزرگترین دلنگرانی اش کفش و جامه و گردش و ... است و
این دوگانگی (و چندگانگی) را من در جایگاهِ رویکردی بسیار فراخور برای رسیدگی به همهیِ خواسته[sup][5][/sup] هایم در زندگی یافتهام.
زمانیکه نزدیکان و دوستان نمیدانند شما در زندگی چه میخواهید و براستی چه میکنید, پس هیچ فشاری برای تقویت کردن یا تضعیف کردن
برداشتهای آنها نیز بر دوش شما نخواهد بود و میتوانید دلآسوده به آنچه میخواهید, بی نگرانی از برداشت و دژبرداشت دیگران بپردازید.
پرسش:
— فرنودِ[sup][6][/sup] این بیانگیزگی و ناامیدیِ ناگهانی ات چیست؟
پاسخ:
کدام بی انگیزگی و کدام ناامیدی و هر کدام در چه چیزی؟
از این پرسش بویِ کلی بودن میاید. آیا دربارهیِ ناامیدی من از/در زندگی میسخنیم, یا ناامیدی از یک چیز ویژه, بگوییم آیندهیِ بشریت, خردگرایی یا فرومنویسی؟
در ریخت یکم, خیر من کوچکترین بی انگیزگیای به زندگی نیافتهام و بوارونه, از آنجاییکه زمان را اندک و آینده را بس تیرهوتار
میبینم, اینروزها سخت در تکاپو هستم که از تک تکِ دمهایِ زندگی ام بیشترینهیِ بهره و خوشی را ببرم و هتا یک دم را نیز به اندوه و دریغ نسپرانم!
هر آینه, دربارهیِ ناامیدی از خردگرایی, یا فرومنویسی, آری ناامید هستم چراکه آنها را بسادگی دیگر درخور و راهگشا نمیبینم.
پرسش:
— این سخنانی که دربارهیِ تکنولوژی و آیندهیِ بشریت و خطرهای آن میگویی چیستند و چرا این اندازه مهم میباشند؟
پاسخ:
میکوشم این را به سادهترین شیوهیِ شدنی با یک آزمون اندیشیک بپاسخم.
نخست این را با چیستی تکنولوژی میاغازیم[sup][7][/sup]. تکنولوژی در تعریف نادقیق ولی کارراه انداز ما, هر آن ابزار (نرم یا سخت)ی است که مایهیِ آسانیدن و بهینش[sup][8][/sup] کارها بشود.
سادهترین تکنولوژی را میتوان یک کلوخ یا سنگ نام برد که آدم نخستینی[sup][9][/sup] میتواند براه آن بگوییم پرندگان را شکار کند. یک تکنولوژی فراگیر و بسیار سودمند دیگر را میتوان آتش نامید که از
دیرباز بدست آدمی از آن بهرهبرداری فراوانی شده است. یک تکنولوژی بسیار امروزینتر را میتوان اینترنت دانست که براه آن دادهها بس آسانتر و شتابانتر[sup][10][/sup] دادوستد میشوند.
اکنون برای اینکه به چراییِ خطرناکیِ روزافزون تکنولوژی پی برده شود, من از شما میخواهم یک جامعهیِ آماری بسیار کوچک هزار تنه را در ذهن خود بپندارید.
اکنون با این تیره کوچکی که در ذهن دارید, خواهیم کوشید گام به گام به هموندان[sup][11][/sup] آن تکنولوژیهایی داده و تاثیر[sup][12][/sup] آنرا نیز مشاهده کنیم.
در آغاز, به این هزار تن تکنولوژی کهنی به نام آتش را بدهید. چه دورنما و برایندی[sup][13][/sup] برای تیره خواهد داشت؟ چه سودمندیهایی این تکنولوژی برایشان خواهد آورد و چه زیانهایی (پنهان و ناپنهان) برایشان دربر خواهد داشت؟
کمابیش میتوان پنداشت که همهیِ آن سود بوده و زیان آن از رویدادن آتشسوزیهایِ کمیاب و گاه گسترده, ولی همچنان نه چندان خطرناکِ جنگلهایِ زیستبومِ تیرهیِ ما شاید فراتر نرود.
اکنون پیش رفته و به آنها (تک تک اشان) تکنولوژیِ پیشرفتهتری مانند آهن و فرآوردههایِ آن, کارد و شمشیر
و دشنه[sup][14][/sup] را بدهید. چه برآیندی برای جامعهیِ کوچک شما خواهد داشت؟ چه سودهایی خواهد داشت و چه زیانهایی؟
این ابزارهای نوینتر چنانکه میتوان پنداشت, بیشتر سودمند بوده و زیان آنها از سوء استفادهیِ شاید یک تا دو تنه از میان این هزار تنِ تیره فراتر نخواهد رافت,
که این چند تن مگر با آنها بخواهند برای دیگران مزاحمتهایِ گوناگون درست کرده یا در بدترین ریخت خود, دست به کشتار بزنند. هر آینه برای ≈٩٩٨ تن دیگر این ابزارها
سراسر سودمند خواهند بود و با کاربرد اشان میتوانند از پس نیازهایِ[sup][15][/sup] روزانه خود بس آسانتر برآمده و زمان آزاد و آسودگی بیشتری برای خود در زندگی داشته باشند.
همچنان پیشرفته و تک تک هموندان این تیرهیِ کوچک خود را به ابزاری بسیار نوینتر به نام مسلسل (بگوییم مسلسلی به نام یوزی) مسلح کنید. اکنون چه رخ خواهد داد؟
تکنولوژیای مانند یوزی میبینم که گرچه سودِ چندانی ندارد, ولی همچنان آسیب آنچنان فراگیری نیز دربر ندارد. بمانند دشنهیِ آهنین بالا, شاید یک هزارم یا دوهزارم مردم تیرهیِ
ما از آن سوء استفاده کرده و بخواهند دست به آدمکشی و زورگویی و زیرتیرهسازی و تیرهگرایی بزنند, ولی بیگمان یا بیشینگان[sup][16][/sup] آنها را با ابزاری پلیسمانند مهار کرده و سر جای
خود نشانده یا در بدترین ریخت با پدید آمدن زیرتیرههایِ گوناگون و مسلح شدن همهیِ آنها, به همسنگیای[sup][17][/sup] گرچه گاه و ناگاه خونین و کشنده[sup][18][/sup], ولی همچنان پذیرفتنی و نه چندان جدی خواهید رسیم.
این ابزار شاید مایهیِ کشت و کشتار بسیاری از هموندان[sup][11][/sup] تیرهیِ ما در آغاز[sup][7][/sup] و در گذر سالهای پیش
رو باشد, ولی بیگمان مایهیِ نابودی آنها نخواهد شد: مگر آنکه نگاهی بسیار بدبینانه داشته باشیم یا با دیوانگانی سراسر بیخرد روبرو باشیم.
همچنان پیشبروید و اینبار ابزار بسیار نوینترین به نام بمب اتم را به تک تک هموندان تیره اتان بدهید (اگر دوست داشتید, به جای تک تک هموندان به ١٠ تن یا کمتر اشان بدهید).
اکنون چه رخ خواهد داد؟ آیا همچنان دامنهیِ آسیب تکنولوژی نامبرده مهاردنی و پذیرفتنی است؟ اگر تنها
یکی, از میان همهیِ هموندان تیره به هر دلیل و هر علّتی, از تکنولوژیِ در دست خود سوء استفاده
کرد, همچنان از بیخ تیرهای هم آیا بجا خواهد ماند که بخواهیم دربارهیِ آیندهیِ آن سخن بگوییم؟
تا اینجا اگر درونمایهیِ سخن را دنبال کرده باشید, خواهید دانست که ساده شده, ویژگیهایِ یک تکنولوژی را میتوان به این سه دسته کوتاهید:
فاکتور یکم چیزی است که ما آدمیان برای رسیدن به آن با کاربرد هوش و دانش و خرد امان تکنولوژی را پیشبرده و مینوآوریم[sup][19][/sup].
فاکتور دوم آسیبهایِ اگر نگوییم همهیِ زمانها, بیشتر زمانها ناخواسته ولی ناگزیری[sup][20][/sup] هستند که همراه با تکنولوژی برای ما میایند: کاردی که دو لبه دارد و دستهیِ خود را هم میبُرد.
فاکتور سوم هر آینه دامنهیِ آسیبزایی یک تکنولوژی است, زمانیکه از آن کژبهره برده میشود. نمونهوار, دامنهیِ آسیبزایی یک کارد
یا دشنه[sup][14][/sup] کرانمند است, چراکه یک آدم دستبالا میتواند تنها چند تن و نه بیشتر را با یک دشنه زخمی نموده و آسیب آن خواه ناخواه مرزمند و اندک خواهد بود.
دامنهیِ آسیبزایی یک یوزی (مسلسل) در همسنجی[sup][21][/sup] با کارد بسیار فرّاختر
است; نمونههایِ آنرا شاید در تیراندازیهایِ جسته[sup][1][/sup] گریختهای که در خبرهای آمریکا میخوانیم داشته باشیم.
چندبار در سال و از میان چند سد میلیون و اندی آدم که در آمریکا زندگی میکنند, یک جوان سرخورده یا بیمار پیدا میشود که دست به
تیرباران در مدرسه یا سینما یا همچو جایی زده و آسیب آن گرچه دردناک و رنجآور میباشد, ولی مایهیِ نگرانی آنچنانی نیز نیست,
بویژه زمانیکه آماروار به آن مینگریم: شمار کشتگان رانندگی را بهمسنجید با شمار کشتگان چنین تیراندازیهایی.
هر آینه, هر چه تکنولوژیها پیشرفتهتر و "سودمندتر" میشوند, همزمان به دامنهیِ آسیبزایی آنها نیز افزوده میشود.
یک بمب اتم در همسنجی با یوزی باز دامنهیِ آسیبزاییای چندین بار بزرگتر دارد و تکنولوژی به آن محدود نشده و از آن فراتر نیز خواهد رفت.
پرسش:
— دربارهیِ چه تکنولوژیهایی باید نگران باشیم؟
پاسخ:
چنانکه در بالا گفتیم, هر تکنولوژیای, از سادهترین آن که سنگ و کلوخ باشد تا پیشرفتهترینهایِ آن که بمب اتم باشد سودمندیها و
زیانمندیهایِ خود را دارد, با این دگرسانی[sup][4][/sup] که هر چه تکنولوژیها پیشرفتهتر و سودمندتر میشوند, همزان دامنهیِ آسیبزایی آنها نیز بفراخور گستردهتر میشود.
از آنجاییکه هر تکنولوژیای بیگمان در یک بازهیِ[sup][22][/sup] زمانی بدست برخی سوء استفاده خواهد شد, پس ما با یک حساب سرانگشتی میتوانیم خطرناکیِ یک تکنولوژی را اینگونه برایانیم[sup][23][/sup]:
برخی از تکنولوژیهایِ کنونی که مایهیِ نگرانی هستند و روزبهروز نیز فراگیرتر میشوند:
تکنولوژیهایی که در دست ساخت بوده و دامنهیِ آسیبزاییای همچنان بارها بار گستردهتری از تکنولوژیهایِ ساخته شدهیِ کنونی خواهند داشت:
پرسش:
— آیا این نگرشی بدبینانه نیست که بگوییم چون یک تکنولوژی میتواند از آن سوء استفاده شود, پس حتما از آن سوء استفاده خواهد شد؟
پاسخ:
خیر, در حقیقت میتوان گفت این خوشباوری بسیاری است که بیاندیشیم میتوان تکنولوژی را از فراگیری بازداشت[sup][25][/sup], یا میتوان تکنولوژی را فراگیر داشته و از آن سوء استفاده هم نکرد.
دیدگاه آماریک و منطقی به ما میگوید که در هر فرایند و کنشی همواره چند لغزشی هم اینجا و آنجا خواهند بود (از مهادهایِ[sup][26][/sup] پایهای ترمودینامیک:
هر چیزی که شایندگی[sup][27][/sup] {امکان} رخداد داشته باشد, رخ خواهد داد), همچنانکه این لغزشهای ریز و مِه تاکنون رخ دادهاند و دیده ایم و چنانکه در آینده نیز رخ خواهند داد و خواهیم دید.
اگر در جهان تنها یک کشور بمب اتم داشته باشد, شانس رخداد جنگ اتمی دهها بار کمتر از زمانی است که دو کشور همزمان در جهان به آن مجهز باشند. با
افزودگیِ هر کشور نو به پهنهیِ[sup][28][/sup] کشورهای اتمی در جهان, گِرایند[sup][29][/sup] ما در رخداد فاجعهای اتمی نیز فزونی خواهد یافت, آنهم با روندی نارژگین[sup][30][/sup] (i.e. nonlinear).
پرسش:
— بشریت تاکنون بخوبی فرازیسته[sup][31][/sup] (بقاء داشته) و بخش بزرگی از آنرا وامدار تکنولوژی است, پس چرا باید ناگهان در آستانهیِ نابودی آنهم بدستِ همان تکنولوژی باشد؟
پاسخ:
شوربختانه ما در جهانی زندگی میکنیم که ژنهایِ ما هنوز به گردِ پیشرفتگی آن هم نرسیدهاند. از دیدگاه منطقی برآمده از ژنتیک ما,
اینکه در زمانهای[sup][32][/sup] زندگی کنیم که همه چیز رو به نابودی باشد بسیار دور[sup][33][/sup] از باور خواهد بود, چراکه بدرستی ژنهایِ ما برای میلیونها
سال روی این گویال[sup][34][/sup] خاکی بودهاند و از دیدگاه آماریکِ ناب, اینکه "ناگهان" پس از این همه سال چیزی بخواهد بدگرد[sup][35][/sup] بسیار بسیار اندک است.
هر آینه, منطق (فرنودسار[sup][36][/sup]) به ما میگوید که ابزارهای امروز, ابزارهای دیروز نیستند. ابزارهای امروز پیشرفتهتر, بدردبخورتر و همزمان خطرناکتر از پیشینیان[sup][37][/sup] خود
هستند. ژنهایِ ما در زیستبومی فرگشتهاند[sup][38][/sup] که کنش یک آدمِ تنها, هرگز و هرگز توانایی آسیبرسانیای این چنین فرّاخ[sup][39][/sup] و گستردهای را نداشته است. یک آدم
هرگز نمیتوانسته بتنهایی این چنین خطرناک باشد که امروز هست (رهبر کرهیِ شمالی که بسادگی جهان را تهدید به جنگ اتمی میکند), ولی دورنمای تاریکِ ما
به آن نیز نکوتاهیده و میبینم که ابزارهای فردا از این نیز باز پا را فراتر گذاشته و به یک آدم تنها, خواسته[sup][5][/sup] یا ناخواسته, توانایی نابودی یک گویال زمین را میدهند.
بمب اتم گرچه جنگابزارهای است سهمگین و دهشتناک, ولی دسترسی به آن [هنوز] سخت است و انگشتشمار کسانی در جهان بیشتر به آن دسترسی ندارند, آنهم زیر کنترل دولتها و دستورکارهای گوناگون و سخت.
هر آینه تکنولوژیای مانند «مهندسی ژنتیک» از جمله ابزارهای است که در خود سرشت فراگیری داشته و همزمان دامنهیِ آسیبزاییای سدها بار گستردهتری را نیز دارد, بگونهایکه
اینبار, در برابر انگشتشمار کسانیکه امروز دسترسی به بمب اتم دارند, ما فردا دهها هزار تن و سازمان گوناگون را خواهیم داشت که به ابزاری بس خطرناکتر از بمب اتم نیز مجهز خواهند بود.
فراگیری و دامنهیِ آسیبزایی یک تکنولوژی زمانیکه از یک آستانهای فراتر رفت, تنها به یک بیخرد مینیازد[sup][15][/sup] که جهان را با آن نابود سازد.
پرسش:
— راهکار شما برای مقابله به مثل یا اصلاح تکنولوژی چیست؟
پاسخ:
من راهکاری ندارم. اندیشمند بزرگ کازینسکی راهکار را در انقلاب و برگشت به دورانِ گذشته و از میان بردن تکنولوژیهایِ نوین میبیند. این راهکار
میتواند و میشاید[sup][40][/sup] که کار کند و بگونهای تنها راهکارِ فرنودینِ[sup][41][/sup] دردستی است که داریم, ولی از آنجاییکه برایِ خود من دورنمایِ خوشایندی ندارد و زندگی در گذشته
را ناخواستنی میابم — فراموش نشود که من خود از پیشروترینها در زمینهیِ تکنولوژی میباشم و بیگمان تا اندازهای معتاد به آن — دربارهیِ آن نیز بهمینسان دلپُر[sup][42][/sup] نیستم و نیاز به اندیشهیِ بیشتر میبینم.
پرسش:
— اگر شما راهکاری ندارید و اگر آینده را اینچنین تاریک میبیند, پس هدف از این کارها و کنارهگیریها و سخنان چیست؟
پاسخ:
چنانکه بزرگمهر دانشمند هرگز گفت: «همه چیز را همگان دانند و همگان از مادر زاده نشدهاند».
پس به حکم خرد, من نیز آنچه میدانم و از آن مهندتر[sup][43][/sup] نمیدانم را میگویم, فرجامیابی از سخن یا راهکاریابی آن ولی دیگر بر دوش من نبوده و از خویشکاریهایِ[sup][44][/sup] من نیست.
----
1. ^ آ ب Jastan || جستن: اتفاق افتادن; رویدادن; رخدادن MacKenzie to occur; to happen
2. ^ Xušnudan || خوشنودن: راضی کردن to satisfy
3. ^ goft+mân+idan::Goftmânidan || گفتمانیدن: گفتمان کردن Ϣiki-En to discourse
4. ^ آ ب digar+sân+i::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
5. ^ آ ب Xwâst || خواست: اراده Ϣiki-En, Ϣiki-De, ϢDict-Pâ, Dehxodâ will Wille
6. ^ far+nud::Farnud || فرنود: استدلال; منطق; دلیل Ϣiki-En reason
7. ^ آ ب Âqâxtan || آغاختن: آغازیدن Ϣiki-En, Ϣiki-De to begin beginnen
8. ^ behin+eš::Behineš || بهینش: بهینهسازی Ϣiki-En optimization
9. ^ noxost+in+i::Noxostini || نخستینی: بدوی Ϣiki-En primitive
10. ^ šetâb+ân::Šetâbân || شتابان: hastily
11. ^ آ ب ham+vand::Hamvand || هموند: عضو Ϣiki-En, Dehxodâ member
12. ^ hanây+eš::Hanâyeš || تاثیر: تاثیر Ϣiki-En efficacy
13. ^ bar+ây+and::Barâyand || برایند: منتجه; نتیجه ϢDict-Pâ, Ϣiki-En resultant
14. ^ آ ب dešn+e::Dešne || دشنه: خنجر MacKenzie, Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Ϣiki-Pâ, Dehxodâ dagger
15. ^ آ ب niyâx+tan::Niyâxtan || نیاختن: نیازیدن; نیاز داشتن Ϣiki-En to need
16. ^ biš+in+eg+ân::Bišinegân || بیشینگان: أكثریت majority
17. ^ ham+sang+i::Hamsangi || همسنگی: توازن . تعادل . هم وزن بودن Dehxodâ, Ϣiki-En balance
18. ^ keš+and::Kešand || کشند: جذر و مد Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ tide
19. ^ no+âvardan::Noâvardan || نواوردن: نوآوری کردن; ابداع کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to innovate
20. ^ gezir+idan::Geziridan || گزیریدن: مصمم شدن Dehxodâ to be determined bestimmt werden
21. ^ ham+sanjidan::Hamsanjidan || همسنجیدن: مقایسه کردن to compare
22. ^ bâz+e::Bâze || بازه: فاصله Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ interval
23. ^ râyân+tan::Râyântan <— Râyânidan || رایانتن: محاسبه کردن to compute
24. ^ far+sâxt+e::Farsâxte || فرساخته: مصنوعی Ϣiki-En sophisticated; artificial
25. ^ bâz+dâštan::Bâzdâštan || بازداشتن: پیشگیری کردن; دستگیر کردن to deter
26. ^ meh+âd::Mehâd || مهاد: اصل Ϣiki-En principle; law
27. ^ Šâyandegi || شایندگی: اختیار
28. ^ pahn+e::Pahne || پهنه: مساحت Ϣiki-En area
29. ^ ger+ây+and::Gerâyand || گرایند: احتمال, اگرآیند probable
30. ^ nâ+raž+gin::Nâražgin || نارژگین: نارژگون; ناخطی; غیر خطی non-linear
31. ^ farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En survival
32. ^ zamân+e::Zamâne || زمانه: دوران Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ era; times
33. ^ dur+idan::Duridan || دوریدن: دور شدن to recede
34. ^ guy+âl::Guyâl || گویال: کره; گویال زمین Ϣiki-En planet
35. ^ Digarestan <— Degarestan || دیگرستن: تغییر کردن Ϣiki-En to change
36. ^ farnud+sâr::Farnudsâr || فرنودسار: دانش منطق Ϣiki-En logics
37. ^ Pišini || پیشینی: Ϣiki-En a priori
38. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
39. ^ farâx+idan::Farâxidan || فراخیدن: گسترش یافتن Dehxodâ, Ϣiki-En to stretch out; to expand
40. ^ šây+estan::Šâyestan || شایستن: ممکن بودن Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Dehxodâ to may
41. ^ far+nud+in::Farnudin || فرنودین: منطقی logical
42. ^ Delpor || دلپر: مطمئن Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-En certain; assured; confident
43. ^ meh+and::Mehand || مهند: مهم important; significant
44. ^ xwiš+kâr+i::Xwiškâri || خویشکاری: وظیفهشناسی; انجام کار درست MacKenzie proper function
از آنجاییکه این کنارهگیریِ من گویا برای برخی خوانندگان نادریافتنی بوده و از دوست امان آنارشی گرفته تا دیگران از این انجمن
و پارس-اسکای و ... هر یک چندین باری چند جایی پرسیدهاند و پاسخهایِ مرا نیز جدی نگرفته و به دنبال علت دیگری در رفتارم میگردند,
از نمیدانم ج.ا. مرا گرفته و تهدید کرده تا عاشق شده ام و شکست عشقی خورده ام یا همچو
فانتزیهای دیگری, من این را در جایگاه یک پرسش و پاسخ همینجا مینهم تا در آینده نیاز به دوبارهگویی پیش نیاید.
سخنانی که در راستای این دو پیک من داده میشوند,
روی هم رفته چنین درونمایهای دارند:
نقل قول:اگر پیش تر نسبت به تو آشنایی نداشتم؛ به کمبود انگیزه ات نسبت به گفتگوی نقادانه پیرامون این جستار و نسبت به مطالعه متنی که نگاشته بودی؛ تنها لبخند معنادار مرا می دیدی و سکوتم را بر گذر این موضوع از ذهنم!
مطالعه آن متن مرا به یاد روزگاران نخست از انقلاب فکری ام(شروع خردگرایی) انداخت.
روزگارانی که سقراط وار پیرامون اسلام،قرآن و خداوند شک و شبه های خود را با شور و انگیزه فراوان جهت یافتن حقیقت و بازگشتم به اجتماع؛ برای اجتماع واپس مانده خود مطرح می نمودم؛ چه پدر و مادر... چه دوستانم... و چه روشن فکران دینی(!)
گمان نمی برم لازم به توضیح باشد که چه نتایجی از این بابت عایدم شده است.
شاید با این مقدمه احساس همگرایی چندانی میان خودت و من نبینی و با خود چنین بگویی که مشکل اصلا این نیست! ولی تاکید من در ریشه سرخوردگی ات نهفته؛ وگرنه تکنولوژی هم در کنار بسیاری از دیگر عامل های تهدید بشریت نشسته و چرا باید تو را دلسرد کند تا اینچنین زانوی غم در آغوش کشی؟
از این رو آنچه در مفهوم تکنولوژی و پیشرفت آن تو را سرخورده کرده تنها برای من به سان لبخندی گذراست...
اساس مشکل؛ دیدگاه و چشمداشت اجتماع گرایانه توست! وگر نه در صورتیکه تو راه خود؛ رَوی و تکنولوژی و پیشرفت آن را در بستر اخلاق خردگرایی به کار بندی، نگرانیت چیست؟این همه بدبینی به تکنولوژی برای چیست؟ چرا خود را از حماقت بشریت می رنجانی؟ چه پیوندی با کنش های تو در انجمن دفترچه دارد؟
اگر به راستی، صرفا جهت سود خودت در آنجا فعالیت می نمودی؛ پس چگونه چنین تناقض عمیقی برایت به وجود آمده است؟ آیا همه ی آن فعالیت ها در جهت گسترش خردگرایی(؟!) و پارسی نویسی(؟!) تنها برای سود خودت بوده اند؟در آن صورت، دلسردی از تکنولوژی چه پیوندی با ترک انجمن دفترچه دارد؟
چرا با اخلاق نمی توان تکنولوژی را در فردگرایی کنترل کرد؟تو راه مستقل خودت را داشته باش و اجازه نده حماقت بشریت آزارت دهد. آری شاید ما توانایی مهار و اثر گذاری بر این طبیعت جبار و پرقدرت را نداشته باشیم؛ ولی چرا باید اثر پذیری ای همسان دیگر موجودات داشته باشیم؟
پس خردگرایی چه می شود؟چه تمایزی میان ما و سایر بشریت دیده می شود؟ خردگرایی تنهاتکنولوژی را جایگزین باورهای خرافی پیشین نموده است؟پس آنچه از خردگرایی می پنداری را در ذهن خود به آتش بکش. و آری؛ من آن چنان مغرور و خودباوریده هستم که خردگرایی را باز تعریف نموده و قصد داشته و دارم مفهوم فلسفی خردگرایی در دوران روشنگری بزرگانی چون کانت،اسپینوزا،دکارت و … را در کنار مفهوم مدرن آن، در یک مکتب پرفدرت فلسفی(جهان بینی) تکامل بخشم.
خردگرایی در فردیت معنا می یابد و صرفا برای سود فردی با اجتماع پیوند می خورد. پس متفاوت است باآنچه خردگرایی کشورهای خردگرا می خوانی! مشکل از دیدگاه و وابستگی اجتماعی توست و حتی تا آنجا تاثیر سهشمندی پذیرفته ای که تماماخردگرایی،دانش،تکنولوژی و فلسفه را هم ناسودمند می خوانی! پس چگونه زیستنی را سودمند می پنداری؟
خردگرایی بهترین شانس ما برای فرا زیست می باشد و چکیده تعریف من ازآن چنین است:
"درک بیشتر از حقایق جهان هستی و سود بردن از بهترین لذت ها در بستر حقایق"
شاید به خاطر نقش مهند دانش در این خردگرایی؛ کارکرد آن ناقص به دیده مان بیاید؛ ولی تاکنون بهترین ابزار ما پیرامون بستر موقعیتمان در گستره رنجها و لذت ها؛ دارای گرایند بیشینه جهت دست یافتن به لذت های بیشتر است.بی انصافیست اگر صرفاآن را برانگیزنده ی تکنولوژی بدانی!
به تازگی نظریه آنارشیسم خردگراییم ذهنم را مشغول داشته که در آن اجتماع از فردگرایی صرف در خردگرایی؛ به یک همراستایی خودبه خودی زیبا در میان افراد شکل می گیرد.
اگر سایر آدمیان با این خردگرایی غریبه اند؛ پس حضور در اجتماع آنها صرفابرای سودگرایی فردی معنا می یابد و در این میان فعالیت های تو در گسترش خردگرایی یابه شکل مضحک تر آن گسترش پارسیک نگاری، جایی نخواهند داشت. البته فرنودهایم بیشتر و توصیف خردگراییم مفصل تر از آن است که در اینجا گنجانده شود.
با پیگیری آن پیک ات و گفتگویت پیرامون آن با امیر؛ مطالبی نگاشته ای که نه تنها برپاد خردگرایی نیستند؛ بلکه گاهاآن بی کنشی ها هم قابل تبیین هستند.
و در آخر چنین پرسشی برایم مطرح می شود که آیا زین پس، مهربد وارسته پس از این بهت زدگی؛ صرفا برای خردگرایی خودش، سودی در فعالیت دنیای مجازی نخواهد برد؟
من بجای quote کردن پیک بالا, در یک پرسش و پاسخ به همهیِ پرسشهایِ پیش کشیدهیِ بالا و همانندِ دیگران یکجا پاسخ میدهم.
***
پرسش:
— آیا جمهوری اسلامی شما را گرفته یا تهدید کرده است؟
پاسخ:
خیر. نخست اینکه من (مهربد وارسته) کارِ چندانی نکردهام که بخواهند دنبال من باشند تا بگوییم ترور ام کنند یا همچو چیزی.
کسانیکه این را میپرسند نیز یا بگونهای این گفتمانهای[sup][3][/sup] کوچک ما را بیش از اندازه جدی گرفتهاند, یا مرا بیش از اندازه بزرگ انگاشتهاند.
***
پرسش:
— آیا در زندگی شخصی ات رویداد ویژهای رخ داده؟ (عاشق شدهای, بیکار شدهای, X شدهای)
پاسخ:
خیر. زندگی بیرونیِ من دگرسانیِ[sup][4][/sup] چندانی نیافته است و رویهمرفته بهتر نیز شده است; کنارهگیری من
از فرومنویسی پیوندی به زندگی شخصی من ندارد, کمااینکه زندگی شخصی من نیز هرگز پیوند آنچنانی به فرومنویسی نداشته است.
در بیرون از اینجا من جوانی شاد و آسوده به نگر میایم که بزرگترین دلنگرانی اش کفش و جامه و گردش و ... است و
این دوگانگی (و چندگانگی) را من در جایگاهِ رویکردی بسیار فراخور برای رسیدگی به همهیِ خواسته[sup][5][/sup] هایم در زندگی یافتهام.
زمانیکه نزدیکان و دوستان نمیدانند شما در زندگی چه میخواهید و براستی چه میکنید, پس هیچ فشاری برای تقویت کردن یا تضعیف کردن
برداشتهای آنها نیز بر دوش شما نخواهد بود و میتوانید دلآسوده به آنچه میخواهید, بی نگرانی از برداشت و دژبرداشت دیگران بپردازید.
***
پرسش:
— فرنودِ[sup][6][/sup] این بیانگیزگی و ناامیدیِ ناگهانی ات چیست؟
پاسخ:
کدام بی انگیزگی و کدام ناامیدی و هر کدام در چه چیزی؟
از این پرسش بویِ کلی بودن میاید. آیا دربارهیِ ناامیدی من از/در زندگی میسخنیم, یا ناامیدی از یک چیز ویژه, بگوییم آیندهیِ بشریت, خردگرایی یا فرومنویسی؟
در ریخت یکم, خیر من کوچکترین بی انگیزگیای به زندگی نیافتهام و بوارونه, از آنجاییکه زمان را اندک و آینده را بس تیرهوتار
میبینم, اینروزها سخت در تکاپو هستم که از تک تکِ دمهایِ زندگی ام بیشترینهیِ بهره و خوشی را ببرم و هتا یک دم را نیز به اندوه و دریغ نسپرانم!
هر آینه, دربارهیِ ناامیدی از خردگرایی, یا فرومنویسی, آری ناامید هستم چراکه آنها را بسادگی دیگر درخور و راهگشا نمیبینم.
***
پرسش:
— این سخنانی که دربارهیِ تکنولوژی و آیندهیِ بشریت و خطرهای آن میگویی چیستند و چرا این اندازه مهم میباشند؟
پاسخ:
میکوشم این را به سادهترین شیوهیِ شدنی با یک آزمون اندیشیک بپاسخم.
نخست این را با چیستی تکنولوژی میاغازیم[sup][7][/sup]. تکنولوژی در تعریف نادقیق ولی کارراه انداز ما, هر آن ابزار (نرم یا سخت)ی است که مایهیِ آسانیدن و بهینش[sup][8][/sup] کارها بشود.
سادهترین تکنولوژی را میتوان یک کلوخ یا سنگ نام برد که آدم نخستینی[sup][9][/sup] میتواند براه آن بگوییم پرندگان را شکار کند. یک تکنولوژی فراگیر و بسیار سودمند دیگر را میتوان آتش نامید که از
دیرباز بدست آدمی از آن بهرهبرداری فراوانی شده است. یک تکنولوژی بسیار امروزینتر را میتوان اینترنت دانست که براه آن دادهها بس آسانتر و شتابانتر[sup][10][/sup] دادوستد میشوند.
اکنون برای اینکه به چراییِ خطرناکیِ روزافزون تکنولوژی پی برده شود, من از شما میخواهم یک جامعهیِ آماری بسیار کوچک هزار تنه را در ذهن خود بپندارید.
اکنون با این تیره کوچکی که در ذهن دارید, خواهیم کوشید گام به گام به هموندان[sup][11][/sup] آن تکنولوژیهایی داده و تاثیر[sup][12][/sup] آنرا نیز مشاهده کنیم.
در آغاز, به این هزار تن تکنولوژی کهنی به نام آتش را بدهید. چه دورنما و برایندی[sup][13][/sup] برای تیره خواهد داشت؟ چه سودمندیهایی این تکنولوژی برایشان خواهد آورد و چه زیانهایی (پنهان و ناپنهان) برایشان دربر خواهد داشت؟
کمابیش میتوان پنداشت که همهیِ آن سود بوده و زیان آن از رویدادن آتشسوزیهایِ کمیاب و گاه گسترده, ولی همچنان نه چندان خطرناکِ جنگلهایِ زیستبومِ تیرهیِ ما شاید فراتر نرود.
اکنون پیش رفته و به آنها (تک تک اشان) تکنولوژیِ پیشرفتهتری مانند آهن و فرآوردههایِ آن, کارد و شمشیر
و دشنه[sup][14][/sup] را بدهید. چه برآیندی برای جامعهیِ کوچک شما خواهد داشت؟ چه سودهایی خواهد داشت و چه زیانهایی؟
این ابزارهای نوینتر چنانکه میتوان پنداشت, بیشتر سودمند بوده و زیان آنها از سوء استفادهیِ شاید یک تا دو تنه از میان این هزار تنِ تیره فراتر نخواهد رافت,
که این چند تن مگر با آنها بخواهند برای دیگران مزاحمتهایِ گوناگون درست کرده یا در بدترین ریخت خود, دست به کشتار بزنند. هر آینه برای ≈٩٩٨ تن دیگر این ابزارها
سراسر سودمند خواهند بود و با کاربرد اشان میتوانند از پس نیازهایِ[sup][15][/sup] روزانه خود بس آسانتر برآمده و زمان آزاد و آسودگی بیشتری برای خود در زندگی داشته باشند.
همچنان پیشرفته و تک تک هموندان این تیرهیِ کوچک خود را به ابزاری بسیار نوینتر به نام مسلسل (بگوییم مسلسلی به نام یوزی) مسلح کنید. اکنون چه رخ خواهد داد؟
تکنولوژیای مانند یوزی میبینم که گرچه سودِ چندانی ندارد, ولی همچنان آسیب آنچنان فراگیری نیز دربر ندارد. بمانند دشنهیِ آهنین بالا, شاید یک هزارم یا دوهزارم مردم تیرهیِ
ما از آن سوء استفاده کرده و بخواهند دست به آدمکشی و زورگویی و زیرتیرهسازی و تیرهگرایی بزنند, ولی بیگمان یا بیشینگان[sup][16][/sup] آنها را با ابزاری پلیسمانند مهار کرده و سر جای
خود نشانده یا در بدترین ریخت با پدید آمدن زیرتیرههایِ گوناگون و مسلح شدن همهیِ آنها, به همسنگیای[sup][17][/sup] گرچه گاه و ناگاه خونین و کشنده[sup][18][/sup], ولی همچنان پذیرفتنی و نه چندان جدی خواهید رسیم.
این ابزار شاید مایهیِ کشت و کشتار بسیاری از هموندان[sup][11][/sup] تیرهیِ ما در آغاز[sup][7][/sup] و در گذر سالهای پیش
رو باشد, ولی بیگمان مایهیِ نابودی آنها نخواهد شد: مگر آنکه نگاهی بسیار بدبینانه داشته باشیم یا با دیوانگانی سراسر بیخرد روبرو باشیم.
همچنان پیشبروید و اینبار ابزار بسیار نوینترین به نام بمب اتم را به تک تک هموندان تیره اتان بدهید (اگر دوست داشتید, به جای تک تک هموندان به ١٠ تن یا کمتر اشان بدهید).
اکنون چه رخ خواهد داد؟ آیا همچنان دامنهیِ آسیب تکنولوژی نامبرده مهاردنی و پذیرفتنی است؟ اگر تنها
یکی, از میان همهیِ هموندان تیره به هر دلیل و هر علّتی, از تکنولوژیِ در دست خود سوء استفاده
کرد, همچنان از بیخ تیرهای هم آیا بجا خواهد ماند که بخواهیم دربارهیِ آیندهیِ آن سخن بگوییم؟
تا اینجا اگر درونمایهیِ سخن را دنبال کرده باشید, خواهید دانست که ساده شده, ویژگیهایِ یک تکنولوژی را میتوان به این سه دسته کوتاهید:
١. سودهایِ آن
٢. زیانهایِ آن
٣. دامنهیِ آسیبزاییِ آن
٢. زیانهایِ آن
٣. دامنهیِ آسیبزاییِ آن
فاکتور یکم چیزی است که ما آدمیان برای رسیدن به آن با کاربرد هوش و دانش و خرد امان تکنولوژی را پیشبرده و مینوآوریم[sup][19][/sup].
فاکتور دوم آسیبهایِ اگر نگوییم همهیِ زمانها, بیشتر زمانها ناخواسته ولی ناگزیری[sup][20][/sup] هستند که همراه با تکنولوژی برای ما میایند: کاردی که دو لبه دارد و دستهیِ خود را هم میبُرد.
فاکتور سوم هر آینه دامنهیِ آسیبزایی یک تکنولوژی است, زمانیکه از آن کژبهره برده میشود. نمونهوار, دامنهیِ آسیبزایی یک کارد
یا دشنه[sup][14][/sup] کرانمند است, چراکه یک آدم دستبالا میتواند تنها چند تن و نه بیشتر را با یک دشنه زخمی نموده و آسیب آن خواه ناخواه مرزمند و اندک خواهد بود.
دامنهیِ آسیبزایی یک یوزی (مسلسل) در همسنجی[sup][21][/sup] با کارد بسیار فرّاختر
است; نمونههایِ آنرا شاید در تیراندازیهایِ جسته[sup][1][/sup] گریختهای که در خبرهای آمریکا میخوانیم داشته باشیم.
چندبار در سال و از میان چند سد میلیون و اندی آدم که در آمریکا زندگی میکنند, یک جوان سرخورده یا بیمار پیدا میشود که دست به
تیرباران در مدرسه یا سینما یا همچو جایی زده و آسیب آن گرچه دردناک و رنجآور میباشد, ولی مایهیِ نگرانی آنچنانی نیز نیست,
بویژه زمانیکه آماروار به آن مینگریم: شمار کشتگان رانندگی را بهمسنجید با شمار کشتگان چنین تیراندازیهایی.
هر آینه, هر چه تکنولوژیها پیشرفتهتر و "سودمندتر" میشوند, همزمان به دامنهیِ آسیبزایی آنها نیز افزوده میشود.
یک بمب اتم در همسنجی با یوزی باز دامنهیِ آسیبزاییای چندین بار بزرگتر دارد و تکنولوژی به آن محدود نشده و از آن فراتر نیز خواهد رفت.
***
پرسش:
— دربارهیِ چه تکنولوژیهایی باید نگران باشیم؟
پاسخ:
چنانکه در بالا گفتیم, هر تکنولوژیای, از سادهترین آن که سنگ و کلوخ باشد تا پیشرفتهترینهایِ آن که بمب اتم باشد سودمندیها و
زیانمندیهایِ خود را دارد, با این دگرسانی[sup][4][/sup] که هر چه تکنولوژیها پیشرفتهتر و سودمندتر میشوند, همزان دامنهیِ آسیبزایی آنها نیز بفراخور گستردهتر میشود.
از آنجاییکه هر تکنولوژیای بیگمان در یک بازهیِ[sup][22][/sup] زمانی بدست برخی سوء استفاده خواهد شد, پس ما با یک حساب سرانگشتی میتوانیم خطرناکیِ یک تکنولوژی را اینگونه برایانیم[sup][23][/sup]:
زیانمندی x دامنهیِ آسیبزایی
برخی از تکنولوژیهایِ کنونی که مایهیِ نگرانی هستند و روزبهروز نیز فراگیرتر میشوند:
١. جنگافزارهای بیولوژیکی و شیمیایی
٢. جنگافزارهای اتمی (بمب اتم, هیدروژن, etc.)
...
٢. جنگافزارهای اتمی (بمب اتم, هیدروژن, etc.)
...
تکنولوژیهایی که در دست ساخت بوده و دامنهیِ آسیبزاییای همچنان بارها بار گستردهتری از تکنولوژیهایِ ساخته شدهیِ کنونی خواهند داشت:
١. مهندسی ژنتیک
٢. هوش فرساخته[sup][24][/sup] (artificial intelligence)
٣. ...
٢. هوش فرساخته[sup][24][/sup] (artificial intelligence)
٣. ...
***
پرسش:
— آیا این نگرشی بدبینانه نیست که بگوییم چون یک تکنولوژی میتواند از آن سوء استفاده شود, پس حتما از آن سوء استفاده خواهد شد؟
پاسخ:
خیر, در حقیقت میتوان گفت این خوشباوری بسیاری است که بیاندیشیم میتوان تکنولوژی را از فراگیری بازداشت[sup][25][/sup], یا میتوان تکنولوژی را فراگیر داشته و از آن سوء استفاده هم نکرد.
دیدگاه آماریک و منطقی به ما میگوید که در هر فرایند و کنشی همواره چند لغزشی هم اینجا و آنجا خواهند بود (از مهادهایِ[sup][26][/sup] پایهای ترمودینامیک:
هر چیزی که شایندگی[sup][27][/sup] {امکان} رخداد داشته باشد, رخ خواهد داد), همچنانکه این لغزشهای ریز و مِه تاکنون رخ دادهاند و دیده ایم و چنانکه در آینده نیز رخ خواهند داد و خواهیم دید.
اگر در جهان تنها یک کشور بمب اتم داشته باشد, شانس رخداد جنگ اتمی دهها بار کمتر از زمانی است که دو کشور همزمان در جهان به آن مجهز باشند. با
افزودگیِ هر کشور نو به پهنهیِ[sup][28][/sup] کشورهای اتمی در جهان, گِرایند[sup][29][/sup] ما در رخداد فاجعهای اتمی نیز فزونی خواهد یافت, آنهم با روندی نارژگین[sup][30][/sup] (i.e. nonlinear).
***
پرسش:
— بشریت تاکنون بخوبی فرازیسته[sup][31][/sup] (بقاء داشته) و بخش بزرگی از آنرا وامدار تکنولوژی است, پس چرا باید ناگهان در آستانهیِ نابودی آنهم بدستِ همان تکنولوژی باشد؟
پاسخ:
شوربختانه ما در جهانی زندگی میکنیم که ژنهایِ ما هنوز به گردِ پیشرفتگی آن هم نرسیدهاند. از دیدگاه منطقی برآمده از ژنتیک ما,
اینکه در زمانهای[sup][32][/sup] زندگی کنیم که همه چیز رو به نابودی باشد بسیار دور[sup][33][/sup] از باور خواهد بود, چراکه بدرستی ژنهایِ ما برای میلیونها
سال روی این گویال[sup][34][/sup] خاکی بودهاند و از دیدگاه آماریکِ ناب, اینکه "ناگهان" پس از این همه سال چیزی بخواهد بدگرد[sup][35][/sup] بسیار بسیار اندک است.
هر آینه, منطق (فرنودسار[sup][36][/sup]) به ما میگوید که ابزارهای امروز, ابزارهای دیروز نیستند. ابزارهای امروز پیشرفتهتر, بدردبخورتر و همزمان خطرناکتر از پیشینیان[sup][37][/sup] خود
هستند. ژنهایِ ما در زیستبومی فرگشتهاند[sup][38][/sup] که کنش یک آدمِ تنها, هرگز و هرگز توانایی آسیبرسانیای این چنین فرّاخ[sup][39][/sup] و گستردهای را نداشته است. یک آدم
هرگز نمیتوانسته بتنهایی این چنین خطرناک باشد که امروز هست (رهبر کرهیِ شمالی که بسادگی جهان را تهدید به جنگ اتمی میکند), ولی دورنمای تاریکِ ما
به آن نیز نکوتاهیده و میبینم که ابزارهای فردا از این نیز باز پا را فراتر گذاشته و به یک آدم تنها, خواسته[sup][5][/sup] یا ناخواسته, توانایی نابودی یک گویال زمین را میدهند.
بمب اتم گرچه جنگابزارهای است سهمگین و دهشتناک, ولی دسترسی به آن [هنوز] سخت است و انگشتشمار کسانی در جهان بیشتر به آن دسترسی ندارند, آنهم زیر کنترل دولتها و دستورکارهای گوناگون و سخت.
هر آینه تکنولوژیای مانند «مهندسی ژنتیک» از جمله ابزارهای است که در خود سرشت فراگیری داشته و همزمان دامنهیِ آسیبزاییای سدها بار گستردهتری را نیز دارد, بگونهایکه
اینبار, در برابر انگشتشمار کسانیکه امروز دسترسی به بمب اتم دارند, ما فردا دهها هزار تن و سازمان گوناگون را خواهیم داشت که به ابزاری بس خطرناکتر از بمب اتم نیز مجهز خواهند بود.
فراگیری و دامنهیِ آسیبزایی یک تکنولوژی زمانیکه از یک آستانهای فراتر رفت, تنها به یک بیخرد مینیازد[sup][15][/sup] که جهان را با آن نابود سازد.
***
پرسش:
— راهکار شما برای مقابله به مثل یا اصلاح تکنولوژی چیست؟
پاسخ:
من راهکاری ندارم. اندیشمند بزرگ کازینسکی راهکار را در انقلاب و برگشت به دورانِ گذشته و از میان بردن تکنولوژیهایِ نوین میبیند. این راهکار
میتواند و میشاید[sup][40][/sup] که کار کند و بگونهای تنها راهکارِ فرنودینِ[sup][41][/sup] دردستی است که داریم, ولی از آنجاییکه برایِ خود من دورنمایِ خوشایندی ندارد و زندگی در گذشته
را ناخواستنی میابم — فراموش نشود که من خود از پیشروترینها در زمینهیِ تکنولوژی میباشم و بیگمان تا اندازهای معتاد به آن — دربارهیِ آن نیز بهمینسان دلپُر[sup][42][/sup] نیستم و نیاز به اندیشهیِ بیشتر میبینم.
***
پرسش:
— اگر شما راهکاری ندارید و اگر آینده را اینچنین تاریک میبیند, پس هدف از این کارها و کنارهگیریها و سخنان چیست؟
پاسخ:
چنانکه بزرگمهر دانشمند هرگز گفت: «همه چیز را همگان دانند و همگان از مادر زاده نشدهاند».
پس به حکم خرد, من نیز آنچه میدانم و از آن مهندتر[sup][43][/sup] نمیدانم را میگویم, فرجامیابی از سخن یا راهکاریابی آن ولی دیگر بر دوش من نبوده و از خویشکاریهایِ[sup][44][/sup] من نیست.
----
1. ^ آ ب Jastan || جستن: اتفاق افتادن; رویدادن; رخدادن MacKenzie to occur; to happen
2. ^ Xušnudan || خوشنودن: راضی کردن to satisfy
3. ^ goft+mân+idan::Goftmânidan || گفتمانیدن: گفتمان کردن Ϣiki-En to discourse
4. ^ آ ب digar+sân+i::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
5. ^ آ ب Xwâst || خواست: اراده Ϣiki-En, Ϣiki-De, ϢDict-Pâ, Dehxodâ will Wille
6. ^ far+nud::Farnud || فرنود: استدلال; منطق; دلیل Ϣiki-En reason
7. ^ آ ب Âqâxtan || آغاختن: آغازیدن Ϣiki-En, Ϣiki-De to begin beginnen
8. ^ behin+eš::Behineš || بهینش: بهینهسازی Ϣiki-En optimization
9. ^ noxost+in+i::Noxostini || نخستینی: بدوی Ϣiki-En primitive
10. ^ šetâb+ân::Šetâbân || شتابان: hastily
11. ^ آ ب ham+vand::Hamvand || هموند: عضو Ϣiki-En, Dehxodâ member
12. ^ hanây+eš::Hanâyeš || تاثیر: تاثیر Ϣiki-En efficacy
13. ^ bar+ây+and::Barâyand || برایند: منتجه; نتیجه ϢDict-Pâ, Ϣiki-En resultant
14. ^ آ ب dešn+e::Dešne || دشنه: خنجر MacKenzie, Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Ϣiki-Pâ, Dehxodâ dagger
15. ^ آ ب niyâx+tan::Niyâxtan || نیاختن: نیازیدن; نیاز داشتن Ϣiki-En to need
16. ^ biš+in+eg+ân::Bišinegân || بیشینگان: أكثریت majority
17. ^ ham+sang+i::Hamsangi || همسنگی: توازن . تعادل . هم وزن بودن Dehxodâ, Ϣiki-En balance
18. ^ keš+and::Kešand || کشند: جذر و مد Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ tide
19. ^ no+âvardan::Noâvardan || نواوردن: نوآوری کردن; ابداع کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to innovate
20. ^ gezir+idan::Geziridan || گزیریدن: مصمم شدن Dehxodâ to be determined bestimmt werden
21. ^ ham+sanjidan::Hamsanjidan || همسنجیدن: مقایسه کردن to compare
22. ^ bâz+e::Bâze || بازه: فاصله Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ interval
23. ^ râyân+tan::Râyântan <— Râyânidan || رایانتن: محاسبه کردن to compute
24. ^ far+sâxt+e::Farsâxte || فرساخته: مصنوعی Ϣiki-En sophisticated; artificial
25. ^ bâz+dâštan::Bâzdâštan || بازداشتن: پیشگیری کردن; دستگیر کردن to deter
26. ^ meh+âd::Mehâd || مهاد: اصل Ϣiki-En principle; law
27. ^ Šâyandegi || شایندگی: اختیار
28. ^ pahn+e::Pahne || پهنه: مساحت Ϣiki-En area
29. ^ ger+ây+and::Gerâyand || گرایند: احتمال, اگرآیند probable
30. ^ nâ+raž+gin::Nâražgin || نارژگین: نارژگون; ناخطی; غیر خطی non-linear
31. ^ farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En survival
32. ^ zamân+e::Zamâne || زمانه: دوران Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ era; times
33. ^ dur+idan::Duridan || دوریدن: دور شدن to recede
34. ^ guy+âl::Guyâl || گویال: کره; گویال زمین Ϣiki-En planet
35. ^ Digarestan <— Degarestan || دیگرستن: تغییر کردن Ϣiki-En to change
36. ^ farnud+sâr::Farnudsâr || فرنودسار: دانش منطق Ϣiki-En logics
37. ^ Pišini || پیشینی: Ϣiki-En a priori
38. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
39. ^ farâx+idan::Farâxidan || فراخیدن: گسترش یافتن Dehxodâ, Ϣiki-En to stretch out; to expand
40. ^ šây+estan::Šâyestan || شایستن: ممکن بودن Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Dehxodâ to may
41. ^ far+nud+in::Farnudin || فرنودین: منطقی logical
42. ^ Delpor || دلپر: مطمئن Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-En certain; assured; confident
43. ^ meh+and::Mehand || مهند: مهم important; significant
44. ^ xwiš+kâr+i::Xwiškâri || خویشکاری: وظیفهشناسی; انجام کار درست MacKenzie proper function
.Unexpected places give you unexpected returns